طواف پرده داران کعبه در کمپ دیوید
اخبار ،تحلیلها و فکت شیتهایی ! که از نشست میان اوباما و دیکتاتورهای عربی در کمپ دیوید منتشر شده است نشان از فوران آتش خشم بازماندگان ملک عبدالعزیز و مرثبه سرایان همیشگی مصیبت ترور انورسادات بر سر پرزیدنت سردرگم کاخ سفید دارد!
عصرخبر به نقل از جام جم آنلاین: «طواف پرده داران کعبه در کمپ دیوید»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم حنیف غفاری است که در آن می خوانید؛
اخبار ،تحلیلها و فکت شیتهایی ! که از نشست میان اوباما و دیکتاتورهای عربی در کمپ دیوید منتشر شده است نشان از فوران آتش خشم بازماندگان ملک عبدالعزیز و مرثبه سرایان همیشگی مصیبت ترور انورسادات بر سر پرزیدنت سردرگم کاخ سفید دارد! نیویورک تایمز در توصیف آنچه طی روزهای اخیر در کمپ دیوید گذشته نوشته است که عربستان و بسیاری از کشورهای کوچک عربی سوگند خورده اند که آنها به هر میزانی که ایران اجازه غنی سازی اورانیوم پیدا می کند، غنی سازی کنند!
ملک سلمان ، پادشاه فرتوتی که از ترس بروز دوباره نشانه های آلزایمر خود و البته با هدف ابراز نارضایتی از دولت اوباما مسئولیت سفر به کمپ دیوید را به محمد بن نایف ولیعد و محمد بن سلمان پسر وارث تن پرور خود بخشید، مولد اصلی نگرانی های موجود در خصوص افزایش قدرت مانور منطقه ای جمهوری اسلامی ایران است. با این حال کسانی که از بخت بد مسلمانان جهان تا اطلاع ثانوی پرده داران خانه کعبه هستند، بیش از آنکه نگران توافق هسته ای ایران و اعضای 1+5 باشند، نگران بر هم خوردن موازنه قوا در منطقه و افزایش ضریب آسیب پذیری امنیتی وسیاسی خود در مقابل پدیده های غیر قابل پیش بینی در منطقه هستند. کمپ دیوید طی روزهای اخیر به محلی برای اجرای یک شوی عربی در آمریکا تبدیل شده است.
اعراب در این نمایش طنز قسم خورده اند که زیر بار به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی ایران نخواهند رفت و برداشتن فوری تحریمهای ایران را نیز نمی پذیرند! ولیعهد پادشاه عربستان در کمپ دیوید از اتحاد عربی در مقابل ایران سخن گفته است و این درست همان نقطه ایست که “تاریخ” به صورت تمام قد به افاده وی می خندند.بهتر است اعراب حاضر در کمپ دیوید را در بازه ای میان ” گذشته” ،”حال ” ، ” آینده ” تعریف کنیم تا عیار تحلیل رفتار آنها بیشتر شود.”اتحاد عربی” واژه ای نیست که در عالم بیرون چندان قابلیت تفسیر و تاویل داشته باشد و البته بهتر است اعراب نیز برای حفظ حداقلی آبروی خود از این واژه بگذرند!
درست در سال 1967 میلادی، زمانی که جمال عبدالناصر شیپور اتحاد عربی در جنگ با اسرائیل را برای دفاع از حیثیت اعراب نواخت، صهیونیستها طی 6 روز صحرای سینا، کرانه باختری رود اردن، نوار غزه، ارتفاعات جولان و شهر قنیطره را به اشغال در آورد و بر تمام بیت المقدس مسلط گردید. در پایان برگزاری شوی 6 روزه اتحاد عربی ! اراضی تحت اشغال صهیونیستها به بیش از 3 برابر افزایش پیدا کرد! دستپخت اتحاد عربی در مقابل اسرائیل این بود که حدود یک میلیون نفر دیگر از اعراب مناطق اشغال شده توسط صهیونیستها آواره شده و صرفا جهت زنده ماندن و آن هم با بدترین امکانات اولیه زندگی در اردوگاههای پناهندگان در کشورهای عربی سکنی گزیدند. اما این پایان ماجرا نبود! درست در 28 سپتامبر سال 1970 و سه روز پس از آنکه جمال عبدالناصر در نشستی مشترک با یاسرعرفات وارد منازعه ای جنجالی با وی شد، به صورتی مشکوک درگذشت.هدی دختر عبدالناصر چندین بار انور سادات جانشین ناصر را به قتل عمدی وی ( با ریختن سم در قهوه وی ) متهم کرد. روایت محمد حسنین هیکل تاریخ نگار و نویسنده مصری و دوست نزدیک جمال عبدالناصر نیز در این خصوص شنیدنی است :”جمال عبدالناصر سه روز پیش از مرگش در سوئیت شخصی خود در هتل نیل هیلتون قاهره در حال گفتگو با یاسر عرفات برای پایان دادن به درگیری فدائیان فلسطینی با ارتش اردن بود که بحث بالا گرفت و حال عبدالناصر منقلب شد تا آنجا که برخاست و به یاسر عرفات گفت یا می رویم پایین در تالار اجتماعات و پایان بی نتیجه مذاکرات را اعلام می کنیم یا اینکه به توافق می رسیم .
سادات که حال عبدالناصر را چنین دید گفت رئیس، تو به یک فنجان قهوه نیاز داری من خودم برایت درست می کنم بعد رفت توی آشپزخانه اما وقتی قهوه درست می کردآشپر مخصوص ناصر را از آشپزخانه بیرون کرد، بعد قهوه را به دست خودش آورد و به عبدالناصر داد و او هم قهوه را نوشید….” “کودتای صدام علیه حسن البکر”،” “ماجرای مرگ مشکوک عرفات “،” کودتای ناموفق دحلان علیه ابومازن در تشکیلات خودگردان فلسطین”، “کودتا در خاندان آل ثانی در قطر”، ” کودتای سفید اخیر ملک سلمان علیه برادرش مقرن بن عبدالعزیز” و دهها مورد دیگر جملگی نشان دهنده استعداد والای سران عربی برای خیانت به یکدیگر است! “زمان حال” نیز در جهان عرب نیز تعریفی ندارد!
ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی پس از کشتار هزاران یمنی بی گناه به این نتیجه رسیده است که حتی بر روی مهره ای که خود با کودتا در قاهره بر سر کار آورده است نمی تواند حسابی باز کند! گزارشهایی که از داخل امارات و کویت در خصوص بروز مخالفتهای تازه در قبال تجاوز ائتلاف عربی-صهیونیستی در یمن به گوش می رسد تن و بدن سران سعودی را لرزانده است.باطری شارژ گروههای تکفیری مورد حمایت کشورهای عربی از جمله داعش و النصره در حال تمام شدن است و اختلاف در نحوه مدیریت گروههای تروریستی در منطقه میان دوحه و ریاض روز به روز بیشتر می شود. آینده رژیمهای دیکتاتوری عربی ، به مراتب نسبت به گذشته و حال آنها تاریک تر خواهد بود. “اصطحکاک های درونی بر سر قدرت ” ، ” کاهش وابستگی جهان به نفت” و از همه مهم تر” خیزش ملتهای مسلمان”تثبیثی است که سقوط رژیم های عربی در دل آن مصداق خواهد یافت. بازه نگرانی های اعراب در آینده ای نزدیک بسیار گسترده خواهد بود: از ” نافرمانی های مدنی ابتدایی”تا ” تصفیه حسابهای سیاسی شاهزادگان عرب با یکدیگر” ،از ” بیداری اسلامی در خاورمیانه” تا ” طغیان داعش و النصره علیه خود رژیم های عربی” ، از ” شیفت استراتژیک آمریکا به سوی خاوردور” تا ” بازی ابزاری تل آویو با اعراب” و …….. در چنین شرایطی سئوال اصلی اینجاست که کشورهای عربی بر سر چه چیزی قسم خورده اند تا با قدرت روز افزون جمهوری اسلامی ایران در منطقه مقابله کنند؟! آیا گذشته، حال و آینده اعراب محور و نقطه مشترکی برای هم قسم شدن آنها باقی گذاشته است ؟ آنها چهار بار علیه صهیونیستها با استناد به همان حیثیت عربی! خود هم قسم شدند تا تل آویو را از بین ببرند اما قسم آنها در نهایت به تعظیم خائنانه انور سادات در پیمان ننگین کمپ دیوید و بعدها به هم پیمانی با صهیونیستها در نبرد علیه حزب الله و حماس و یمن انجامید.
در مقابل این منظومه صد تکه عربی، سید حسن نصرالله قهرمان واقعی جهان عرب برای نخستین بار و در سال 2006 میلادی با استناد به ایمان و غیرت اسلامی خود قسم خورد تا در مقابل غاصب ترین و منفورترین رژیم دنیا سر تسلیم فرود نیاورد و سرانجام پس از 33 روز نبرد، جشن شکوهمند پیروزی بر اسرائیل را در بیروت و در میان بهت و حیرت ایهود اولمرت نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی و چشمان از حدقه بیرون آمده سران خائن برخی کشورهای عربی برگزار کرد.
در دنیای اعراب، “وحدت در عین کثرت” صرفا می توانست در سایه پیروی از تعالیم واقعی اسلام و ایجاد اتحادی مقدس میان مذاهب اسلامی و با هدف تقویت قدرت جهان اسلام در مقابل دشمنان قسم خورده آخرین دین مبین آسمانی صورت گیرد. اما آنچه امروز در جهان عرب شاهد آن هستیم ” کثرت در عین کثرت” یا همان ” آنارشی در دل آنارشی” می باشد! در هر صورت طواف پرده داران کعبه در کمپ دیوید، سندی دیگری از خیانت و حماقت رژیم های دیکتاتوری عربی در مواجهه با بدیهیات و واقعیات جاری در منطقه و نظام بین الملل است، آن هم طوافی که در سایه اختلافات متقابل آمریکا و آل سعود و دیگر رژیم های عربی ناقص و ناتمام باقی ماند! هر چند شاید این هشدار کمی دیر باشد اما بهتر بود با توجه به سوابقی که ذکر شد، اعراب هنگام داد و فریاد در کمپ دیوید مراقب محتوای فنجانهای قهوه خود بودند…..