رئیس دانشگاه علوم پزشكي بومي؛ چرا؟

يكي از اعضاي هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي البرز در يادداشتي براي عصر خبر نوشت:

حکایت عقب ماندگی استان البرز در بهداشت و درمان ، حکایت نوزادی ناقص الخلقه و سر راهی است که از آغاز تولد تا امروز، با وجود تلاش ها و مطالبه گری های بسیاری از بزرگان، نخبگان و اعضای هیات علمی اثرگذارش در تأکید بر به کارگماری رئیس دانشگاه بومی، بعنوان موتور محرکه مدیریت و پیشران پیشرفت، بواسطه حضور روئسای وارداتی و تیم معاونین و مدیران غیر بومی در هیات رئیسه، مدام در پهنه پیمایش پله های ترقی و عرصه توزیع عادلانه امکانات و سرانه ها، در جا زده و با وجود همجواری با پایتخت، پیوسته، پایین ترین رتبه های کشوری را در رنکینگ بهداشت و درمان و سرانه تخت بیمارستانی به خود اختصاص داده و حتی در برخی بخش ها، از استان های محروم نیز عقب مانده تر بوده است.

این در حالی است که هم تحقیقات علمی و هم تجربیات عملی در پاسخ به چرایی این همه رکود انباشتی، موید آن است که دانشگاه علوم پزشکی البرز به زعم منابع انسانی قوی، بواسطه عملکرد نامطلوب و غیر قابل دفاع روئسای غیر بومی و کابینه مدیران وارداتی اش، به علت عدم شناخت، فقدان علقه مندی، و بدتر از همه، سیاسی کاری های فرصت سوزانه و رزومه سازانه؛ مدام و مستقیم در پس رفت این دانشگاه سهیم بوده اند.

با این همه، اصرار بر استمرار این رویه غلط و ناکارآمد، در شرایطی تداوم یافته که تا کنون، هیچ کدام از وزرای بهداشت مدعی شایسته گزینی مردم مدارانه، حتی برای یک بار هم که شده، فرصت عرض اندامی برابر را در این عرصه، به اعضای هیات علمی بومی و توانمند نداده اند. فردی بومی که در کنار تخصص و تجربه ، از کارنامه مدیریتی مقبول و کارآمدی که منجر به افزایش رضایتمندی مردم و کارکنان برخوردار باشد. و با مولفه ممتاز اشرافیت و آشنایی با منابع و موانع موجود و آگاهی عمیق و دقیق از شرایط بهداشتی و درمانی استان ، بکوشد تا در اولین گام، استفاده از سرمایه بی بدیل مدیران نخبه بومی را که اصلی ترین و در عین حال فراموش شده ترین منابع دانشگاه هستند؛ در دستور کار قرار داده و در قالب کابینه ای منسجم، متحد الفکر و کارکرد محور، رونمایی کند.

با این حال، بایستی تصریح کرد که تأکید بر تحقق انتصاب رئیس دانشگاه از بین اعضای هیات علمی شاغل ،صرفا نیازی از سر تعصبات قومی، قبیله ای یا افراط گرایی منتهی به ترویج تفکراتی از جنس «پان البرزیسیم» نیست! چرا که طبق طرز و تراز مدل مدیریتی بومی گزین و نخبه گرا، رئیس دانشگاه بومی، توان آن را دارد که با شناخت از ظرفیت ها و منابع انسانی موجود در دانشگاه علوم پزشکی البرز، تشکیل فوری کابینه ای بهبودگرا، تحول طلب ، تکریم نیروی انسانی را اولویت قرار داده و راهبردهای کابینه اش را با انطباق بر سیاست های ابلاغی برنامه هفتم و ریل گذاری های دولت وفاق ملی، و سیاست های وزیر بهداشت راهبری نماید.

جان کلام این که پیامد اصرار بر انتصاب رئیس دانشگاه بومی، به منزله نقد و نکوهش عملکرد مدیران بی علاقه و تاریخ مصرف دار غیر بومی است، که نزدیک به چهارده سال، بدون ارایه کارنامه مدیریتی قابل دفاع و بی هیچ ارزیابی عملکرد روشنی، با سلام و صلوات و وعده وعیدهای فراوان به مهمانخانه دانشگاه علوم پزشکی البرز آمده و با پایان پروژه رزومه پروری! از کوچه های البرز کوچیده اند.

در همین راستا، یادآوری خاطرات تلخ عدم شناخت برخی از این نامدیران سفارشی غیر بومی که حتی به مدد نرم افزار «بلد» و «نشان» نیز نتوانسته اند بعد از ساعت ها جستجو و سردر گمی، محل کار یا سکونت خود را در البرز پیدا کنند! برای پی بردن به عمق فاجعه تحمیل مدیران وارداتی بر این دانشگاه، کافی است تا پس از آن همه خسارت و خذلان، در آغاز به کار دولت تغییر و توسعه و اصلاح دکتر مسعود پزشکیان، یقین داشته باشیم که فقط فرایند به کارگماری رئیس دانشگاه بومی و شناسنامه دار است که می تواند مبدأ پیدایش تقویمی تازه در دانشگاه علوم پزشکی البرز و منشأ فصلی نوین در شروع به کار کابینه ای متشکل از مدیران بومی نخبه در این استان باشد که در قالب تیم اصالتمند، قادر خواهند بود تا با هم افزایی و هم پوشانی، پرچم توسعه و تعالی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی البرز را بالا ببرند.

جناب آقای ظفرقندی ما جمعی از اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی البرز از شما تقاضا داریم با توجه به وجود ۳۲۰ عضو هیات علمی که برخی از آنها دارای کارنامه قابل قبول مدیریتی و مدیران خوشنام استان هستند ، نسبت به انتخاب رییس دانشگاه از بین اعضای هیات علمی همین دانشگاه اقدام فرمایید، باشد که این اقدام جنابعالی سر منشا خیر برای این دانشگاه باشد.

به گزارش عصر خبر، انتشار اين يادداشت به معناي تاييد يا رد آن نيست.