چرا اتحادیه اروپا با امارات در مورد جزایر سه گانه ایرانی همصدا شد؟
در بیانیه مشترک کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس و اتحادیه اروپا که اخیرا صادر شده و اتفاقا برخلاف اسناد بینالمللی رسمی در ارتباط با ایران است، از تهران خواسته شده تا به آنچه آنان در توصیفش از عبارت ادعایی «اشغال» جزایر سهگانه ایرانی (تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی) استفاده کردند، پایان دهد
در بخشی از این بیانیه با اتخاذ موضعی خصمانه علیه تهران و با نادیده گرفتن اسناد حقوق بینالملل در این خصوص، مالکیت ایران بر جزایر مذکور نقض تمامیت سرزمینی امارات و اصول منشور سازمان ملل ادعا شده است!
روزنامه اعتماد نوشت: ذکر چند نکته درباره صدور این بیانیه ضدایرانی که البته موضوع جدیدی نیست، اهمیت دارد:
اول اینکه اماراتیها پیش از این نیز در باب حاکمیت ایران بر این سه جزیره ایرانی اشاراتی داشتند و با انتشار بیانیههایی صادر شده مبنی بر وجود اختلاف میان ایران و این کشور بر سر جزایر سهگانه بر ارسال این پرونده به دادگاه لاهه گفتند. از همین رو ابوظبی تاکنون در ارتباط با مالکیت و حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه ایرانی هم با کشورهای حاشیه خلیجفارس، هم با بازیگران فرامنطقهای چون بلوک غرب و حتی چین و روسیه نیز همصدا شده است.
اینکه این بیانیهها در فاصلههای کوتاهتری و با لحن تندتری صادر میشود و بر تعلق جزایر سهگانه به امارات تاکید دارد به این موضوع بر میگردد که در وهله اول منطقه در شرایط ملتهبی بهسر میبرد و کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس و به ویژه امارات و عربستان تصور میکنند که در این شرایط ایران در موقعیتی نیست که قصد داشته باشد در واکنش به تکرار این ادعا برخورد ویژهای داشته باشد. به عنوان مثال تهران به دنبال این باشد که دست به اقدام مخربی و منفی در این زمینه بزند که احیانا به زیان این کشورها تمام خواهد شد.
دوم اینکه حساسیتهای اروپا اکنون به دلیل مناسبات نظامی ایران و روسیه بیش از هر زمان دیگری تشدید شده است. بلوک غرب و بهطور مشخص اروپا مدعی است که ایران موشکهای بالستیک کوتاه برد را دراختیار روسیه قرار داده است. از همین رو پیش از این و طی روزهای اخیر انگلیس و اتحادیه اروپا تحریمهایی را علیه ایران در خصوص شرکتهای هواپیمایی ایرانی اعمال کردند که البته خسارتهایی نیز به دنبال خواهد داشت. لذا هدف از صدور بیانیه مشترک میان کشورهای شورای همکاری خلیجفارس و اروپا نشان دادن چراغ قرمز اروپاییها به ایران است. بدین معنی که کشورهای غربی با چنین موضعگیری این پیام را ارسال کردند که فشارها بر تهران به واسطه همکاریاش با روسیه را افزایش خواهند داد. لذا شاهد هستیم که در این زمینه تحریمهای جدید و مهمی را اعمال کرده و در منطقه نیز با رقبای جمهوری اسلامی ایران وارد همکاری شدند و تلاش دارند تا منافع ایران را در موقعیت ویژهای که اکنون خاورمیانه درآن قرار دارد به خطر بیندازند. از همین رو میتوان پیشبینی کرد که اروپاییها با هدف تشدید فشارها به ایران دست به اقدامات دیگری نیز خواهند زد.
از زاویهای دیگر و برای واکاوی این مساله که بیانیه تکراری و ضدایرانی مشترک اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج چگونه میتواند تنشهای اخیر حاکم بر منطقه را تحت تاثیر قرار دهد
ذکر این نکته اهمیت دارد که نشستهای اخیر اروپاییها با کشورهای حوزه خلیجفارس دایمی نیست و معمولا یک یا دو سال یکبار برگزار خواهد شد. بنابراین احتمالا تا یکی، دو سال آینده دیگر بیانیه مشترکی با اروپاییها در این زمینه صادر نخواهد شد.
اما در رابطه با کشورهای شورای همکاری خلیجفارس باید گفت که آنها قصد دارند از تنشهای کنونی در منطقه نهایت استفاده را برده و زمینه را برای تحقق ادعاهای خود بر جزایر سهگانه ایرانی به خیالشان هموار سازند. کمااینکه این گروه از بازیگران به دنبال برگزاری نشست مشترک با چینیها و احتمالا در ادامه به دنبال صدور بیانیه همصدا با پکن علیه جزایر سهگانه هستند. کشورهای خلیجفارس همچنان درصدد هستند تا با سایر کشورها در هر سطحی از تعامل، برای صدور این بیانیهها زمینهسازی کنند، چراکه این کشورها به دنبال استفاده از شرایط و موقعیت کنونی ایران در منطقه هستند تا ادعاهای خود درباره جزایر سهگانه ایرانی را در قالب بیانیه مجددا تکرار کنند.
اما آنچه که در ارتباط با مواضع اروپاییها در شرایط کنونی اهمیت دارد این است که آنها به دنبال بالا بردن سطح تنشها در مقابل ایران هستند و این پیام را نیز مخابره میکنند که تا زمانی که مراودات نظامی ایران و روسیه ادامه داشته باشدآماده گفتوگو با ایران نیستیم یا حداقل نمیتوانیم گفتوگوهای سازندهای داشته باشیم.
اقدامات اخیر اتحادیه اروپا نشاندهنده این موضوع است که همکاریهای نظامی تهران و مسکو در شرایط کنونی به مراتب از مسائل مرتبط با برنامه هستهای و همکاری تهران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی اهمیت بیشتری دارد. به واسطه آنکه رهبران اروپا معتقدند که روسیه امنیت این قاره و مسائل هویتی اروپا را به خطر انداخته و طبیعتا ایران نیز در این تهدیدی که روسیه متوجه آنها کرده است همکاری دارد و این کشور را همراهی میکند.
طبیعی است که اتحادیه اروپا دست به اقدامات متقابلی خواهد زد که احتمالا منافع ملی ایران را به خطر بیندازد؛ این تعبیری است که اروپاییها از اقدامات هدفمند خود دارند، بنابراین این قبیل موضعگیریهای ادعایی اروپایی از جمله همراهی با شورای همکاری خلیجفارس علیه تمامیت ارضی ایران در شرایط کنونی که منطقه درگیر تنشهای بیسابقهای هست نوعی فشار سیاسی است علیه ایران به منظور مقابله با روسیه در اوکراین. هرچند که ایران بارها نیز اعلام کرده است موشکهای بالستیکی در اختیار روسیه قرار نداده است اما طرفهای غربی مدعی هستند که ما اسنادی در این زمینه داریم و ادعا میکنند که ایران پیشتر پهپادهایی دراختیار مسکو به منظور مقابله با اوکراین قرار داده است و این مناسبات نظامی باید سریعتر پایان یابد.
لذا به عبارتی دیگر اروپاییها پایان همکاری نظامی تهران و مسکو و به ادعای آنها پایان همراهی ایران با روسیه در جنگ اوکراین را به نوعی پیششرط ازسرگیری گفتوگوهای خود با ایران در نظر گرفتهاند