سازمان تامین اجتماعی در گرداب ناکارآمدی؛چرا مدیران متخصص قربانی میشوند؟
امروز، انتخاب میان شفافیت و فساد، انتخابی حیاتی است. آیا اجازه خواهیم داد منافع ملی قربانی قدرتطلبی گروههای خاص شود؟ آینده سازمان تأمین اجتماعی، در گرو پاسخ به همین پرسش است.
سازمان تأمین اجتماعی، شاهرگ حیاتی نظام رفاه اجتماعی کشور، سالهاست که زیر بار مدیریتهای ناکارآمد و ساختارهای معیوب، به ورطه بحران کشیده شده است. این بحران نهتنها حاصل تصمیمگیریهای اشتباه، بلکه محصول قدرتطلبی مافیاهایی است که از حضور مدیران شایسته و اصلاحگر هراس دارند.
در این میان، نام آقای مهرداد قریب، مدیری که بیش از دو دهه در سطوح مختلف سازمان تأمین اجتماعی نقشآفرین بوده است، به مرکز تخریبهای هدفمند و هجمههای بیسابقه تبدیل شده است. فردی که کارنامهای درخشان در مدیریتهای کلان دارد و تحولات بنیادینی در سازمان رقم زده است. اما چرا چنین مدیری، که تجلی سلامت و تخصص است، هدف این حجم از حملات و تخریب قرار گرفته است؟
کارنامه تحولی آقای قریب و دلایل هراسان بودن مافیای قدرت:
طی دوران مدیریت آقای قریب، اقدامات بیبدیلی انجام شده که جرات اجرای آن از بسیاری مدیران پیشین سلب شده بود:
اجرای طرح نسخه الکترونیک و حذف دفترچههای بیمه: اقدامی تاریخی که شفافیت و کارآمدی نظام درمانی کشور را ارتقا داد و کانالهای فساد را مسدود کرد.
متناسبسازی حقوق بازنشستگان: یکی از پیچیدهترین مطالبات شرکای اجتماعی که با اراده و تدبیر عملیاتی شد.
بازنگری در فرآیندها و قوانین: اصلاح و سادهسازی ۴۲ فرآیند کلیدی و تلخیص بخشنامههای پراکنده، بستری برای شفافیت و بهرهوری فراهم کرد.
مبارزه با مافیای سازمانی: با سیستمی کردن حسابها و شفافیت مالی، کانالهای فساد بسته و منافع مافیاهای قدرت تهدید شد.
این اقدامات نهتنها رضایت حداکثری شرکای اجتماعی را به همراه داشت، بلکه نشان داد که سازمان تأمین اجتماعی میتواند با مدیریت علمی و شایسته از بحرانها عبور کند.
اما اکنون، همان گروههایی که طی سالها از ناکارآمدی سیستم منتفع شدهاند، با تمام توان به میدان آمدهاند تا مانع از انتصاب فردی شوند که تهدیدی جدی برای ساختارهای فسادزده آنان است.
استفاده از ابزارهایی مانند شایعهپراکنی، شبنامهنویسی و رسانههای وابسته برای تخریب وجهه مدیران شایسته و هراس از اجرای طرحهای تحولگرایانه که منافع مافیای قدرت را به چالش میکشد از جمله اقدامات این دسته از افراد است.
حال سؤال کلیدی این است که چرا در نظام اداری کشور، حضور مدیران متخصص و سلامت اینچنین مورد هجمه قرار میگیرد؟
مافیاهای قدرت که بقای خود را در تاریکی و بیثباتی ساختارها جستوجو میکنند، از شفافیت گریزاناند، فقدان نظارت موثر بر عملکردها، بستری برای قدرتگیری شبکههای فساد فراهم کرده است.
تخریب هدفمند مدیرانی که تهدیدی برای منافع گروههای خاص هستند، به یک ابزار رایج در ساختارهای قدرت تبدیل شده است.
*آینده سازمان تأمین اجتماعی: انتخاب بین شفافیت و ناکارآمدی*
سازمان تأمین اجتماعی، امروز بیش از هر زمان دیگری به مدیرانی نیاز دارد که توان و شجاعت مقابله با بحرانها را داشته باشند. حضور افرادی مانند آقای قریب که با سلامت، تخصص و کارنامهای شفاف شناخته میشوند، میتواند نقطه عطفی در بازگشت این سازمان به مسیر درست باشد.
اما سؤال اینجاست:
چه کسانی از حضور مدیرانی شایسته و اصلاحگر در هراساند؟ چه منافعی تهدید شده که تخریبها تا این حد شدت یافته است؟
*امروز، انتخاب میان شفافیت و فساد، انتخابی حیاتی است. آیا اجازه خواهیم داد منافع ملی قربانی قدرتطلبی گروههای خاص شود؟ آینده سازمان تأمین اجتماعی، در گرو پاسخ به همین پرسش است.*
جمعی از حامیان عدالت در سازمان تامین اجتماعی