خشونت ماموران پیش چشم مردم
عصر خبر:«به جاي اينكه با زبون خوش صحبت كنن، فحش ناموسي ميدن»، «اصلا چه حقي دارند پليس را خبر ميكنند»، «آقا ما كه با آنها دعوا نداشتيم، اگر مثل آدميزاد ميگفتند حل بود»
به گزارش قانون، اينها بخشي از ديالوگهاي غائله ديروز است. ديالوگي بين ماموران نيروي انتظامي و دستفروشان كنار خيابان وليعصر. غائلهاي كه بين ماموران شهرداري و دستفروشان رخ داد. آنقدر هم مهيج بود كه براي يك ساعت، سرگرمي تلخي براي اهالي محل ترتيب داده بود. اين روزها نبود شغل و احتياج به لقمهاي نان، افراد را به كنار خيابان و فروش هرنوع جنسي رسانده است. اما حالا شهرداري براي ساماندهي آنها و همينطور زيباتر كردن شهر دست به جمعآوري دستفروشان زده است. ساعت نزديكيهاي يك بعدازظهر است.
درگيري بين چند موتوري و دو سه دستفروش از گوشه خيابان وليعصر تقاطع بزرگمهر جلب توجه ميكند. اولين تصور، دزدي است اما چون صحنه بدون حضور پليس تمام ميشود و همه پراكنده ميشوند، اين فرضيه باطل ميشود. خيابان بارديگر صداي اتوبوسها و ماشينهاي عبوري را ميگيرد. چند دقيقه نميگذرد كه صداي دعوا باز بلند ميشود و اينبار جمعيت بيشتري حضور دارند. حتي پليس هم پايش به اين غائله كشيده شده و كار به زد و خورد پليس با حاضران هم ميكشد.
سرگرد آلبويه كه از پليس خيابان فلسطين براي مشاهده ماجرا آمده، ميگويد: «پليس حق دارد وساطت و غائله را ختم كند اما حق كتك زدن ندارد.» اما چرا پليس وارد ماجرا شده؟ ماموران شهرداري كه براي جمعآوري دستفروشان به خيابان وليعصر آمده بودند، موفق به اين كار نميشوند و پاي پليس به ماجرا كشيده ميشود. يكي از حاضران ميگويد: «چرا شهرداري براي اينكه ماها را جمع كند با چماقدارها به سراغ ما ميآيند كه بعد هم آنها و هم ما مجبور شويم پليس خبر كنيم؟»
اما داستان اين دعواها در شهر، داستان تازهاي نيست. شهرداري بهخاطر زيبايي شهر و همينطور وظيفهاش براي جمعآوري دستفروشان، پيمانكاراني را استخدام ميكند كه در اكثر موارد رفتار خوبي در برخورد با دستفروشان ندارند. يادمان نرفته مرگ دردناک پدری را که در مقابل چشمان پسربچهاش از سوی ماموران سدمعبر شهرداری تهران مورد حمله قرار گرفته و در نهايت به فوت منجر شده بود.
اما فارغ از اين نگاه، شهرداري براي رعايت حقوق شهروندي و همينطور براي احقاق حق مغازهداراني كه از دستفروشان به ستوه آمدهاند، دست به چنين اقدامي ميزند. حتي در مترو هم حضور بيش از حد دستفروشان در واگنها، دردسرساز شده و پليس مترو، مشغول جمعآوري آنهاست. اما برخورد بد با كساني كه به خاطر درآوردن لقمهاي نان و به خاطر نبود كار، به اين كار سياه روي ميآورند چندان قابل توجيه نيست.
وقتي دولتمردان، امر به جمعآوري اين افراد ميكنند، بايد راه جايگزيني هم براي درآمدزايي اين افراد داشته باشد اما همچنان بيكاري و در مقابل آن، دستفروشي به شدت در حال افزايش است. همين است كه بايد روزانه منتظر صدها برخورد اينچنيني در تهران و ديگر شهرها باشيم.