خاطره سازی به شهدا هم سرایت کرد
حماسه بهنام محمدی ها و رشادت مردانه آنها به تنهایی آنقدر عمیق و ارزشمند و جاودانه است که نیازی به اینگونه خیالبافی ها ندارد.
عصر خبر:مادر شهید محمدی میگفت که بهنام هر شب به خوابش میآید و میگوید «من از دوستانم جا ماندم، مرا به مسجد سلیمان ببرید»؛ به اصرار مادر شهید، ایشان را سال ۹۰ نبش قبر کردند.این بخشی از خاطره ای ساختگی است که برخی رسانه ها از زبان یک فرد منتشر کرده اند. این در حالی است که پیکر شهید بهنام محمدی اصلا در آبادان دفن نشده بود و وی پس از شهادت در قبرستان قدیمی مسجدسلیمان به خاک سپرده شده بود.
به گزارش تابناک، طی روزهای اخیر روایت عجیبی از ماجرایی جابجایی مزار شهید بهنام محمدی در برخی رسانه ها منتشر شده که بعضا باعث ناراحتی خانواده آن شهید عزیز شده است.
اما دامنه این خاطره پردازی ها به اینجا ختم نشد و این فرد در ادامه سخنانش چنین می گوید: مادر شهید محمدی میگفت که بهنام هر شب به خوابش میآید و میگوید «من از دوستانم جا ماندم، مرا به مسجد سلیمان ببرید»؛ به اصرار مادر شهید، ایشان را سال ۹۰ نبش قبر کردند. با اجازه علما قرار بر این شد که پیکر ایشان از محل دفن به مسجد سلیمان انتقال پیدا کند. آیتالله جمی امام جمعه و جناب سروان دهقان با من تماس گرفتند و گفتند شما هم برای مراسم بیایید.»
این فرد فراموش کرده است که آیت الله جمی در سال 86 به رحمت ایزدی پیوست! و جابجایی قبر از قبرستان قدیمی مسجدسلیمان به محل دفن شهدای گمنام در سال89 (و نه سال 90) روی داده است.
اما نکات عجیب دیگری که متاسفانه در یک خبرگزاری رسمی کشور منتشر شده آمده است: «برای نبش قبرش رفتیم، من و حاج آقا کعبی جلو رفتیم مادرش سمت راست من و پدرش روبروی من قرار داشتند خاک را برداشتند و رسیدند به نزدیکی سنگی که روی جنازه ایشان بود؛ من رفتم جلو و گفتم «بیل را کنار بگذارید، چون استخوانهای این بچه قطعا در این مدت پوسیده، و اگر تکهای از این سنگ روی آنها بیافتد استخوانها از بین میرود. بگذارید من با دست خاک را کنار بزنم و استخوانهایش را سالم برداریم. آرام آرام با دستانمان خاک را کنار زدیم و به سنگ رسیدیم، وقتی که سنگ اول را برداشتیم، با پیکر سالم شهید مواجه شدیم، من که در همان لحظه از حال رفتم، مادرش هم غش کرد؛ باور کردنی نبود، انگار که این بچه یک دقیقه پیش خوابیده است؛ بعد از ۳۱ سال هنوز زانویش خون میچکید.»
این در حالی است که شاهدین عینی این گفته ها را تکذیب می کنند و مادر شهید محمدی نیز در گفتگو با خبرنگار تسنیم از انتشار این مطالب ابراز ناراحتی کرده است. نصرت مظفریزاده مادر این شهید نوجوان است که اکنون ساکن فردیس کرج است. او بعد از شنیدن این خاطرات متوهمانه بسیار ناراحت شده است. میان گفتوگو بارها بغض گلویش را میگیرد و میگوید که کسی نیست تا از او دفاع کند و بگوید همه این حرفها دروغ است.
امام جمعه مسجدسلیمان هم در واکنش به این شایعات گفته است: شهید بهنام محمدی یک چهره ملی بوده و در فضای بین المللی شناخته شده است.
وی افزود: این شهید بزرگوار متولد شهرستان مسجدسلیمان بود که بدلیل شغل پدرش به خرمشهر مهاجرت کردند. چندسالی را در خرمشهر زندگی کردند که جنگ تحمیلی آغاز شد و شهید محمدی در دوران دفاع مقدس پا به پای دیگر رزمندگان همچون شهید چمران و شهید جهان آرا در جبهه حضور یافت.
حجت الاسلام امینی ادامه داد : توصیفات بهنام محمدی را شهید جهان آرا و شهید چمران برای حضرت امام (ره) بیان کردند و حضرت امام (ره) نسبت به شهید محمدی ابراز احساسات کردند.امینی خاطر نشان کرد :شهید بهنام محمدی پا به پای رزمندگان مدافع خرمشهر با دشمن مبارزه کرد و در تاریخ 28مهرماه سال 1359 در خرمشهر به شهادت رسید.
نماینده ولی فقیه در مسجدسلیمان افزود : از آنجایی که زادگاه این شهید بزرگوار شهرستان مسجدسلیمان بود در همان زمان برای خاکسپاری به مسجدسلیمان منتقل شد اما بدلیل اینکه در ابتدای جنگ بود و گلزار شهدای مستقل هنوز تاسیس نشده بود شهید محمدی در کنار اجداد پدری اش در قبرستان قدیمی مسجدسلیمان به خاک سپرده شد.
جابجایی قبر شهید محمدی در همان زمان هم با برخی انتقادات و واکنش ها روبرو شده بود اما سرانجام بر نظر مسئولان استانی این جابجایی بگفته آنها بدون نبش قبر و با استفاده از برخی اقدمات منهدسی انجام شد و پیکر شهید بهنام محمدی در کنار چند شهید گمنام ارام گرفت.
متاسفانه معلوم نیست چرا برخی از افراد با سوءاستفاده از احساسات پاک مردم به بیان برخی مطالب کذب مبادرت می کنند که می تواند اثرات منفی فرهنگی و اجتماعی برجای بگذارد و روح این شهدای عزیز را آزرده کند.
شجاعت مثال زدنی شهدای نوجوان این مرز و بوم در دفاع از کیان ایران و انقلاب و اسلام همچون نگینی بی بدیل بر آسمان تاریخ ایران می درخشد. آنچه مهم است و می بایست به نسل های آینده منتقل شود بیان همین حماسه های واقعی است.
حماسه بهنام محمدی ها و رشادت مردانه آنها به تنهایی آنقدر عمیق و ارزشمند و جاودانه است که نیازی به اینگونه خیالبافی ها ندارد.