سخنان صريح وكيل مهدي و فائزه هاشمي
محسن و یاسر که پرونده ندارند. من فقط وکالت فاطمه و مهدی را به عهده داشتم.
یک وکیل دادگستری میگوید: در جریان اختلاس سه هزار میلیاردی خانمی به دفترم آمد و از من خواست تا وکالت پسرش را که به جرم اختلاس زندانی شده بود به عهده بگیرم. به او گفتم اگر پسر شما رشوه گرفته، به او توصیه میکنم قبل از صدور کیفرخواست مبلغ اختلاس را برگرداند تا به حبس محکوم نشود. من با این شرط وکالت پسر شما را به عهده میگیرم. او گفت من خواهر مشایی هستم. شرط من را پذیرفت و من نیز وکالت پسرش را به عهده گرفتم.
روزنامه خراسان در گفتوگویی با علیزاده طباطبایی – عضو شورای مرکزی کارگزاران و وکیل دادگستری – آورده است: از فردی که بیش از آن که به عنوان فعال سیاسی شناخته شود به عنوان وکیل چهره های سیاسی و متهمان پرونده های جنجالی شناخته می شود انتظار این مقدار صراحت را نداشتم. منتظر پاسخ های شسته و رفته و مراقبت از ورود به حوزه انتقادهای تند به ویژه درباره مسائل و پروندههای مرتبط با کارش بودم اما علیزاده طباطبایی عضو شورای مرکزی کارگزاران و وکیل دادگستری که خیلیها او را با پرونده وکالت مهدی هاشمی بهتر میشناسند گاه چنان تند و صریح پاسخ میدهد که میپرسم «خیلی از همکاران شما در این مدت دستگیر یا بازداشت شدهاند اما گویا شما به منابع قدرت وصل هستید که تاکنون …» این استدلال را رد میکند و خط قرمزهایی را درباره اصول کاری و حرفهایاش برمیشمارد.
این صراحت البته در حوزه اظهارنظرهای سیاسیاش نیز به وضوح مشاهده میشود. معتقد است «به نظرم خیلی از اصلاحطلبان دل خوشی از آقای روحانی ندارند چراکه او به دنبال جذب یک جریان سیاسی خاص نیست …» او حتی معتقد است «شاید از این سخن من اصلاحطلبان خوششان نیاید واقعیت این است که اصلاحطلبان در واقع وارث جریان چپ اسلامی هستند و تنها جریان معتدل فعال در جریان اصلاحطلب، حزب کارگزاران است».
به وضوح میپذیرد که اختلافاتی میان شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات و مجمع اصلاحطلبان وجود دارد اما تاکید میکند که «اختلاف نظر وجود دارد، اما اختلاف استراتژی وجود ندارد». علیزاده طباطبایی اما به این سوال که انتشار نظرسنجی کاهش محبوبیت روحانی در نشریه «صدا» متعلق به کارگزاران نوعی واکنش به احتمال نزدیکی روحانی به لاریجانی در انتخابات مجلس آینده بود؟ پاسخ دقیقی نمیدهد.
برخلاف خیلی از پیشبینیها، معتقد است: «باتوجه به نقش شورای نگهبان در زمینه بررسی صلاحیتها، دیدگاه غالب این است که اکثریت مجلس آینده نه تنها اصلاحطلب نیست بلکه معتدل هم نخواهد بود. از اینرو آقای لاریجانی مناسبترین چهره اصولگرای معتدل برای ریاست مجلس برای جریان حامی آقای روحانی است». در عین حال معتقد است اختلافنظرهایی میان لاریجانی و روحانی وجود دارد و به ماجرای «آب نبات و دُرِّ غلطان» اشاره میکند.
گفتوگوی ما با علیزاده طباطبایی به موارد دیگری نیز کشیده شد، مثل وضعیت اصولگرایان در انتخابات آینده، وکالت پرونده خواهرزاده مشایی، روند پرونده مهدی هاشمی و وکالت دیگر فرزندان آیتالله هاشمی و … .
سیاست کارگزاران در انتخابات پیش رو چیست؟
کارگزاران بخشی از جریان اصلاحطلبان است. با توجه به اینکه هدف ما رسیدن به مجلس معتدلی است، برای رسیدن به این هدف در جلسات شورای مرکزی مطرح شده که به هیچ وجه بحث سهمخواهی نباشد، از این رو تأکید شده که در انتخابات چهرههای معتدل و محبوب معرفی شوند. اصرار بر این نیست که کاندیداها حتما عضو کارگزاران یا حتی عضو جریان اصلاحطلب باشند، بلکه چهرههای معتدل و محبوب شناسایی و از آنها برای حضور در انتخابات دعوت و از آنها حمایت شود، چراکه منافع ملی و کشور غیر از این اقتضا نمیکند.
اجرای این سیاست شروع شده است؟
بله این روند شروع شده است.
در جریان اصلاحطلبی دو شورای مشورتی به موازات یکدیگر فعال هستند. فعالیت آنها به چه نحوی است و آیا بین این دو شورا هماهنگی وجود دارد یا خیر؟
شاید از این سخن من اصلاحطلبان خوششان نیاید ولی واقعیت این است که اصلاحطلبان در واقع وارث جریان چپ اسلامی هستند و تنها جریان معتدل فعال در جریان اصلاحطلب، حزب کارگزاران است.
یعنی کارگزاران مدعی اعتدال است؟
کارگزاران نیروهای چپ تکنوکرات بودند که در دولت آقای هاشمی هم حضور داشتند. بعد از دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی احزاب زیادی تشکیل شدند؛ احزابی که شاید جمع آن به 10 نفر هم نرسد و برای نشستهای انتخاباتیشان گردهمایی صدنفری هم نتوانند تشکیل بدهند اما به هر حال پروانه فعالیت دارند و حزب محسوب میشوند.
در مجمع اصلاحطلبان، کارگزاران یک رأی دارد و آن حزبی که تعداد طرفدارانش به یک اتاق هم نمیرسد، یک رأی دارد و دموکراسی است. وقتی رأیگیری میشود؛ آنها بیش از کارگزاران رأی میآورند. بزرگترین حزب اصلاحطلب، مشارکت بود که با تصمیم دادگاه انقلاب منحل شد. در حال حاضر بزرگترین و مطرحترین حزب اصلاحطلب کارگزاران است، از طرف دیگر حزبی است که از چهرههای شناخته شده تشکیل شده است اما به همان دلیلی که بیان کردم در جلسات اصلاحطلبان دیدگاه و نظرات کارگزاران رأی نمیآورد چراکه اکثریت عددی مطرح است.
شورای مصلحتی آقای خاتمی یک ستاد شخصی است که متشکل از افراد معتدل، معتقد و وابسته به نظامی تشکیل شده که آقای خاتمی را قبول دارند و آقای خاتمی نیز آنها را قبول دارد. این شورای مشورتی است که در تصمیمهای کلان سیاسی آقای خاتمی با آن شورا مشورت میکند، مثل تصمیم برای کنار رفتن آقای عارف در انتخابات ریاست جمهوری. در حالی که این موضوع در مجمع اصلاحطلبان مطرح نشد بلکه در شورای مشورتی اصلاحطلبان تصمیمگیری شد. این شورا مصوبه ندارد و فقط درباره موضوعهای موردنظر با شخصیتهای خارج از این شورا مثل آقای هاشمی یا برخی از مراجع تقلید مشورت میشود.
آیا این دو شورا با یکدیگر هماهنگ هستند؟
تقریباً هماهنگ هستند. ممکن است تصمیمهای تند بگیرند اما عمدتاً تصمیمهایی که اجرا میشود از سوی عقلای جریان اصلاحطلبان اتخاذ میشود.
اما در محافل مختلف سخن از اختلافنظر این دو شورا مطرح میشود.
اختلاف نظر وجود دارد، اما اختلاف استراتژی وجود ندارد در خیلی از مباحث و مسائل اصلاحطلبان کارگزاران را قبول ندارند حتی برخی اصلاحطلبان آقای هاشمی را قبول ندارند.
وضعیت جریان حامی دولت در انتخابات آینده را چگونه پیشبینی میکنید؟
جریان حامی دولت، حزب اعتدال و توسعه است که خود را پیروز انتخابات میداند در صورتی که حزب اعتدال و توسعه چنین وزنی در جامعه نداشت. اگر آقای روحانی رئیسجمهور شد، نه تنها ناشی از حمایت آقای هاشمی و خاتمی بود بلکه حمایت آقای ناطق نوری و برخی شخصیتها و علمای بزرگ را پشت خود داشت. جریان حامی دولت اگر در جمع اصلاحطلبان نمیگنجد ولی وزن آن در حد احزاب متوسط اصلاحطلب است.
در محافل سیاسی و رسانهای مطرح میشود که جریانهای حامی آقایان لاریجانی و روحانی برای انتخابات آینده درصدد ائتلاف هستند و برخی انتشار خبر نظرسنجی افول محبوبیت روحانی در هفتهنامه «صدا» – رسانه نزدیک به اعضای شورای مرکزی کارگزاران – را در راستای واکنش به این مسأله تعریف میکنند. تا چه اندازه با این تحلیل موافق هستید؟
آقای روحانی که اصلاحطلب نبود. آقای روحانی یک چهره معتدل سیاسی – امنیتی بود. در حال حاضر در رأس جریانی قرار گرفته است که ادعا میشود اکثریت آنها اصلاحطلبان هستند و این ادعا صحت دارد، چراکه اصولگرایان در انتخابات به آقای روحانی رأی ندادند. از طرف دیگر آقای روحانی دیدگاههایش با آقای لاریجانی نزدیک است اما یکی نیست؛ شاهد این ادعا اینکه وقتی لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی جانشین آقای روحانی شده بود، گفت: “هیچ آدم عاقلی دُرِّ غلطان نمیدهد که آب نبات بگیرد”. این نشان از اختلاف دیدگاه این دو است. آقای روحانی و دولتش قطعاً مجلس حامی خود را ترجیح میدهند. آقای لاریجانی عضو جریانات سیاسی وابسته به آقای روحانی است. من از جانب آقای روحانی نمیتوانم نظر بدهم اما قطعاً ترجیح دولت، مجلسی است که کاملاً هماهنگ با دولت باشد.
یعنی به نظر شما این گمانه درست است؟
باتوجه به نقش شورای نگهبان در زمینه بررسی صلاحیتها دیدگاه غالب این است که اکثریت مجلس آینده نه تنها اصلاحطلب نیست بلکه معتدل هم نخواهد بود. از این رو آقای لاریجانی مناسبترین چهره اصولگرای معتدل برای ریاست مجلس برای جریان حامی آقای روحانی است، ولی اگر اصلاحطلبان و معتدلها اکثریت قاطع را بگیرند قطعاً لاریجانی شانسی برای ریاست مجلس نخواهد داشت؛ در این صورت به سراغ چهرهای مثل آقای عارف خواهند رفت. به نظرم خیلی از اصلاحطلبان دل خوشی از آقای روحانی ندارند چراکه او به دنبال جذب یک جریان سیاسی خاص نیست. آقای روحانی یک موضوع را به عنوان یک اصل پذیرفته و آن را دنبال میکند. او به عنوان یک مجتهد سیاسی که مورد اعتماد امام، مقام معظم رهبری و آقای هاشمی بوده و هماکنون نیز مورد اعتماد ملت قرار گرفته درباره تصمیمهای خود با بسیاری از افراد مشورت میکند اما در نهایت تصمیم نهایی را خودش میگیرد.
شما بحث شورای نگهبان را در بررسی صلاحیتها مطرح کردید؛ آیا تدبیری را برای رد صلاحیتهای اصلاحطلبان در نظر دارید؟
خیلی تلاش شده اما تا زمانی که شخص آقای جنتی در شورای نگهبان حضور دارند، دیدگاه ایشان حاکم است. آقای جنتی با اعتقادات و دیدگاههای خاصی سیوچند سال است که در شورای نگهبان حضور دارند و نیروها را تک تک میشناسند.
یعنی شما معتقدید صلاحیت بسیاری از اصلاحطلبان در انتخابات پیش رو رد خواهد شد؟
این اتفاق رخ خواهد داد. خیلیها به دنبال محدود کردن شورای نگهبان در این حوزه هستند، اما …
به نظر شما توافقات هستهای تأثیری در بحث انتخابات خواهد داشت؟
توافق هستهای قدرت دولت را خیلی زیاد میکند چراکه به محبوبیت روحانی در میان مردم افزوده خواهد شد.
بنابراین دولت روی توافق هستهای در نتایج انتخابات حساب کرده است؟
بله دولت روی توافق هستهای حساب کرده است.
با توجه به اینکه جبهه پایداری به اصولگرایان نزدیک شده و این خیلی خوشایند جریان حامیان آقایان لاریجانی و قالیباف نیست، ارزیابی شما از وضعیت اصولگرایان در حال حاضر چیست؟
یکی از مشکلاتی که در انتخابات ما وجود دارد این است که در انتخابات به خصوص در شهرستانها انتخابات پرهزینه و پردردسر است و حضور و رقابت در انتخابات واقعاً سخت است. احزاب در جریان سیاسی مهم کشور برای انتخابات پول ندارند ولی ظاهراً گروههایی هستند که پولهای کلانی را برای انتخابات کنار گذاشتهاند و در حال حاضر تمام تلاش اصلاحطلبان حتی اصولگرایان این است که آنچنان نظارتی در انتخابات شود که کسی با پول خرج کردن نتواند وارد انتخابات شود.
آیا در انتخابات آینده کاندیدای مجلس میشوید؟
من 64 ساله هستم و فکر میکنم در این سن بهترین کار وکالت است.
به گفته خودتان با وجود برعهده داشتن وکالت پروندههای مختلف، فقط چند بار بازجویی شدهاید؛ این در حالی است که برخی از همکاران شما بازداشت یا زندانی شدهاند؛ آیا انتصاب شما به کانونهای قدرت مانع از بازداشت شما شده است؟
من یک خط قرمز برای خود دارم آن هم نظام و قوانین نظام جمهوری اسلامی است. حتی اگر برخی قوانین را قبول نداشته یا به برخی از آنها معترض بودهام. بارها رسانههای خارجی از من درخواست مصاحبه داشتهاند یا برای حضور در کنفرانسهای مختلف حقوق بشری به کشورهای مختلف دعوت شدهام اما به دلیل خطوط قرمزی که دارم به آنها پاسخ منفی دادهام.
آیا اگر فردی مرتکب اختلاس شده باشد وکالت وی را قبول میکنید؟
معتقدم در دفتر وکیل باید بر روی همه باز باشد اما چشمش به جیب کسی نباشد. در جریان اختلاس سه هزار میلیاردی خانمی به دفترم آمد و از من خواست تا وکالت پسرش را که به جرم اختلاس زندانی شده بود به عهده بگیرم. به او گفتم اگر پسر شما رشوه گرفته، به او توصیه میکنم قبل از صدور کیفرخواست مبلغ اختلاس را برگرداند تا به حبس محکوم نشود. به او گفتم من با این شرط وکالت پسر شما را به عهده میگیرم؛ در غیر اینصورت خیر؛ حتی اگر میلیونها تومان پول به من بدهید. او در پاسخ گفت شما میدانید من کی هستم؟ گفتم خیر. گفت من خواهر مشایی هستم. او شرط من را پذیرفت و من نیز وکالت پسرش را به عهده گرفتم و از او تا مرحلهای دفاع کردم، تا اینکه پس از مدتی به متهم گفتند بدون وکیل بیا به دادگاه تا قضیه را حل کنیم. نخواستند من به عنوان وکیل در پرونده حضور داشته باشم. خیلی تلاش شد که پرونده پسر خواهر مشایی را به مشایی نسبت بدهند، در صورتی که پسر خواهر مشایی کاملاً غیرسیاسی بود. خیلیها وقتی من وکالت پرونده او را به عهده گرفتم خوشحال شدند با این تصور که من به آنها در رسیدن به هدفشان کمک میکنم در حالی که اینجوری نبود چون وظیفه من وکالت بود، نه چیز دیگری.
آیا درخواست ماده 18 در پرونده مهدی هاشمی را ارائه کردهاید؟
ما گزارش را تهیه کردهایم اما این به عهده مهدی است که این کار را انجام بدهد یا خیر هنوز تصمیمی در این باره نگرفته است.
او ترجیح میدهد به زندان برود؟
خب، ما پیگیر پرونده هستیم.
حکمش کی اجرا میشود؟
نمیدانیم. حکم قطعی است و تصمیم با قوه قضاییه است.
نظر شما درباره وضعیت حقوقی نمایندگانی که از رحیمی پول گرفتهاند چیست؟
آنها که توجیه کردهاند و گفتند ما نمیدانستیم پول دولت است. اگر آنها میدانستند پول متعلق به دولت است، آنها مرتکب ارتشا شده بودند. البته جالب است که دو سال (این) نمایندگان فکر میکردند که آقای رحیمی از ارث پدریاش به آنها کمک کرده است!
برای آخرین سوال آیا شما وکالت همه فرزندان آقای هاشمی را به عهده دارید؟
محسن و یاسر که پرونده ندارند. من فقط وکالت فاطمه و مهدی را به عهده داشتم.