مرهم فرهنگی بر زخم سازمان تامین اجتماعی
عزیز آذرخرداد کارشناس تامین اجتماعی

فرهنگ به عنوان شیوه زندگی مردم در جامعه و «فرهنگ سازمانی» به عنوان شیوه کار کارکنان یک سازمان، نقش بنیادین و زیربنایی در ارتقای سطح پویایی یک سازمان دارد. یکی از نمودهای عملیاتی نهادینه شدن فرهنگ بیمه اجتماعی در سازمان تامین اجتماعی رعایت دقیق مقررات سازمانی همراه با مشتریمداری است.
ارزشمندی انسان و توجه به حرمت و عزت نفس انسان ها، نگرشی انسانی و فرهنگی است، یعنی ابتدا بایستی نگرش انسان های شاغل در یک سازمان نسبت به مشتریان تغییر یابد تا فرهنگ مشتری گرایی حاصل و به مرور علاوه بر توسعه فرهنگ بیمه پردازی گفتمان بیمه های اجتماعی نیز ایجاد شود.
بررسی ها نشان می دهد هزینه ها و خسارت های مالی و انسانی ناشی از ضعف فرهنگ تکریم و مشتری مداری در سازمان ها یی مانند تامین اجتماعی فزونی یافته و عامل بسیاری از مشکلات است.
توجه به مشتریان (بیمه شدگان، مستمری بگیران و کارفرمایان) قبل از اینکه نیاز به ساختار داشته باشند، نیازمند تعیین راهبردهای تخصصی فرهنگی است. بنابراین یکی از راه های مهم توسعه و نهادینه سازی فرهنگ و توسعه گفتمان بیمه های اجتماعی، تقویت فرهنگ تکریم ارباب رجوع و مشتری مداری در سازمان تامین اجتماعی است. در حقیقت قاموس انسانی مشتری مداری، انسان مداری است، ارزش نهادن به انسان به عنوان ارزنده ترین موجود و شریف ترین مخلوقی که خدا افریده است، غایت و هدف نهایی فرهنگ سازی و فعالیت های فرهنگی و اجتماعی در سازمان تامین اجتماعی است.
بر اساس آموخته های مدیریتی هر سازمان خدمت رسانی نیازمند نظام پاسخگویی است تا بتواند به شیوه هایی عمل کند که مورد تأیید جامعه باشد. سازمانهای دولتی و عمومی برای مردم و با فشار افکار عمومی ایجاد می شوند و بایستی در برابر مردم هم پاسخگو باشند. اهمیت توجه به مشتری و مخاطب در قرن حاضر به حدی است که نظر کارشناسان و نخبگان علم مدیریت را به خود جلب نموده است. به طوری که «پیتر دراکر» اندیشمند حوزه مدیریت هوشمندانه خاطرنشان می سازد که درون چهار دیواری یک سازمان یا شرکت نتیجه ای حاصل نمی شود، نتیجه واقعی برای هر کسب و کار آن است که مخاطبان و مشتریان (مراجعان) رضایت داشته باشند و رضایت از این جا به دست می آید که بسیاری از کارها به نحو درست انجام شود. با توجه به این موضوع فعالیت های فرهنگی و اجتماعی در سازمان تامین اجتماعی معطوف به اقداماتی است که ضمن تغییر نگرش ها و باورها به حوزه تامین رضایتمندی مخاطبان نیز نفوذ کرده و با اقناع مطلوب مخاطبان باعث و عامل توسعه فرهنگ بیمه پردازی و گفتمان تامین اجتماعی در بین ذینفعان می شود.
ایجاد و بقاء هر سازمانی به مشتریان و مراجعه کنندگان آن بستگی دارد و این نکته که مشتری اصل و محور فعالیت یک سازمان است به صورت یک اصل درآمده است و در آن هیچ شکی نیست. قوانین و مقررات و حتی کارکنان سازمانها صرفاً ابزاری هستند برای هدف اصلی سازمان که برآورده نمودن نیازهای مشتریان یا ارباب رجوع است.
فعالیت های فرهنگی می تواند نقش و اثرگذاری مهمی در جلوگیری یا کاهش بحران ها و ترمیم خرابی ها داشته باشد. رسیدن منابع و مصارف سازمان به نقطه سربهسری و افزایش سریع نسبت هزینه ها به درآمدها، از جمله بحران های مهمی است که سازمان تامین اجتماعی این روزها با آن رو برو شده است.
در برابر این تهدیدها، اقدامات و فعالیت های فرهنگی، اجتماعی و ارتباطی می تواند مشکلات را به حداقل ممکن کاهش دهد. تغییر نگرش مدیران و کارکنان تامین اجتماعی در ارتباط با مخاطبان، استفاده از شیوه های فرهنگی و اطلاع رسانی نوین بویژه نوع اقناع مخاطبان باعث پرداخت حق بیمه ها با طیب خاطر شده و تا اندازه زیادی زمینه را برای اقدامات اصلاحی مانند اجرای طرح اصلاحات پارامتریک (افزایش سن و سابقه) فراهم خواهد کرد.
از سوی دیگر یکی از بحران های شایع سازمان تامین اجتماعی که اثر گذاری آن بر تامین منابع ثابت درآمدی سازمان همیشه از سوی مدیران و کارکنان پیشکسوت و با تجربه مطرح می شود فرار بیمه ای فراگیری است که به صورت فرار بیمه ای کارگاهی( شناسایی نشدن کارگاه)، تعدادی(اعلام نکردن مشخصات واقعی بیمه شدگان) و ریالی( اعلام نکردن دستمزد واقعی بیمه شدگان) در میان پرداخت کنندگان حق بیمه وجود داشته و دارد.
در برابر این تهدیدها اقدامات و فعالیت های فرهنگی و اجتماعی می تواند مشکلات را به حداقل ممکن کاهش دهد.
طی سنوات اخیر فرارهای بیمهای بویژه در نوع کارگاهی، تعدادی و ریالی آن عمق و گستره بیشتری یافته و برخی از پدیدهها نیز موجد و یا مستمسک رشد و نمو آن شده اند.
برای پیشگیری از این پدیده های ناپسند به رغم افزایش اقدامات نظارتی با انجام اقدامات فراگیر فرهنگی و اجتماعی می توان ضمن متقاعدسازی جامعه کارفرمایان و جلب اعتماد و اطمینان ذینفعان تاثیر قابل قبولی بر پیشگیری یا کاهش این پدیده مذموم داشت.
در حقیقت توسعه و فراگیر نمودن اقدامات فرهنگی و اجتماعی موثر از طریق سیاستگذاری های متمرکز فرهنگی، تولید کالاها و خدمات فرهنگی و اجتماعی می تواند نقش موثری در کاهش مشکلات سازمان تامین اجتماعی داشته باشد.
بدون تردید مدیران و متولیان بخش فرهنگی، اجتماعی و ارتباطی سازمان تامین اجتماعی با سیاستگذاریهای تخصصی در این بخش و تدوین راهبردهای مبتنی بر واقعیات حاکم بر جامعه ایرانی با تدوین برنامه های کارشناسی امکان اثربخشی بر افکار عمومی و هدایت انتظارات فزونی یافته جامعه کارگری و بازنشستگی، کارفرمایی و نهاد دولت را خواهند داشت.
شاید این ادعا که بخش اعظم مشکلات سازمان تامین اجتماعی را می توان با اقدامات فرهنگی ،اجتماعی و زایش گفتمان بیمه های اجتماعی در میان طبقات مختلف جامعه ایرانی تا اندازه زیادی رفع کرد حرفی گزاف وخارج از منطق نباشد زیرا بپذیریم که فرهنگ همه چیز است و بی راه نیست که سقراط میگوید.؛ هرجا که بشر را دوست بدارند، فرهنگ را هم دوست خواهند داشت.