یارگیریهای جدید آقای شهردار
با این حال ظاهر ماجرا حکایت از آن دارد که بدنه جریان تندروی اصولگرا با قالیباف یکدله نیست؛ چه زمانی که بحثهای حضور او در صداوسیما مطرح شد و چه زمانی که میگفتند او میتواند نامزد بنیاد مستضعفان کردند٬ بزرگان اصولگرا رو در هم کشیدند تا سردار فعلا شهردار بماند.
عصر خبر:یاران قالیباف یکی از پس از دیگری از او جدا شدند تا شهردار پایتخت در آستانه انتخابات٬ برای ادامه فعالیت سیاسی خود در فکر تشکیل تیمی دیگر باشد؛ تیمی که شاید بتوان آن را اصولگراهای دوآتشه خواند.
به گزارش خبرنگار ایلنا٬ جدا شدن مرتضی طلایی از قالیباف و جمعیت پیشرفت و عدالت یکی از مهمترین اخباری بود که در روزهای گذشته منتشر شد. چهاینکه هیچکس منکر رفاقت طولانی این دو سردار نیست؛ چه در سپاه٬ چه در نیروی انتظامی و چه در شهرداری تهران و چه در ستادهای انتخاباتی.
مراسم روز خبرنگار و رو نمایی از سردیس شهدای خبرنگار در بوستان گفتوگو، بار دیگر اختلافات شهردار تهران را با یاران قدیمی به رخ کشید. سردار طلایی که در سالهای جنگ یار غار شهردار تهران بود و در مقطعی مدیریت سایت و روزنامه نزدیک به شهردار تهران را بر عهده داشت در مراسم شرکت نکرده بود و در عوض اجرای مراسم بر عهده افرادی بود که سابقه حضور در ستاد جلیلی را داشتند.
آنچه می شد در مورد این جدایی حدس زد بروز اختلافات جدی بین طلایی در مقطعی که دبیرکلی جمعیت پیشرفت و عدالت را برعهده داشت با برخی از اطرافیان و نزدیکان قالیباف بود که عاقبت طلایی ترجیح داد هدایت این تشکل سیاسی نزدیک به قالیباف را همان اطرافیان شهردار تهران داشته باشند٬ حقیقت هم آن بود در نیمنگاهی به لیست جدید «جمعیت پیشرفت و عدالت» میتوان مدیران شهرداری را از بالا تا پایین دید. پس عجیب نیست اگر طلایی بگوید «سنی از من گذشته و باید به نوعی فضا را برای جوانان فراهم شود»٬ بازهم مشخص بود دلیل این جدایی را باید در جایی دیگر جستجو کرد. شاید بهتر آن باشد که از گذشتهای نزدیک آغاز کرد تا دلایل را دریافت:
قالیباف همچنان علاقمند به ریاست جمهوری
علاقه قالیباف به پست ریاست جمهوری آنقدر زیاد بود که زودتر از هر چهره دیگر فعالیتهای خود را برای انتخابات سال 84 شروع کرد؛ فعالیتهایی از برنامه صندلی داغ گرفته تا اضافهکردن بنز به ناوگان پلیس و برنامهریزیها و هماهنگی چند روزنامه در حمایت از قالیباف؛ نشان از برنامهریزی گسترده او برای انتخابات داشت و وقتی سوت شروع رقابتها دمیده شد تنها قالیباف بود که خیلی زود ستادهای انتخاباتی خود را در سراسر کشور فعال کرد.
سال 88 هم تا روزهای آخر شناسنامه در جیب سردار بود اما موجی که با ورود کاندیدای اصلاحطلبان به وجود آورده بود جایی برای «اصولگرایان منتقد احمدینژاد» باقی نگذاشته بود تا سردار به شهرداری بازگردد و همچنان در فکر انتخابات 96 باشد و همزمان بیلبوردهای انتقاد از دولت را در خیابانهای شهر نصب کند.
کابینه آماده سردار!
به گزارش ایلنا٬ در دو سال گذشته٬ رفتار قالیباف نشان از تجدیدنظر او در دوستان قبلی دارد؛ خبرهای موثقِ رسیده به ایلنا حاکی است که اتاق فکر سردار به این نتیجه رسیده که دلیل شکست در انتخابات 92 ضعف نیروی انسانی بوده و نیروهایی که دلداده سردار نبودند. اما سردار حتی کابینه نوشته بود و برخی سایتها با آب و تاب نوشتند که ولایتی رئیس شورای عالی امنیت ملی میشود٬ جلیلی وزیر خارجه٬ محسن رضایی رئیس سازمان مدیریت و حداد عادل وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی.
ستادهای قالیباف هم به همین اندازه بینظم و سامان بودند و بیشتر جلوه داشتند تا کارآمدی. ریاست ستاد به عهده حسین مظفر گذاشته شده بود؛ فردی که در دوم خرداد 76 نقشی اساسی در ستاد انتخاباتی رئیس دولت اصلاحات داشت و شاید قالیباف به این جمعبندی رسیده بود که دوم خرداد نتیجه فعالیتهای ستادی مظفر بوده است!
یاران سردار یکی یکی جدا میشوند
از جمع یاران قالیباف٬ آخرین فرد جداشده طلایی است٬ اما پیش از اینکه طلایی از این جمع جدا شود٬ ستاد آنچنان وضعیت مناسبی هم نداشت. همان روزهایی که قالیبافیان در شوک پیروزی روحانی بودند٬ پرویز اسماعیلی از قلب ستادهای اصولگرای قالیباف به قلب دولت اعتدالی روحانی رفت. مدتی بعد صادق خرازی از مسئولیت خود در شهرداری کنار رفت.
فروردینماه امسال بود که شهاب مرادی از سازمان میراث فرهنگی شهرداری جدا شد و پیش از او محمدهادی ایازی از شهرداری رفته بود. ایازی همان بود که در سال 91 برای سازماندهی ستادهای قالیباف از مسئولیت استعفا داده بود٬ اما این بار از شهرداری کنار گذاشته میشد تا اعتراض قالیباف به ستادهای انتخاباتی پیش از گذشته نمایان شود.
یاران جدید قالیباف از تیم رقیب او انتخاب شدند. سجاد نوروزی که زمانی در سایت فردانیوز تندترین نقدها را به جلیلی و جبهه پایداری مینوشت٬ جای خود را به محمد صالح مفتاح (مدیر سایت فیلتر شده تریبون مستضعفین) داد که بعد از شکست در انتخابات در کنایهای به یاران قالیباف نوشته بود «به هر حال این حامیان قالیباف به نظرم قابل ترحم هستند که هنوز نتونستند از شوک شکست در انتخابات خارج شوند.»
مفتاح مدتی بعد متنی در وبلاگش منتشر کرد و در آن از رسانههای نزدیک به قالیباف انتقاد کرد « این روزها نیز انواع توهینهای وقیح و رکیک از نزدیکترین افراد رسانهای منتسب به شما شنیده میشود که به دیگران برادران خود در عرصه سیاسی خطاب میکنند. وقتی افراد منتسب به شما آقای سعید جلیلی را با انواع موارد مقایسه میکنند و … یکی از طرفداران شما که سابقه مدیریت رسانههای شما را دارد؛ نوشته بود: «خواهشا به … توهین نکن و سطحش را به اندازه سعید جلیلی پائین نیار!» -هرچند آن را حذف کرد-
سردار؛ اصولگرای دوآتشه است!
اما به نظر میرسد قالیباف تصمیم خود را برای سال 96 گرفته است. او در دوگانه اصلاحطلب-اصولگرا بودن و اصولگرای دو آتشه بودن٬ دومی را انتخاب کرده است و دوستان جدید خود را از میان منتقدان دیروز برگزیده است. شاید هم تصمیم گرفت همان قالیبافی باشد که روحانی در مناظرههای انتخاباتی از او در ماجرای کوی دانشگاه میگفت٬ نه آن قالیبافی که در سال 88 از جمعیت میلیونی معترضان سخن گفته بود.
با این حال ظاهر ماجرا حکایت از آن دارد که بدنه جریان تندروی اصولگرا با قالیباف یکدله نیست؛ چه زمانی که بحثهای حضور او در صداوسیما مطرح شد و چه زمانی که میگفتند او میتواند نامزد بنیاد مستضعفان کردند٬ بزرگان اصولگرا رو در هم کشیدند تا سردار فعلا شهردار بماند.
با این وضعیت بسیار احتمال دارد قالیباف در انتخابات 96 با همه آبروی خود وارد قمار رقابت با رئیس جمهور خواهد شد. قمار صفر و صد برای کسی که شاید هنوز جای خود را در سپهر سیاست ایران پیدا نکرده است.