نامه زیباکلام به ظریف
نامه زیباکلام به ظریفیک استاد دانشگاه با نگارش نامه ای به محمد جواد ظریف وزیر خارجه کشورمان از او خواست تعریف و تمجید هایی که از او می شود را جدی نگیرد. به گزارش خبرآنلاین، صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران در این نامه اورده آست: «نگران هستم که مبادا این مطالبی که این روزها در محافل و مجامع مختلف در تعریف و تمجید و درمدح و ستایش ازشما اظهار می شود را باور نموده و لاجرم گرفتار غرور و نخوتتان نماید.» متن نامه صادق زیباکلام به ظریف را درادامه می خوانید: بسمه تعالی جناب آقای دکتر محمدجوادظریف وزیرمحترم خارجه دولت جم جاه ابدمدت وقوی شوکت جمهوری اسلامی ایران، با سلام وتحیات، قبل از هرچیز می بایستی اعتراف نمایم که یکی از انگیزه هایم درنگارش این نامه علاقه ام به شما می باشد. خداوند جمیع رفتگان شما را ببخشد و بیامرزد. مادربزرگی داشتم که خداوند رحمتش کند، اندرباب حکایت دوست و دشمن میگفتند: “دوست همیشه می گوید گفتم؛ درحالیکه دشمن می گوید می خواستم بگویم”. من خودم را دوستدارشما می دانم و جسارتا خدمتتان معروض می دارم. نگران هستم که مبادا این مطالبی که این روزها در محافل و مجامع مختلف در تعریف و تمجید و درمدح و ستایش ازشما اظهار می شود را باور نموده و لاجرم گرفتار غرور و نخوتتان نماید. درجامعه ما روحیه ستایش و تملق بدل به عادتی مزمن شده. چندهفته پیش در “شورای راهبردی روابط خارجی ” در حضور جناب آقای دکتر کمال خرازی که در خدمتتان بودم وقتی برخی از مطالبی که از جانب اساتیدی که حضورداشتند را شنیدم فکر نوشتن این نامه بر ذهنم خطور کرد اما مردد بودم که آنرا بنویسم تا همایش اول شهریورماه که به دعوت انجمن علوم سیاسی ایران و باشرکت کسرقابل توجه ای ازاساتید و محققین رشته های حقوق، علوم سیاسی و روابط بینالملل در معیت جنابعالی، اعضاء تیم مذاکرهکننده هستهایی، وزیرمحترم علوم، روسای دانشگاههای تهران، شهیدبهشتی، علامه، نماینده ایران در سازمان ملل و برخی از اعضاء سابق مذاکرات هسته ایی برگزارشد. حقیقتش درطول آن دو،سه ساعت که به سخن رانی های مسئولین و همکارانم گوش می دادم هر قدر که می گذشت بیشتر و بیشتر مجاب می شدم که این یادداشت را بخاطرخودتان باید بنویسم. اگردرهمایش”شورای راهبردی”مردد بودم، آن ستایش ها و تعریف و تمجید های مبالغه آمیز مسئولین و همکاران خودم از تردید دیگر بدرم آورد. بقول حضرت مولانا: هرکه را مردم سجودی می کنند زهرها درجان اومی آکنند بنده معتقدم که علوم انسانی درکل و علوم سیاسی بالاخص در جامعه ما عقب مانده است. اتفاقا آن دو، سه ساعت و برخی از مقالات و سخن رانی ها که ارائه شدند حجت بالغه ایی بودند که خیلی هم دراین قضاوت بخطا نرفته ام. جناب آقای دکترظریف، جنابعالی درآمریکا درس خواندهاید و سالها آنجا زندگی کردهاید. برای یک لحظه واکنش جامعه دانشگاهی درآمریکا را بارفتار جامعه علمی خودمان پیرامون توافق هسته ایی وین مقایسه بفرمایید. تا آنجا که می دانم در آمریکانه هیچ استاد و صاحبنظری در علوم سیاسی یا روابط بین الملل و نه هیچ دانشگاه یا موسسه علمی و آکادمیکی نه آقای جان کری یا خانم وندی شرمن را نوابغ علوم سیاسی وروابط بین الملل اعلام کردند و نه ایضا توافق وین را نقطه عطفی در شکستن مرزهای دانش در علوم سیاسی و روابط بین الملل خواندند و نه هیچیک از تاج گل هایی را که ما برای این توافق سفارش دادیم برگردن جان کری یا خانم وندی شرمن آویختند. اما همکاران من در گردهمایی دانشگاه علامه چه ها که اندر منقبت و ستایش توافق هسته ایی و جنابعالی بعنوان معمار آن که ابرازنداشتند. اینکه این توافق اساسا نقطه عطفی در علوم سیاسی و روابط بین الملل ایجاد کرده؛ بسیاری از پارادایم های این دوحوزه را با بن بست روبروساخته و یک پارادایم جدید خلق کرده؛ آینده روابط بین الملل و علوم سیاسی در نتیجه روند مذاکرات ما و رسیدن به توافق وین تغییرخواهد کرد؛ این توافق و نحوه حصول آن و اساسا کل پرونده هسته ایی ما از ابتد تا انتهای آن می بایستی در دانشگاههای ما به عنوان یک شیوه و روش سیاسی مبتکرانه و بی بدیل که از سوی ما ایرانیان طراحی و به جهانیان و ابرقدرتها ارائه شده به دانشجویان رشته های سیاسی و روابط بین الملل آموزش داده شوند (این را جناب دکتر کمال خرازی هم در “همایش راهبردی” فرمودند)؛ شیوه مذاکرات و نحوه راهبرد برنامه های هسته ایی مان از ابتدا تا پایان موفقیت آمیز آن در وین جدای از آنکه درستی بکارگیری علم و متدولوژی علمی را بنمایش گذارد، درعین حال گام بلندی در جهت بومی سازی علوم سیاسی و روابط بین الملل هم برداشته شد؛ توافق وین درستی علوم انسانی و حقانیت کارکرد درست دو شاخه اصلی این علوم یعنی علوم سیاسی و روابط بین الملل را بنمایش گذاردو………. آقای دکترظریف، در تمام مدتی که آن مدح وثناهای مبالغه آمیز و بی پایه واساس به سمت شما سرازیرشده بودند، فکرمی کردم که خدای را شکر که ما در فضایی هستیم که عصاره و سرشیرعلوم سیاسی و روابط بین الملل درایران در آنجا گردآمده و الا اگر در فضای دیگری می بودیم چه ستایش های غلوآمیزتری که ازشما نمی کردند. درعین حال یکی دو پرسش هم برایم بوجود آمدند.اگر آن مذاکرات به هر دلیلی بتوافق نمی رسیدند، آیا ما همچنان تاج گل بر گردن علم و علوم انسانی، علوم سیاسی و روابط بین الملل و آقای دکتر ظریف بعنوان قهرمان می آویختیم؟ آیا همچنان تولدعلوم سیاسی و روابط بین الملل بومی شده و ایرانی شده را جشن گرفته و ستایش می کردیم؟پرسش بعدی، اگر پیروزی و موفقیت مذاکرات مدیون علوم سیاسی و دانش روابط بین الملل است،اگراشتباه نکنم،اتفاقا آقایان دکتر سعیدجلیلی و دکترعلی باقری هم که همین دانش ها را خوانده و تدریس می کنند. آنهم در گل سرسبط علوم انسانی کشور یعنی در دانشگاه امام صادق(ع). چرا پس علوم انسانی در دوران اصولگرایان نتوانست آبی را گرم کند؟ در ثانی، اگرعلوم انسانی ما آنقدر پیشرفته و توانمند هستند، پس چه اصراری هست آنها اسلامی و بومی وغیره بنماییم؟ نه جناب آقای دکتر ظریف دوست داشتنی، تردیدی بخودتان راه ندهید که ما درعلوم سیاسی و روابط بین الملل خیلی عقب مانده ایم. موفقیت شما هم برخلاف آنچه که همکاران بنده سعی کردند درهمایش “علوم سیاسی وتوافق هسته ایی وین” دردانشگاه علامه بنمایش بگذارند، نه ارتباطی به علوم سیاسی داشت و نه به روابط بین الملل و بکارگیری اصولی و علمی این دانش ها. آنچه موفقیت شما را رقم زد مولود یکسری اسباب و علل دیگربود. از جمله مهم ترین این عوامل عبارت بودند ازانتخابات ۲۴ خرداد۹۲ و انتخاب آقای روحانی؛ اعتقاد بنیادی دولت یازدهم و تیم جدید مذاکره کننده ایران به حل مسئله هسته ایی و بیرون آوردن کشور از چاه ویلی که هسته ایی با خود کشور را بدرون آن برده بود؛ تسلط کامل شما و همکارانتان به زبان انگلیسی؛ ظاهر شدن آثار مخرب تحریم ها براقتصاد کشور؛ برخلاف اصولگرایان، شما و دولتتان حاضر نشدید از برنامه هسته ایی کشور بهره برداری سیاسی و پوپولیستی کرده و مناقشه هسته ایی را بعنوان ابزاری درخدمت آمریکا ستیزی و استکبار ستیزی بکارگیرید؛ ظهور داعش و بوجود آمدن صف بندی های جدیدی در منطقه.در عین حال در آمریکا هم یک تغییراتی بوجود آمده بود. بخشی از بدنه حاکمیت در آمریکا و عمدتا هم در قوه مجریه به این جمعبندی رسیده بودند که اگر ایران خواسته باشد به ساخت سلاح هسته ایی برسد تحریم ها عملا نمی توانند ایران را متوقف کنند. بنابراین یا می بایستی از طریق حمله به تاسیسات هسته ایی ایران مانع از دستیابی ما به سلاح هسته ایی بشوند، و یا از طریق گفتگو ومصالحه. کاخ سفید دومی را انتخاب کرد.طبیعی می بود که اگر با مصالحه می شد گره هسته ای ایران را باز نمود ترجیح خیلی بیشتری پیدا می کردبه راه حل نظامی که دروضعیت بهم ریخته منطقه انتهای آن خیلی هم معلوم نبود. انتخابات ۲۴ خرداد آمریکایی ها را خیلی بیشتر سوق داد به سمت راه حل مذاکره. اینها مجموعه عواملی بودند که نهایتا منجر به توافق وین شد. درعین حال در هر دو سو مخالفین توانمندی در برابرتوافق صف آرایی کرده اند. در آمریکا و در سطح منطقه همه آنهایی که دلشاد بودند از محاصره، فشار و آثار مخرب تحریم ها براقتصادایران، و همه آنانی که ایران را ضعیف و در بند می خواستند طبیعی است که از توافق ناراضی اند.از نتانیاهو گرفته تا سعودی ها، تا سلطنت طلب ها، تا جمهوریخواهان تندرو و سایر مخالفین ایران. در داخل هم آمریکا ستیزان ازاینکه توافق هسته ایی ممکن است علم وکتل آمریکا ستیزی شان را پایین بیاورد نگرانندوبرعلیه آن هر روز بیشتر از قبل دارند صف آرایی می کنند. جناب آقای دکتر ظریف، اگر سخنان پایانی شما در دانشگاه علامه نمی بود شاید من همچنان دو دل می ماندم که این وجیزه را خدمتتان معروض دارم یا خیر. اما سخنان شما بعد از آن دسته گل ها و تاج گل ها به جد نگرانم کرد. نمی دانم تحت تاثیرآن ستایش ها بودیا عاملی دیگرکه جنابعالی در بخش دوم سخنرانی تان یک مرتبه سرشار از شورانقلابی شدید و رفتید سراغ ادبیات حماسی که توافق وین از آنجا شکل گرفت که “ما خودمان را باور کردیم”،”ما با سرمشق گرفتن ازاماممان توی دهن آمریکا زدیم وبازهم خواهیم زد”، “توافق وین نتیجه این باور بود که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند”،”ایران امروزدارای بالاترین جایگاه در منطقه است”و…. جناب آقای دکترظریف، تصویری که درذهن من از شما ساخته شده خوشبختانه یا بدبختانه با آن سخنان اصلا مطابقت پیدا نمی کند و نمی توانم آنها را ازجانب شمابپذیرم. درعین حال جنابعالی درهمایش”شورای راهبردی” که ازتان پرسیدم “دستاورد هسته ایی علیرغم آن همه هزینه برای منافع ملی مان کدام بوده؟”، اشاره کردید به جایگاه استراتژیکی که ایران در منطقه پیدا کرده و اینکه هیچ مشکلی بدون حضور ایران در منطقه حل وفصل نمی شود. درعلامه هم بازهمین نکته را با تاکید بیشتر یادآورشدید. هردوبارهم تاکید فرمودید که این نظررا ازباب اینکه مسئولیت دیپلماسی کشور برعهده تان است نمی گویید بلکه بعنوان یک کارشناس (البته با شکسته نفسی فرمودیدیک دانشجوی روابط بین الملل) این اعتقاد رادارید. بنده هم متقابلا بعنوان یک دانشجوی روابط بین الملل از جنابعالی این پرسش ساده را می پرسم که اگر درآمدهای نفتی ما نمی بود، آیا بنظرجنابعالی ما همچنان در منطقه از جایگاه ابرقدرتی برخوردار می بودیم؟ ایام بکام باد صادق زیباکلام سوم شهریور یکهزار و سیصد و نودوچهار