اسرار داعش به روایت زن ابوبکر البغدادی
وقتی نیروهای داعش در جستوجوی «زینات» و خانوادهاش برآمدند آنها- که از ترس بر خود میلرزیدند چرا که داستانهای قساوت و بیرحمی داعش را شنیده بودند- به کوهها فرار کردند؛ همان کوه معروف سنجار که ایزدیها هنگام حمله داعش به آنجا گریختند.
این کوه خاطرات بسیاری در دل خود دارد. اما برای «زینات» و خانوادهاش گریختن خیلی دیر بود. او ابتدا از مادر و سپس از خواهرانش جدا شد و همچون هزاران زن ایزدی دیگر مجبور شد تن به بردگی دهد و همچون کالا در بین نیروهای خلافت خودخوانده دست به دست شده و در نهایت فروخته شود. البته داستان زینات با بقیه متفاوت است. او به بردگی نیروهای معمولی و پیاده نظام داعش درنیامده بود. او برای خدمت و بردگی به شخص ابوبکر البغدادی واگذار شد. روایت زینات (البته نامش مستعار است) ۱۶ ساله، از برخوردهای رهبر داعش جالب است. او میگوید: البغدادی هر روز او را میزد و رفتار زنندهای با او داشت چنان که گویی زینات انسان نیست. او میگوید البغدادی، «کایلا مولر» را هم از بردگی و بندگی خود مصون نگذاشت. زینات در مصاحبهای اختصاصی به سیانان میگوید: «البغدادی هر روز به من و سایر بردگانی که مستقیم در خدمت او بودند میگفت: خانواده خود را فراموش کنید. همه آنها را کشتهایم. با مادران و خواهران تان ازدواج کرده ایم. آنها را فراموش کنید.» این زن ایزدی میگوید ابتدا نمیدانست کجا هست یا به کجا میرود. زینات و ۸ دختر جوان دیگر به اقامتگاه البغدادی در «رقه» برده شدند.
زینات میگوید: به محض رسیدن به مقر البغدادی، ابتدا فیلمی از رفتارهای داعش به ما نشان داده شد که چگونه سر میبریدند و گردن میزدند. سپس به ما گفتند که «یا باید از دین خود دست بردارید یا کشته میشوید.» البغدادی فیلمی را در لپ تاپ خود به ما نشان داد و گفت: «یا به اسلام میگروید یا همین اتفاق برای شما میافتد. همه شما را سر خواهیم برید.» نیروهای داعش سپس با جار و جنجال و به راه انداختن موج وحشت به ما گفتند: «یا مسلمان شوید یا همه شما همین جوری کشته میشوید.» شبهنظامیان داعش پس از یورش به مناطق کردنشین هزاران تن از ایزدیها را ربوده، مورد تجاوز قرار داده، شکنجه کرده و به قتل رساندند. سازمان ملل اعلام کرد داعش با جنایات خود علیه ایزدیها مرتکب نسلکشی شده است.
زینات میگوید: البغدادی در یک جا بهصورت دائم سکونت ندارد. او از یک خانه به خانه دیگر، از منطقهای به منطقه دیگر دائم در حرکت است تا شناسایی نشود. او میگوید: روزی که به خانه البغدادی رسید، اندکی پیش از آن خانه رهبر داعش با حملات هوایی نابود شد و البغدادی مجبور شد خانهاش را عوض کند. این زن ایزدی میگوید: رهبر داعش هر روز او را میزد و میگفت «تو و سایر زنان به داعش تعلق دارید.» البغدادی به همراه سه زن و ۶ فرزندش در حالی که مشغول نظافت و آشپزی برای او بودند ما را به استهزا میگرفتند.
در مواجهه با بدرفتاریها، ضرب و شتمهای مداوم و تجاوزهای مکرر، زینات به همراه سایر دختران تصمیم به فرار میگیرند. یکبار توانستند کلید خانهای را که در آن حبس شده بودند، را پیدا کنند و از خانه بگریزند. زینات میگوید: «ما گریختم و دویدیم تا به خانهای بیرون از حلب رسیدیم. پیرزنی به ما گفت بیایید داخل. من شما را به عراق میبرم. اما اندکی بعد به البغدادی تلفن زد.» نیروهای البغدادی سر رسیدند و دختران را به اقامتگاه شان بازگرداندند. این رفتار آنها بدون انتقام نماند. زینات میگوید: «دائم در حال کتک خوردن بودیم به گونهای که از سر تا نوک پا سیاه بودیم. آنها با هر چیزی که به دست شان میرسید ما را میزدند: کابل، کمربند و چوب.» پس از همه این کتکها نوبت به البغدادی رسید: «او ما را با شلنگ و کمربند میزد. سپس کشیدهای بر صورتم زد که خون از بینیام فواره زد.»
این برده سابق میگوید: البغدادی میگفت شما را میکشیم چرا که از دست ما فرار کردید: «ما شما را گرفتیم تا به دین ما درآیید اما فرار کردید. شما انتخاب شدید. شما به نیروهای خلافت تعلق دارید.» پس از مدتی زینات نزد کایلا مولر- فعال حقوق بشر آمریکایی که در اوت ۲۰۱۳ در یک بیمارستان پزشکان بدون مرز در شهر حلب توسط داعش به گروگان گرفته و در فوریه ۲۰۱۵ کشته شد و بارها از سوی البغدادی مورد تجاوز قرار گرفته بود- برده شد: «مولر برای من همچون خواهر بود.» این دو در زندانی در رقه یکدیگر را دیدند، همان جایی که مولر هم به دلیل اقدام برای فرار در آنجا به سر میبرد تا مجازات شود. آنها در این زندان چند هفته با یکدیگر بودند.
او میگوید: «یک اتاق کوچک بود که تاریک و به شدت گرم بود. تابستان بود و ما در گرمای تابستان در سلولی کوچک و تاریک به سر میبردیم. صبحانه تکهای نان و پنیر میخوردیم، ظهر برنج یا ماکارونی به مقداری اندک. همه همواره گرسنه بودیم.» زینات سپس به خانه ابوسیاف، مسوول درآمدهای نفتی داعش برده شد. برده سابق البغدادی میگوید: روزی کایلا را از سلول بیرون بردند و وقتی برگشت به شدت میگریست: «از او پرسیدم چه شده؟ گفت البغدادی میگوید به زور با تو ازدواج خواهم کرد اما من رد کردم.» زینات سپس روایت مرگبار تجاوزهای مکرر البغدادی به مولر را نقل میکند.
زینات میگوید پس از مشاهده آنچه بر سر مولر آمد تصمیم به فرار گرفتم: برنامه را با مولر در میان گذاشتم اما او مرا منصرف کرد و میگفت اگر تو را پیدا کنند بیتردید به شدیدترین وجه خواهند کشت اما من نپذیرفتم.» زینات میگوید: «رهبر داعش با مولر همچون همسر خود رفتار میکرد. بهتر است بگویم او را به اجبار به ازدواج خود درآورده بود و کایلا را مجبور به زدن نقاب بر صورتش میکرد. او حتی اجازه نمیداد ابوسیاف چهره کایلا را ببیند.»
سرنخهایی از رهبر داعشمقامهای آمریکایی میگویند گفتوگو با زینات میتواند اطلاعات مفیدی از خصوصیات و زندگی شخصی البغدادی به دست دهد. کنسولگری آمریکا در عراق به نقل از زینات میگوید البغدادی ساعت ۱۰ صبح از خواب بر میخیزد و نیمههای شب میخوابد. او سه تا ۴ ساعت در روز در اتاق خود میماند: «گاهی با ما صحبت میکرد اما گاهی چند روزی ناپدید میشد.» این زن ایزدی میگوید: البغدادی درست شبیه همان عکسی است که در فضای مجازی و اینترنت وجود دارد اما آن لباسهایی که در مسجد موصل بر تن داشت را نمیپوشد. او لباسهایی معمولی بر تن دارد و ساعت مچیاش هم آن ساعتی نیست که در مسجد موصل بر دست داشت.
البغدادی به شدت از موبایل واهمه دارد چرا که معتقد است نیروهای ائتلاف به راحتی میتوانند محل اختفای او را شناسایی کنند. «او ارتباط خوبی با فرماندهان خود داشت اما نمیدانم نحوه ارتباط آنها با یکدیگر چگونه بود.» البغدادی از تلفن استفاده نمیکرد و از آن به شدت میترسید: نه تلفن ثابت و نه موبایل چرا که امکان ردیابی او وجود داشت. زینات میگوید البغدادی با «لب»های خود با فرماندهان ارتباط برقرار میکرد. کلام خاصی رد و بدل نمیشد جز برخی کلمات رمز که فقط خودشان معنای آن را میدانستند. نیروهای داعش همواره در تاریکی زندگی میکنند چرا که از حملات هوایی نیروهای ائتلاف میترسند.