از پرده سینما تا سریالهای ایرانی؛ تجاوز در قاب تصویر

به گزارش عصرخبر، تجاوز، زخمی عمیق در تار و پود جامعه است؛ زخمی که سالها پشت پرده سکوت، آبرو و تابوها پنهان مانده. با وجود محدودیتهای شدید ممیزی و محافظهکاری نهادهای رسمی، سینما و تلویزیون ایران گهگاه جرأت کردهاند این موضوع تکاندهنده را بازنمایی کنند. هر بار هم که فیلم یا سریالی در این باره ساخته شده، بحثها و واکنشهای اجتماعی گستردهای برانگیخته است.
سینما: آثاری که تابو را شکستند
هیس! دخترها فریاد نمیزنند (پوران درخشنده – ۱۳۹۲)
یکی از جسورانهترین فیلمهای ایرانی در پرداختن به تجاوز. داستان دختری به نام شیرین که در کودکی قربانی تعرض شده و سالها با زخم آن زندگی کرده است. پوران درخشنده با این فیلم نشان داد تجاوز فقط یک حادثه فردی نیست، بلکه تبعات آن میتواند تا بزرگسالی قربانی ادامه یابد. فیلم هم در گیشه موفق بود و هم زمینهساز بحثهای اجتماعی گسترده در رسانهها شد.
ابلق (نرگس آبیار – ۱۳۹۹)
فیلمی که فراتر از تجاوز جسمی، به آزار روانی و اخلاقی پرداخت. شخصیت جلال، مرد بانفوذی که از موقعیت اجتماعیاش برای آزار همسر برادرزنش استفاده میکند، نماد یک معضل اجتماعی است. “ابلق” نشان داد چگونه قربانیان به خاطر ترس از آبرو، سکوت میکنند. فیلم در جشنواره فجر جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را گرفت.
علفزار (کاظم دانشی – ۱۴۰۰)
فیلمی با ساختار حقوقی و دادگاهی که حول پرونده تجاوز گروهی روایت میشود. نگاه علفزار به مسئله، دقیق و تلخ است؛ جامعهای که اغلب ترجیح میدهد چشم بر واقعیت ببندد. داستان فیلم بر اساس واقعیت است. پرونده جنایت خمینیشهر و اتفاقی که در زمان خودش اتفاقهای زیادی را رقم زد. این فیلم چهار جایزه جشنواره فجر را به دست آورد و نشان داد چنین موضوعاتی میتواند در چارچوب رسمی هم بازنمایی شود.
فروشنده (اصغر فرهادی – ۱۳۹۴)
فیلم فروشنده ساخته اصغر فرهادی فیلمی شجاعانه درباره تبعات تجاوز است. اثری جهانی که اسکار بهترین فیلم خارجی را نصیب ایران کرد. رعنا، قربانی تعرض، در مرکز روایت قرار دارد اما فرهادی به جای نمایش حادثه، بر زخمهای پس از آن تمرکز میکند. واکنش عماد، همسر رعنا، و کشمکش میان عدالت شخصی و اجتماعی، فیلم را به اثری فلسفی و روانشناختی درباره خشونت و کرامت انسانی بدل کرده است.
خانه دختر (شهرام شاهحسینی – ۱۳۹۳، اکران ۱۳۹۶)
شهرام شاهحسینی پس از ساخت چند فیلم تجاری با فیلمنامهای از پرویز شهبازی به سراغ ساخت فیلمی اجتماعی و تلخ رفت و اثری درباره تجاوز و اثرات آن در زندگی خانوادهها ساخت. فیلمی که به دلیل پرداختن به موضوع “تجاوز پدر به دختر” سالها توقیف بود. داستان خودکشی دختری به نام سمیرا و تحقیق دوستانش درباره علت آن، هولناکترین نوع سکوت خانوادگی را آشکار میکند. حتی پس از اکران، بسیاری از صحنهها حذف شد، اما همچنان از تلخترین روایتهای سینمای ایران باقی ماند.
من مادر هستم (فریدون جیرانی – ۱۳۹۱)
فیلم من مادر هستم یکی از جنجالیترین فیلمهای دهه ۹۰ است. روایت تجاوز سعید به آوا و تبعات آن (قتل، بارداری ناخواسته و بحرانهای خانوادگی) چنان بحثبرانگیز بود که برخی نمایندگان مجلس خواستار توقیف آن شدند. این فیلم نشان داد بازنمایی چنین موضوعاتی تا چه حد در ایران حساسیتبرانگیز است.
جاده قدیم (منیژه حکمت – ۱۳۹۶)
جاده قدیم آخرین ساخته منیژه حکمت است. فیلمی خانوادگی که بر بستر یک داستان هولناک رقم میخورد. داستان مینو، زنی شاغل که قربانی تجاوز میشود. فیلم نشان میدهد چگونه قربانی به دلیل ترس از قضاوت اجتماعی و از دست دادن موقعیت شغلی، حتی پس از اعتراف متجاوز، تصمیم به انکار میگیرد. “جاده قدیم” به نقد فرهنگ سرکوب و نادیدهگرفتن قربانی پرداخت.
عنکبوت (ابراهیم ایرجزاد – ۱۳۹۸)
فیلم عنکبوت ساخته ابراهیم ایرجزاد روایت پرونده واقعی قاتل سریالی شهر مشهد در دهه 70 است. بر اساس پرونده واقعی “سعید حنایی” معروف به قاتل عنکبوتی. هرچند روایت مستقیم تجاوز ندارد، اما ریشه جنایات او در نگاه بیمار به زنان و کنترل بدن آنان است. این فیلم بیشتر از زاویه نقد خشونت مذهبی و اجتماعی ساخته شد.
مستانه (حسین فرحبخش – ۱۳۹۳)
فیلمی درباره تجاوز به یک ستاره سینما توسط مردی قدرتمند. ضعفهای فنیاش زیاد بود، اما چون به مسئله تعرض در محیط فرهنگی و هنری میپرداخت، مورد توجه رسانهها قرار گرفت و بحثهایی درباره جایگاه زنان در فضای عمومی برانگیخت.
هفت و نیم (نوید محمودی – ۱۳۹۸)
روایتی از زندگی هفت دختر افغان و ایرانی. در یکی از اپیزودها، مسئله تجاوز مطرح میشود و نشان میدهد قربانیان چگونه در سکوت و بیپناهی زندگی میکنند. فیلم با روایتی شاعرانه، تلخی این تجربه را برجسته میسازد.
عصر جمعه (مونا زندی حقیقی – ۱۳۸۴، اکران ۱۳۹۹)
فیلم عصر جمعه اولین ساخته مونا زندی حقیقی یک روایت تکان دهنده از تجاوز به یک نوجوان است. فیلمی که ۱۵ سال در توقیف ماند. داستان زنی به نام سوگند که در نوجوانی قربانی تجاوز شده و حالا در بزرگسالی با پیامدهای آن زندگی میکند. توقیف طولانیمدت “عصر جمعه” خود نشانهای از تابوی سنگین این موضوع در ایران است.
رنگ شب (محمدعلی سجادی – ۱۳۷۹)
یکی از نخستین آثار جدی درباره تجاوز. روایت مردی به نام رسول که پس از خیانت همسرش، با زنان دیگر وارد روابط خشونتآمیز میشود. فیلم به دلیل صراحت در نمایش موضوع، سالها امکان اکران نداشت و به یک “فیلم توقیفی” بدل شد.
آب و آتش (فریدون جیرانی – ۱۳۷۹)
آب و آتش ساخته فریدون جیرانی یکی از آثار متفاوت ساخته شده توسط حوزه هنری است که در زمان خود بسیار سر و صدا به پا کرد. فیلمی آوانگارد که آوة
در کنار روایت عاشقانهاش، به موضوع آزار خانوادگی میپردازد. هرچند صحنههای حساسش سانسور شد، اما در زمان خود به دلیل نگاه بیپردهاش جنجالی شد.
رخ دیوانه (ابوالحسن داوودی – ۱۳۹۳)
فیلم رخ دیوانه را میتوان به خاطر فرم روایت و نگاه متفاوت در ساختار به یکی از آثار متفاوت در سینمای ایران دانست که در حوزه اجتماعی به خوبی به ناهنجاریها میپردازد. اگرچه فیلم درباره جوانان و شبکههای اجتماعی است، اما در یکی از خردهروایتها، شخصیت طناز طباطبایی با مسئله تعرض روبهرو میشود. نمونهای از اینکه حتی در داستانهای فرعی هم این معضل سایه میاندازد.
سریالسازی: سکوتی عمیق با دو استثنا
رهایم نکن (محمدمهدی عسگرپور – ۱۳۹۷، شبکه سه)
سریالی که در ماه رمضان پخش شد و بخشهایی از آن به تجاوز به دختری با بازی دنیا مدنی اختصاص داشت. برای تلویزیون ایران، نمایش چنین موضوعی بیسابقه بود. فشارها به حدی بود که صحنه مربوط به این موضوع در بازپخش قسمت شانزدهم حذف شد. همین حذف نشان داد صداوسیما حتی تحمل نمایش محدود این معضل اجتماعی را هم ندارد.
شغال (بهرنگ توفیقی – ۱۴۰۴، نمایش خانگی)
سریال شغال ساخته بهرنگ توفیقی جدیدترین محصول فیلیمو است. سریالی تازه که موضوع اصلی آن تجاوز است. به نظر میرسد سازندگان ایده را از سریال ترکی «گناه فاطماگل چه بود؟» اقتباس کردهاند؛ اثری که سالها پیش موجی از بحث اجتماعی درباره تجاوز در ترکیه برانگیخت. “شغال” تلاش میکند با تمرکز بر ابعاد حقوقی، قضایی و روانی این مسئله، تصویر کاملتری از این فاجعه اجتماعی ارائه دهد.
جمعبندی
سینمای ایران، هرچند محدود و با احتیاط، بارها تلاش کرده تا پرده از واقعیت تلخ تجاوز بردارد. اما در سریالسازی، جز چند مورد نادر، سکوتی سنگین حاکم بوده است. این در حالی است که هنر تصویری میتواند نقشی کلیدی در شکستن تابوها و آگاهسازی جامعه داشته باشد. شاید وقت آن رسیده باشد که سینما و تلویزیون ایران، با جسارت بیشتری به سراغ این موضوع بروند؛ چرا که تجاوز، زخمی پنهان نیست، زخمی است که هر روز بر تن جامعه تکرار میشود.