واقعیتهای زندگی وکلا: چالشها و آسیبهای روانی ناشی از مواجهه با مشکلات مردم

علا مينايي وكيل پايه يك دادگستري در يادداشتي براي عصر خبر نوشت:
مقدمه:
وکالت یکی از شغلهایی است که به ظاهر در جامعه با احترام و جایگاه ویژهای همراه است. بسیاری از مردم تصور میکنند که وکلا زندگیای بیدغدغه دارند و به دلیل سطح بالای تحصیلات و درآمد، باید از زندگی راحت و شادی برخوردار باشند. اما حقیقت این است که بسیاری از وکلا، خصوصاً آنهایی که با دعاوی شخصی و اجتماعی سروکار دارند، با مشکلات روانی و عاطفی خاصی دست و پنجه نرم میکنند که کمتر به آن پرداخته میشود. این مقاله به بررسی چالشها، مشکلات روانی و اجتماعی و دلایل احتمالی انزوای بسیاری از وکلا میپردازد .
۱. چالشهای شغلی و تأثیر آنها بر روان وکلا:
وکلا بهویژه کسانی که در زمینههای مختلف حقوقی نظیر خانواده، امور مالی، جنایی و امور اجتماعی فعالیت میکنند، به طور روزانه با مشکلات پیچیده و حساس افراد مواجه میشوند. این مشکلات معمولاً دارای ابعاد انسانی عمیقی هستند که میتوانند تأثیرات منفی بر سلامت روان وکلا داشته باشند.
دیدن مشکلات اجتماعی:
وکلا در روند دفاع از موکلان خود، شاهد واقعیتهای تلخ زندگی افراد میشوند. خیانتهای خانوادگی، درگیریهای مالی، فساد، خیانتهای اقتصادی و بحرانهای عاطفی همگی جزو مسائلی هستند که وکلا بهطور مستمر با آنها مواجهند. این تجربیات، نه تنها باعث فرسایش روانی وکلا میشود، بلکه آنان را با نوعی تردید در طبیعت انسان مواجه میکند. در نتیجه، حساسیتهای اجتماعی و اخلاقی وکلا بیشتر میشود و ممکن است به نوعی آگاهی فزاینده از بدیها و آسیبها در جامعه منجر شود.
بار عاطفی سنگین:
در برخی از پروندهها، وکلا مجبورند با مشکلاتی سروکار داشته باشند که به شدت بار عاطفی دارند. مثلاً در پروندههای خانوادگی، جایی که یک کودک باید میان والدین خود انتخاب کند، یا در پروندههای طلاق و فرزندخواندگی که سرنوشت افراد درگیر را تغییر میدهد. اینگونه پروندهها میتوانند برای وکیل استرسزا و به شدت ناراحتکننده باشند.
مواجهه با شکستها و پیروزیها:
یک وکیل معمولاً تنها به دلیل اشتباهات دیگران در موقعیتهای حساس قرار میگیرد. پیروزی در یک پرونده میتواند برای موکل خوشایند باشد، اما شکست در یک پرونده میتواند تأثیرات منفی بر روحیه و زندگی وکیل بگذارد. در واقع، وکلا تنها مسئول نتایج قضائی نیستند، بلکه اغلب با احساسات و نارضایتیهای موکلان خود نیز روبرو هستند که میتواند آنها را تحت فشار قرار دهد.
۲. تأثیرات منفی اجتماعی و روانی شغل وکالت بر روابط شخصی و اجتماعی یکی از مهمترین پیامدهای کار در این حرفه، تأثیرات منفی بر روابط شخصی و اجتماعی وکلا است. وکلا ممکن است به دلیل مواجهه با واقعیتهای تلخ زندگی دیگران، حساسیت بیش از حد به روابط اجتماعی پیدا کنند و به همین دلیل ممکن است از روابط دوستانه و خانوادگی فاصله بگیرند.
انزوای اجتماعی:
وکلا معمولاً در محیطهای شغلی بسیار شلوغ و فشرده کار میکنند که نیاز به تمرکز و زمان زیادی دارد. این امر میتواند منجر به کمبود وقت برای معاشرت با دوستان و خانواده و در نتیجه انزوای اجتماعی شود. همچنین، وکلا به دلیل حجم بالای کار و پروندهها، ممکن است وقت کمتری برای فعالیتهای تفریحی و استراحت داشته باشند.
دوری از روابط عاطفی:
بسیاری از وکلا به دلیل برخورد با مسائل پیچیده و عاطفی مردم، ممکن است در روابط شخصی خود به نوعی احتیاط و دوری را تجربه کنند. این احتیاط میتواند منجر به ترس از آسیبهای عاطفی و کاهش تمایل به ایجاد روابط عاطفی نزدیک شود.
کاهش اعتماد به اطرافیان:
وکلا با مشکلات اجتماعی و اخلاقی مختلفی مواجه میشوند که بسیاری از آنها شامل نقض اعتماد یا خیانت است. این مسائل میتوانند باعث کاهش اعتماد به دیگران و دیدگاه منفی به روابط انسانی در وکلا شوند.
۳. واکنش طبیعی بدن و ذهن به استرسهای شغلی:
احتیاط و انزوا مواجهه با استرسهای شغلی و روانی، واکنشهای طبیعی بدن و ذهن را به دنبال دارد. وکلا به دلیل فشارهای دائمی شغلی و نیز مواجهه با مشکلات پیچیده انسانی، ممکن است به نوعی احتیاط و فاصلهگیری از دیگران تمایل پیدا کنند.
احتیاط شدید:
وکلا اغلب به دلیل تجربیات منفی که از پروندههای مختلف به دست میآورند، به شدت نسبت به دیگران محتاط میشوند. این احتیاط میتواند در روابط اجتماعی و حتی حرفهای خود را نشان دهد.
حس انزوا:
به دلیل بار عاطفی زیاد و محدودیت در وقت و انرژی، وکلا ممکن است خود را در معرض احساس تنهایی قرار دهند. این حس ممکن است به تدریج در زندگی اجتماعی و حتی خانوادگی آنان نفوذ کند.
۴. تکبر یا محافظت؟ درک و حمایت از وکلا
گاهی اوقات، وکلا به دلیل اینکه تجربیات تلخی از مسائل انسانی و اجتماعی دارند، ممکن است به نظر برسد که در مواجهه با دیگران تکبر دارند. اما در واقع این رفتار بیشتر بهعنوان یک مکانیزم دفاعی روانی برای محافظت از خودشان در برابر آسیبهای اجتماعی و عاطفی ناشی از شغلشان است.
نتیجهگیری:
زندگی وکلا بهویژه در حوزههای خاص حقوقی مانند خانواده، جنایی و مالی، بهدلیل بار روانی سنگین و مواجهه با مشکلات جدی و پیچیده مردم، میتواند بهطور قابل توجهی بر سلامت روان و روابط اجتماعی آنان تأثیر بگذارد. وکلا، بهرغم اینکه از بیرون ممکن است افرادی موفق و خودساخته به نظر برسند، در درون خود با چالشهای زیادی مواجهند که میتواند به انزوای اجتماعی و روانی آنها منجر شود. این واقعیتها باید درک شوند تا هم وکلا و هم جامعه به نیاز به حمایت روانی و اجتماعی وکلا توجه کنند و به آنها کمک کنند تا بتوانند از این مشکلات عبور کنند و به بهبود کیفیت زندگی خود و اطرافیانشان بپردازند.