حذف کامل نمایندگان کارگری از دیدار رسمی استاندار چهارمحال و بختياري با معاون وزير
استاندارچهارمحال و بختياري در همان جلسه از نقش حیاتی تشکلهای کارگری سخن میگوید و آنها را رکن اصلی تقویت تولید میخواند. اما در عمل حتی یک کرسی برای حضور این تشکلها در جلسه مهم استان در نظر گرفته نمیشود. این تناقض آشکار بین گفتار و رفتار، نه تنها پیام نادرستی به کارگران میدهد، بلکه پرسشی اساسی را مطرح میکند: آیا نگاه مدیریت استان به تشکلهای کارگری ابزاری و نمایشی است یا واقعی و مشارکتی؟

باید به دفتر جعفر مرداني استاندار چهارمحال و بختیاری تبریک گفت! آنها موفق شدند در یکی از مهمترین دیدارهای کاری استاندار با حضور معاون روابط کار وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، تمامی نمایندگان کارگران را پشت در بگذارند و تنها صندلیهای جلسه را به نمایندگان کارفرمایی اختصاص دهند آن هم 2 صندلي. این «شاهکار مدیریتی» در حالی رخ داد که همان استاندار در همین جلسه تأکید کرده بود”تشکلهای کارگری و کارفرمایی بازوی اصلی تقویت تولید و اشتغال در استان هستند.”چطور میشود هم از «بازوی اصلی توليد» سخن گفت و هم همان بازو را از بدن تصمیمگیری جدا کرد؟
شرح دقیق ماجرا
در جریان سفر معاون روابط کار وزیر کار به استان چهارمحال و بختیاری، نشستهای مختلفی با تشکلهای کارگری وکارفرمایی برگزار شد و حتی دكتر سميه گلپور رئیس و اعضای هیأت مدیره کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران در استان حضور داشتند. اما در دیدار مهم استاندار جعفر مردانی با معاون وزیر كار، تنها دو مقام از کانون عالی کارفرمایان کشور حاضر بودند و هیچ نمایندهای از کانون عالی انجمن هاي صنفي کارگران کشور به جلسه راه نیافت. این اقدام، اگرچه ممکن است ناشی از بیبرنامگی یا خطای اداری باشد، اما در عمل به معنای بیاعتنایی به جامعه کارگری است؛ جامعهای که بیشترین بار تولید و اشتغال را بر دوش دارد.
تناقض بزرگ: شعار مشارکت، عمل حذف
استاندارچهارمحال و بختياري در همان جلسه از نقش حیاتی تشکلهای کارگری سخن میگوید و آنها را رکن اصلی تقویت تولید میخواند. اما در عمل حتی یک کرسی برای حضور این تشکلها در جلسه مهم استان در نظر گرفته نمیشود. این تناقض آشکار بین گفتار و رفتار، نه تنها پیام نادرستی به کارگران میدهد، بلکه پرسشی اساسی را مطرح میکند:
آیا نگاه مدیریت استان به تشکلهای کارگری ابزاری و نمایشی است یا واقعی و مشارکتی؟
مقایسه با رویکرد ملی
رهبر معظم انقلاب بارها مسئولان و استانداران را به حضور در میان مردم، شنیدن صدای اقشار مختلف و حتی تحمل سخنان تند آنها توصیه کردهاند. رئیسجمهور نیز بارها در جلسات صمیمی پای درد دل نمایندگان کارگران نشسته و دستور مستقیم برای حل مشکلات داده است. آیا اقدام استانداری چهارمحالي و بختياري در حذف نمایندگان کارگری با این رویکرد ملی و انقلابی همخوانی دارد؟ یا برعکس، موجب ایجاد فاصله میان مدیریت استان و جامعه کارگری میشود؟
پیامدهای اجتماعی و اقتصادی
نادیده گرفتن تشکلهای کارگری در چنین جلساتی میتواند پیامدهای جدی داشته باشد:
بیاعتمادی جامعه کارگری:
کارگران احساس میکنند صدای آنان شنیده نمیشود و حضورشان در فرآیند تصمیمگیری تشریفاتی است.
کاهش مشارکت در طرحهای توسعهای:
وقتی تصمیمات و جلسات بدون نظر نمایندگان کارگری باشد، احتمال همکاری بدنه کارگری در اجرا کاهش مییابد.
تضعیف سرمایه اجتماعی دولت:
حذف صدای کارگران در استان، تصویر دولت مردمی را مخدوش میکند و میتواند موجب دور شدن كارگران از دولت شود.
مطالبات صریح و شفاف
انتظار جامعه کارگری این است که دفتر استانداری اقدامات زير را در دستور كار خود قرار دهد:
1- فهرست کامل مدعوین جلسه را منتشر کند تا شفافیت برقرار شود.
2- توضیح دهد که چرا نمایندگان کانون عالی انجمن هاي صنفي كارگران ايران دعوت نشدهاند و مسئولیت این تصمیم یا قصور را بپذیرد.
3- عذرخواهی رسمی از جامعه کارگری انجام دهد و تضمین کند که در جلسات آتی، نمایندگان کارگری و کارفرمایی به صورت متوازن دعوت شوند.
4- برگزاری جلسه جبرانی با حضور همه نمایندگان کارگری برای شنیدن مستقیم نظرات آنان.
جمعبندی و پیام پایانی
جناب آقای استاندار! جامعه کارگری نه حاشیه، که متن توسعه و توليد هستند. اگر این غیبت ناخواسته بوده، شفافیت و عذرخواهی بهترین راه بازسازی اعتماد است. اما اگر این حذف آگاهانه و عامدانه بوده، باید در برابر افکار عمومی پاسخگو باشید. توسعه استان و كشور بدون مشارکت واقعی کارگران ممکن نیست و هیچ نشستی بدون حضور آنان، تصمیمگيری کامل و متوازني نخواهد بود.