احمدی نژاد، سیاست را معاینه کرده بود!
تسنیم نوشت: آیتالله سیداحمد علمالهدی میگوید: احمدینژاد در دولت دهم زاویهای با ولایت پیدا کرد و برنامه قدرتمحوری به وی دست داد، یک مرتبه همه مسائل را در شعاع قدرت خود دید، این موضوع حداقل در دید نخبگان نسبت به ایشان تردیدِ جدی ایجاد کرد.
اهم سخنان وي از اين قرار است:
**هر جریان سیاسیای که هر یک از دو اصل جمهوریت و مردمسالاری یا وجود حصار محکم ولایت در حفاظت و صیانت کشور و نظام و جامعه را منکر است، قطعاً جریانِ غیرخودی است که باید توجه داشته باشیم، خطر این موضوع که جریانِ غیرخودی، عامل نفوذی دشمن باشد، وجود دارد بنابراین همه جریانهای سیاسی همسو با نظام وظیفه دارند در راستای کنار زدن جریانهای غیرخودی فعالیت کنند. همچنین عوامل مجری و ناظر انتخابات نباید بگذارند جریانهای غیرخودی که ممکن است عامل نفوذی دشمن باشند، در نظام جمهوری اسلامی نفوذ پیدا کنند.
**جریانی که با رهبری زاویه داشته باشد، نمیتواند در عرصه سیاسی خودنمایی کند.
**خدا در این نظام همهکاره است؛ نظام به خدا مربوط است و نقش در بندهسازی برای خدا دارد و خدا هم در این نظام مشیت و ارادهاش حاکم اول است. خدا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ است بنابراین در کنار همه فعالیتهای سیاسی و زد و بندها، «دل» دستِ خداست. ارادهای که انسانها میخواهند داشته باشند برای رأیدادن و غیره، در آخر با خواست دل انجام میدهند که این دل در دست خداست. حال با توجه به چنین باورمندیای نوع تحلیلها نسبت به جریان و جناحهای سیاسی فرق میکند.
**هنوز مردم نسبت به نتیجه مذاکرات مردد هستند. کسی را در کشور پیدا نمیکنید که در مسئله مذاکرات یک بینش و نگاهِ قاطعِ منفی یا مثبت داشته باشد، بلکه همه درحال «تردید» به سر میبرند، بنابراین یک جریان مردّد نمیتواند در اراده و تصمیم مردم کاملاً نقش داشته باشد.
**آقای احمدینژاد خیلی قابل ارزیابی نیست، ایشان فردی است که سیاست را معاینه کرده و حرکات دولت دهم هم ثابت کرد که وی بیش از اینکه «فرد دینی» باشد، «فرد سیاسی» است و حال و هوای سیاست را زیر و زبر میکند، بنابراین براساس تحلیلها نسبت به آینده سیاست، باید دید که ورود خواهد داشت یا خیر.
** ممکن است هنوز آقای احمدینژاد نفوذی در میان بخشی از مردم داشته باشد. بلاخره وی بهعنوان رئیسجمهور در دولت نهم و دهم خدماتی داشته که این خدمات برای مردم ملموس بوده و اثرگذاری خود را داشته است اما در دولت دهم بهخاطر زاویهای که با ولایت پیدا کرد و برنامهی قدرتمحوری که به ایشان دست داد و یک مرتبه همه مسائل را در شعاع قدرت خود دید، خیلی از مشکلات را بهوجود آورد. این موضوع حداقل در دید نخبگان نسبت به ایشان تردیدِ جدی ایجاد کرد.
** اگر خدمات دولت فعلی نیز برای مردم ملموس نباشد و این خدمات نتواند نظر مردم را به خود جلب کند، طبیعی است که نفوذ احمدینژاد زنده میماند و اثر خود را میگذارد.
**دولت فعلی تا به امروز ممکن است خدمات زیاد و فعالیتهای مثبتی داشته باشد، اما آنچه مسلم است، این بوده که فعالیتها و این عملکرد بهجزء در مسئله طرح تحول سلامت، در زندگی مردم ملموس نبوده است، مردم هم چیزی را قبول دارند که در زندگیشان ملموس باشد.
**اینکه آمار داده و سخنرانی کنیم و شعار دهیم، در زندگی مردم تاثیر نمیگذارد. اما احمدینژاد خدماتی داشت که مردم در زندگی خود لمس کردند حال اگر دولت فعلی خدماتی نداشته باشد و احساس مردم در داخل زندگیشان نسبت به خدمات دولت طوری نباشد که گذشته را فراموش کنند، طبیعی است که نفوذ سیاسی احمدینژاد هم باقی خواهد ماند.
**اینکه بگوئیم دوره آینده خبرگان رهبری از حساسیتی برخوردار است که در دورههای قبلی اینگونه نبوده، حرف غلطی است. محور نظام مقام معظم رهبری هستند و عشق و دلدادگی که مردم نسبت به رهبر انقلاب دارند، گویای این مطلب خواهد بود که این ادعاها و حرفها مبنی براینکه به صرف 7 یا 8 سال بالارفتن سن ایشان دوره آینده خبرگان مهمتر و حساستر است، کاملاً غلط است.
** امروز ما در وضعیت سلامتی مقام معظم رهبری با روز نخست که ایشان بهعنوان رهبر از سوی مجلس خبرگان رهبری منصوب شدند، هیچ تفاوتی نمیبینیم و آن سلامتی همچنان برقرار است. افرادی که میگویند دوره آتی مجلس خبرگان رهبری، دوره حساسی است، در پی القای یک جریان غلط در راستای تضعیف رهبری هستند. بنابراین دوه آتی هم مانند دورههای قبلی است و تفاوتی و حساسیت خاصی نسبت به سایر دورهها ندارد.
**بنده در مسائل فرهنگی عقیدهام این است که اینها جریانات فرهنگی و واکنش فرهنگی نیست بلکه طرف مقابل ما، کارِ سیاسی میکند. بحث موسیقی نیست چراکه کنسرت ربطی به موسیقی ندارد، حرف ما این است. بنده مطلقاً این برخوردهای فرهنگی را با اغراض سیاسی حساب میکنم. بحث ما در کنسرت است، مسئله کنسرت با موسیقی فرق دارد، کنسرت یک سری حواشی و فرایندهای سوء دارد. در فرایند اجرای یک کنسرت اتفاقاتی میافتد که هیچ معیار دینی و شرعی آن را نمیپذیرد. منکراتی اتفاق میافتد که تقریباً نمیشود آنها را از کنسرت منها کرد چراکه اگر منها شوند، دیگر ماهیت کنسرت ندارد. بهعنوان مثال یک خانم بدحجاب با موی پریشان و ظاهر آرایش کرده و لباس تنگ و نامناسب مینوازد و مردان تماشاچی هم نگاه میکنند. یا در جریان هیجان موسیقی نواخته شده زن و مرد هورا میکشند و بالا میپرند در کنار هم و این اختلاط منکر است. تقریباً هم نمیشود اینها را حذف کرد، چون ماهیت کنسرت همین است؛ شاید مدیران فرهنگی بتوانند در این راستا ابداعی کنند که به آن چیز دیگری میگویند.
** از قدیم از ارادتمندان آیتالله واعظطبسی بودم و ارادت من نسبت به ایشان کامل است، همچنان ادامه دارد و به این ارادت نیز افتخار میکنم. بنده آیتالله واعظطبسی را خادمِ با اخلاص حضرت ثامن الحجج (ع) میدانم. البته وضعیت ایشان، وضعیتِ خاصی است هم از لحاظ مزاجی و هم از لحاظ اشتغالات، ممکن است خیلی ارتباط فیزیکی نتوان برقرار کرد ولی اینکه بگویند ارتباط نداریم، دروغ است.به هرحال طبیعی است که رفتار سیاسی هرکسی مطابق پسند خود فرد است. ولی در خط سیاسی، هیچ تمایز و تفاوتی بین خط من و خط آیتالله واعظطبسی نیست و هیچ اختلافنظری نیز نداریم.