مدیریت کتابخانههای عمومی در تعلیق و ابهام
فرشید فلاح لالهزاری، معاون اداری و مالی نهاد و یکی از دو نفری که از روز نخست با نظربلند به نهاد آمدند، با استعفا از این قطار پیاده شد. این خروج زودهنگام ستاد مرکزی نهاد را، که پس از چند ماه به سمت استقرار پیش میرفت، مجدداً دچار بیثباتی کرد. کماکان دو معاونت اصلی نهاد، یعنی «معاونت اداری و مالی» و «معاونت توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی» با سرپرست اداره میشود.

قریب ۹ ماه از روی کار آمدن آزاده نظربلند به عنوان دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور میگذرد. در این مدت نهتنها تغییر خاصی در رویکردها و اقدامات این سازمان یا بهبودی در وضعیت معیشتی کتابداران مشاهده نمیشود بلکه با گذشت این زمان هنوز ترکیب مدیریتی ستاد و استانها با نیروهای همسو با دولت شکل نگرفته است.
به گزارش عصر خبر، اوایل دی ماه سال گذشته بود که وزیر فرهنگ، آزاده نظربلند را بهعنوان دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور منصوب کرد. انتصاب یک زن در این جایگاه برای نخستین بار با بیم و امیدهایی همراه بود که اکنون پس از یک سال از شروع بکار دولت وفاق ملی میتوان به ارزیابی آن نشست.
رویکرد دولت چهاردهم در انتصاب زنان در مدیریتهای ارشد و میانی، باعث شد بخت با نظربلند یار باشد تا با تحصیلات مرتبط با کتابداری و سابقه فعالیت صرف در «خانه کتاب و ادبیات ایران»، از میان گزینههای مطرح، نام او به عنوان پنجمین دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور معرفی شود. تدوین سیاستها و اولویتها و تعیین همکاران و مدیران از نخستین گامهای هر دوره مدیریتی است.
آزاده نظربلند در جلسه معارفه، «توسعه دسترسی به کتابخانه و منابع کتابخانهای برای همه قشرها»، «گسترش کتابخانهها و خدمات اطلاعاتی در فضای دیجیتال برای همه گروههای جامعه»، «تبدیل کتابخانهها به پایگاههای فرهنگی و مکانی برای رونق اقتصاد فرهنگ» و «ترویج آثار برجسته ایرانی و اسلامی» را به عنوان رویکردهای خود اعلام کرد.
فرشید فلاح لالهزاری، معاون اداری و مالی نهاد و یکی از دو نفری که از روز نخست با نظربلند به نهاد آمدند، با استعفا از این قطار پیاده شد. این خروج زودهنگام ستاد مرکزی نهاد را، که پس از چند ماه به سمت استقرار پیش میرفت، مجدداً دچار بیثباتی کرد. کماکان دو معاونت اصلی نهاد، یعنی «معاونت اداری و مالی» و «معاونت توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی» با سرپرست اداره میشود. علاوه بر این، امور بیش از ۵ ادارهکل در ستاد نهاد بدون مدیر یا با سرپرست پیش میرود که این امر، مرکز تصمیمسازی، سیاستگذاری و اجرای کلان یک سازمان ملی را با اختلال مواجه میسازد. از تشکیل شوراها یا کارگروهها هم جز خبر یا گزارش تصویری، خروجی دیگری در دست نیست. این تعلیق به ستاد نهاد محدود نمیشود؛ علاوه بر اداره امور 8 استان با سرپرست (که بعضاً دوره سرپرستی برخی از آنها بیش از شش ماه شده است) مدیریت باقی استانها نیز تعیین تکلیف نشده است.
بدیهی است پس از تغییر دولت و ریاست یک دستگاه، عدم ابقا یا تغییر یک مدیر استانی با نیروهای همسو با گفتمان و سیاستهای دولت، نهتنها جایگاه آن مدیر و سازمان را در استان تضعیف میکند، بلکه انگیزه و تحرک را نیز سلب میکند. این امر در سازمانی با بیش از 3800 کتابخانه عمومی در شهرها و روستاهای کشور، میتواند آسیب خود را بیشتر نشان دهد.
هر چند تغییر در امور زیربنایی یا تحقق مطالبات بدنه، در خصوص این سازمان رفع تنگناهای قانونی و بهبود وضعیت معیشتی کتابداران و کارکنان، زمانبر است (که البته 9 ماه نیز مدت کمی نیست)، اما انتظار زیادی نیست که هر مدیری در مدت معقولی تیم مدیریتی خود را برای پیگیری اهداف و مأموریتها شکل دهد. عدم توفیق در این گام نخست، نشانه خوبی از ادامه راه نیست. در حالی که یکی از شعارهای اصلی دولت، تخصصگرایی و بهرهگیری از نخبگان هر دستگاه برای مدیریتهای میانی بود، اما متأسفانه در نهاد کتابخانههای عمومی کشور، نهتنها به این شعار توجه نشد، بلکه در انتصاب مدیریتهای ستادی و استانی عمدتاً از نیروهای بیرون از سازمان استفاده شده است.
هر چند سابقهای از مدیران منصوب شده در دسترس نیست، اما انتقادهایی از سوابق غیرمرتبط و فقدان تجربه مدیریتی وجود دارد. سازمانی 20 ساله با 7500 همکار، ظرفیت رشد و ارتقای مدیران از درون خود را دارد. این رویکرد موجب سرخوردگی بدنه تحصیلکرده و متخصص و گوشهگیری یا خروج آنها از سازمان میشود.
انتخاب دبیرکل زن با تحصیلات مرتبط با کتابداری، در سازمانی که بیش از نیمی از کتابداران و کارکنان آن را زنان تشکیل میدهند، به همان میزان که یک فرصت است میتواند تبدیل به تهدید شود؛ عملکرد ضعیف زنان در چنین جایگاههایی میتواند علاوه بر تخریب این اقدام ارزشمند دولت، راه را بر زنان دیگر یا مدیرانی با تحصیلات مرتبط دشوار سازد.
تغییر معاون هنری وزیر ارشاد، به عنوان یکی از مدیران زن موفق دولت، زنگ خطری برای سایر زنان مدیر است که حمایتهای دولت و دفاع در برابر انتقادات تا همیشه کارساز نیست. همانطور که استفاده از ظرفیت زنان، اقوام و اقلیتها در انتصابات یکی از مطالبات از دولت مسعود پزشکیان بوده است، اصلاح اقدامات غلط یا تعویض بهموقع بازیگران این میدان میتواند از ضربه به کلیت دولت و رئیسجمهور پیشگیری کند