بقائی: ما به سازمان ملل متحدی ایمان داریم که نماینده واقعی حقوق ملتها باشد
سخنگوی وزارت امور خارجه در مراسم هشتادمین سالگرد تاسیس سازمان ملل گفت: «اکنون زمان عقبنشینی یا انفعال نیست. ما به عدالت باور داریم، ما به سازمان ملل متحدی ایمان داریم که نماینده واقعی حقوق ملتها باشد.»

به گزارش خبرآنلاین، «اسماعیل بقائی» سخنگوی وزارت امور خارجه در مراسم هشتادمین سالگرد تاسیس سازمان ملل متحد که صبح امروز دوشنبه ۵ آبان در مرکز مطالعات سیاسی و بینالملل وزارت امور خارجه برگزار شد، تاکید کرد که سازمان ملل متحد نه صرفاً بزرگترین و تنها نهاد جهانشمول برای تعامل و همکاری بهمنظور صیانت از صلح، تقویت همکاریهای بینالمللی، ارتقای احترام به حقوق بشر و کرامت انسانی، و پیشبرد توسعه و رفاه ملتهاست؛ بلکه نماد و نشانهای از عبرتآموزی نوع بشر از دردها و رنجهای گذشته نیز به شمار میآیدبنا بر گزارش ایرنا، متن سخنان سخنگوی وزارت خارجه به شرح زیر است:
صیانت از صلح و امنیت بینالمللی؛ مهم ترین هدف سازمان ملل استامروز به مناسبت هشتادمین سالگرد تصویب منشور سازمان ملل متحد گرد هم آمدهایم تا ضمن یادآوری اصول و اهداف عالیه این سازمان و با قدردانی از همه دستاوردهای جمعی آن که آقای پریزنر به برخی از آنها اشاره کردند، درباره وضعیت نابسامان کنونی و روندهای نگرانکنندهای که در سطح بینالمللی در جریان است تأمل کنیم؛ وضعیتی که نتیجه عدم پایبندی برخی قدرتها به مهمترین اصول و اهداف ملل متحد است، و روندی که میتواند تمامی دستاوردهای بشری در لگام زدن زور، خشونت و تجاوزگری را در معرض تهدید و نابودی قرار دهد.
سازمان ملل متحد نه صرفاً بزرگترین و تنها نهاد جهانشمول برای تعامل و همکاری بهمنظور صیانت از صلح، تقویت همکاریهای بینالمللی، ارتقای احترام به حقوق بشر و کرامت انسانی، و پیشبرد توسعه و رفاه ملتهاست؛ بلکه نماد و نشانهای از عبرتآموزی نوع بشر از دردها و رنجهای گذشته نیز به شمار میآید.
سازمان ملل متحد بر خاکستر جنگی عالمگیر و ویرانگر بنا نهاده شد، با درسآموزی از تجربه ناکام پیشین یعنی «جامعه ملل» که خود تلاشی برای جلوگیری از تکرار فاجعه جنگ جهانی اول بود. بیدلیل نیست که «در امان نگاه داشتن نسلهای آینده از بلای جنگ» بهعنوان فلسفه وجودی و مهمترین هدف سازمان ملل متحد در صدر منشور آن جای گرفته استصیانت از صلح و امنیت بینالمللی، در کنار توسعه روابط دوستانه میان کشورها بر پایه احترام به اصل حقوق برابر و حق تعیین سرنوشت ملتها، بهعنوان دو هدف اصلی سازمان تعریف شد. همچنین، منع توسل یا تهدید به توسل به زور، همراه با تعهد به احترام به موافقتنامهها و تعهدات بینالمللی و حلوفصل مسالمتآمیز اختلافات، بهعنوان قواعدی بنیادین در ماده دوم منشور گنجانده شد
نقض و تفاسیر دلخواهانه قدرتهای بزرگ از هداف و اصول منشور ملل متحد
در اصل بنیادین حق تعیین سرنوشت ملتها به عنوان یک اصل بنیادین حقوق بینالملل تجسم یافته است مستلزم نفی و منع هرگونه دخالت و مداخله بیگانه در امور داخلی کشورها، خصوصاً احترام به حاکمیت ملی و تمامیت سرزمینی دولتهاست.
شوربختانه اهداف و اصول منشور ملل متحد از همان بدو تاسیس سازمان ملل در معرض نقض دست اندازی تفاسیر دلبخواهانه و سوء استفادههای مکرر از سوی طرفهایی قرار گرفت که تا به امروز نتوانستهاند خود را از ذهنیت و توهم خود برتر پندار استعماری رها کنند.
چنین شد که اکنون تنها هشت دهه بعد از تاسیس سازمانی که دربرگیرنده آرمان انسانی صلح، عدالت و کرامت انسانی بود؛ جهان ما با کابوس جنگهای بیپایان مواجه است. بیعدالتی در ابعاد مختلف غوغا میکند و کرامت انسانی قربانی طمع ورزی و نژادپرستی میشوداگر مروری بر تاریخ ۱۰۰ ساله اخیر در روابط بینالملل بیندازید و تاملی کوتاه در وضعیت کنونی روابط بین المللی از غرب آسیا تا کاراییب آمریکای لاتین داشته باشیم؛ میبینیم که قانون شکنیها و نقضهای فاحش حقوق بینالملل که موجد و موجب فجایع بزرگ انسانی و جنگ های ویرانگر شده است؛ همواره از جانب بازیگرانی قدرتمند بوده که خود را ورای قواعد حقوق بینالملل پنداشته و در یک دهه اخیر نیز با جعل مفهوم نظم مبتنی بر قواعد ترتیبات خودسرانه، خودخواهانه و سیال را به عنوان مبنای رفتارهای خود جایگزین اصول و قواعد حقوق بینالملل کردند.
اصول و اهداف منشور ملل هرگز تا این اندازه در معرض فشار، تحریف و نقض قرار نداشته است
یکجانبهگرایی ستیزهجویانهای که امروز راهنمای عمل ایالات متحده آمریکا و متحدان آن در روابط بینالملل شده، جهان را دستخوش ناامنی و هرجومرجی بیسابقه کرده است. این رویکرد، بر پایه قواعدی ساختگی استوار است که هدفی جز تأمین مطامع و منافع غیرقانونی ندارد.
در جهانی که بر اساس چنین قواعدی اداره میشود، استفاده از زور، تهدید و ارعاب به عادی بدل شده است؛ بیحرمتی به توافقها و تعهدات حقوق بینالملل بدون هیچ تبعاتی برای ناقضان آن صورت میگیرد؛ و نقض فاحش حقوق بشر، همراه با ارتکاب شدیدترین جنایات بینالمللی حتی در حد نسلکشی و قتلعام یک ملت مورد حمایت قرار میگیردبه بیان دیگر، همه اصول و آرمانهای مندرج در منشور ملل متحد به سادگی نادیده گرفته میشوند. اغراق نیست اگر ادعا کنیم اصول و اهداف منشور ملل متحد، و نظام نهادی برآمده از آن که بر پایه احترام به حقوق بینالملل و اصول بنیادینی چون حق تعیین سرنوشت ملتها، احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی دولتها، منع توسل به زور، و ممنوعیت مداخله در امور داخلی کشورها بنا شده است هرگز تا این اندازه در معرض فشار، تحریف و نقض از سوی همان قدرتهایی قرار نداشته که بهویژه در چارچوب شورای امنیت، موظف به صیانت از صلح و امنیت بینالمللی بودهاند.
ایران همواره حامی ثابتقدم صلح، عدالت، کرامت انسانی و روابط دوستانه میان ملتها بوده است
باید با صراحت گفت که ایالات متحده آمریکا و برخی از متحدان آن، بزرگترین ناقضان اصول و اهداف منشور ملل متحد به شمار میآیند. کافی است عملکرد این کشور و طرفی را که بنا به اعتراف صریح رئیسجمهور آمریکا، «نایب» یا «پراکسی» آن محسوب میشود، مرور کنیم.
در طول دو سال گذشته، همزمان با ارتکاب یکی از گستردهترین نسلکشی مستمر تاریخ در سرزمینهای اشغالی فلسطین، رژیم صهیونیستی به چندین کشور حمله نظامی کرده، دست به اقدامات تروریستی زده و خاک دو کشور مستقل را اشغال کرده است. تمامی این نقضهای فاحش اصول و اهداف منشور ملل متحد، با حمایت و همدستی کامل آمریکا و برخی دولتهای اروپایی همراه بوده است؛ بهگونهای که نوعی «بیکیفرمانی مطلق» برای رژیم اشغالگر پدید آمده است. ایالات متحده حتی فراتر از این رفته و قضات دیوان بینالمللی کیفری و دیوان بینالمللی دادگستری را بهدلیل رسیدگی به جنایات ارتکابی در غزه، تهدید و تحریم کرده استدر آن سوی جهان، در منطقه کارائیب و آمریکای لاتین، آمریکا بار دیگر به بهانههایی تکراری و آزمودهشده، حاکمیت ملی و حق تعیین سرنوشت ونزوئلا و برخی دیگر از کشورهای مستقل را هدف قرار داده است. بدتر از آن، سرزمین کشورهای همسایه را به محلی برای سازماندهی و آمادهسازی جهت استفاده از زور علیه دیگر کشورها تبدیل کرده است؛ اقدامی که آشکارا به معنای اخلال در روابط دوستانه و حسن همجواری میان ملتهایی است که در شرایط عادی در کنار هم، زیستی صلحآمیز و محترمانه داشتند.
بدون تردید، اقدامات تحریکآمیز و تهدیدهای مستمر آمریکا علیه ونزوئلا، کوبا، کلمبیا، نیکاراگوئه، برزیل و دیگر کشورهای منطقه کارائیب و آمریکای لاتین، محکوم و مغایر با صلح و امنیت بینالمللی است.
جمهوری اسلامی ایران همواره حامی ثابتقدم صلح، عدالت، کرامت انسانی و روابط دوستانه میان ملتها بوده است؛ اصولی که در زمره بنیادیترین ارزشها و آرمانهای مندرج در منشور ملل متحد قرار دارند.
بقائی: ما به سازمان ملل متحدی ایمان داریم که نماینده واقعی حقوق ملتها باشد
ایران همواره بهعنوان عضوی مسئول و اثرگذار برای صیانت از اصول و اهداف منشور تلاش کرده استدرست است که هر دو جنگ خانمانسوز جهانی از غرب و توسط اروپاییان آغاز شد اما دایره آتش آن سراسر جهان را در بر گرفت و کشور ما نیز، علیرغم اعلام بیطرفی، نهتنها از تبعات آن مصون نماند، بلکه شاید حتی در جنگ آسیب دید. به همین دلیل، ایران با دغدغهمندی و نگاهی امیدوارانه برای شکلدهی به جهانی که مانع از تکرار تجربههای تلخ جنگ شود، کوشش کرد.
در رابطه با جامعه ملل، طرفهای پیروز جنگ مانع از حضور و مشارکت ایران در کنفرانس صلح ورسای شدند؛ اگرچه ایران متعاقباً عضو جامعه ملل شد. ایران اما نقش مهمی در مذاکرات تدوین منشور سازمان ملل داشت و مشخصاً برای مهار زدن بر آزادی عمل دولتها جهت توسل به زور تلاش کرد و خواستار تعریفی مشخص از مفهوم تجاوز در ماده ۳۹ منشور بود.
در این هشت دهه، ایران بهرغم سوگیریهای آشکاری که در قالب شورای امنیت سازمان ملل متحد و برخی دیگر از اجزای آن دیده است، همواره بهعنوان عضوی مسئول و اثرگذار برای صیانت از اصول و اهداف منشور تلاش کرده است. ما، علیرغم اینکه سازمان ملل تحت نفوذ و سوءاستفاده آمریکا و برخی دوستان آن، در جنگ هشتساله صدام علیه ایران عملاً در سمت متجاوز ایستاد و در دهههای بعد اقدام به صدور قطعنامههای غیرقانونی و ظالمانه علیه ما کرد، باز هم بر اصول خود پای فشردیم.
همین چند ماه پیش، حتی از صدور یک بیانیه ساده جهت محکومیت تجاوز آشکار آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران طفره رفت. علیرغم اینکه بارها در این پنج دهه، قطعنامهها و گزارشهای نادرست به بهانههای حقوق بشری علیه ایران صادر کرد، ما هیچگاه منشور سازمان ملل را، به نشانه بیحرمتی به اصول و اهداف آن، پاره نکردیماکنون زمان عقبنشینی یا انفعال نیست
ما هرگز سازمان ملل متحد را نهادی بیخاصیت ندانستهایم، قضات دیوانهای بینالمللی را تهدید نکردهایم و دبیرکل سازمان را عنصر نامطلوب نخواندهایم و این است رفتار ملتی ریشهدار، بصیر، شریف و مقتدر که میان اصالت اصول انسانی، اخلاقی و قانونی با سوءاستفاده از آنها تمایز قائل میشود.
ما میدانیم که در جهانی که اصول مشترک اخلاقی و انسانی برای زیست صلحآمیز همان اصولی که در قالب اهداف و مبانی منشور ملل متحد تدوین شدهاند به حاشیه رانده شوند، ناامنی، هرجومرج و بیاخلاقی بر سراسر آن سایه خواهد افکند.
همانطور که دبیرکل در پیام خود اشاره کردند، اکنون زمان عقبنشینی یا انفعال نیست. ما به عدالت باور داریم، ما به سازمان ملل متحدی ایمان داریم که نماینده واقعی حقوق ملتها باشد. در این روز، بیایید تنها به آرمانها بسنده نکنیم، بلکه برای تحقق آنها از نو پیمان ببندیم؛ پیمانی برای ساختن سازمان مللی که بتواند همین امروز مانع از تکرار بلای جنگ برای نسل کنونی و نسلهای آینده شود.
در پایان، مایلم از جناب آقای «اشتفان پریزنر» که پس از تلاشهای جدی و خدمت در مسیر سازمان ملل متحد و ارتقای همکاری بین جمهوری اسلامی ایران و نهادهای مختلف سازمان ملل، ماموریتشان به پایان رسیده است، تشکر و قدردانی عمیق خود را ابراز دارمآقای پریزنر در این سالها با رویکردی حرفهای و دغدغهمندانه، همکاری بسیار ارزشمندی با همکاران من، چه در سطح وزارت امور خارجه و چه در بیرون از آن، داشتهاند. برای ایشان از صمیم قلب آرزوی بهترینها را داریم و امیدواریم در هر مسئولیتی که پس از نمایندگی سازمان ملل متحد در ایران بر عهده میگیرند، همچون همیشه، اثرگذار و موفق باشند




