توسعه بدون بازنشستگان؛ پیشرفت یا فراموشی؟
نویسنده: علا مینایی،(۱)

در حالیکه دولت از توسعه، رشد اقتصادی و رونق سرمایهگذاری سخن میگوید، بازنشستگان کشور همچنان درگیر مشکلات معیشتی، بیمهای و درمانیاند؛ وضعیتی که بیش از هر چیز، ضعف عدالت اجتماعی و بیتوجهی به کرامت انسانی را آشکار میکند.
در ادبیات رسمی کشور، «توسعه» معمولاً با شاخصهایی چون رشد اقتصادی، سرمایهگذاری و تولید سنجیده میشود. اما توسعهای که بدون توجه به شأن و کرامت انسان شکل گیرد، نه پیشرفت بلکه نوعی بیرحمی نظاممند است. یکی از قربانیان خاموش این نوع توسعه، بازنشستگان کشورند؛ کسانی که سالها چرخهای آموزش، صنعت و خدمات عمومی را به حرکت درآوردهاند و امروز در پیچوخم تورم، بیمه و دارو گرفتارند.
بازنشستگان میگویند: «نه صدقه میخواهیم و نه لطف؛ تنها اجرای قانون و عدالت را مطالبه میکنیم.» با این حال، هر سال شاهد تأخیر در اجرای طرحهای همسانسازی، ناپایداری بیمه تکمیلی و کاهش مداوم قدرت خرید آنان هستیم.
سؤال اینجاست که چرا در برنامههای توسعه کشور، بازنشستگان همیشه در حاشیه تصمیمگیریها قرار دارند؟ در حالیکه در بسیاری از کشورها، بازنشستگی دورهای برای آرامش و کرامت است، در ایران بازنشسته باید میان هزینه دارو، اجاره و معاش یکی را انتخاب کند.
این شرایط نهتنها با روح عدالت اجتماعی سازگار نیست، بلکه نشانه ضعف در مدیریت منابع و نادیدهگرفتن نقش این قشر فرهیخته در ساختار جامعه است. از سوی دیگر، سازمان تأمین اجتماعی که بر اساس قانون مأمور حفظ و ارتقای سطح رفاه بازنشستگان است، در عمل نتوانسته انتظارات قانونی و اخلاقی را برآورده کند. تأخیر در پرداخت مطالبات، ضعف در اجرای پایدار بیمه تکمیلی و بیتوجهی به بهبود خدمات درمانی، مصادیق روشن همین نارسایی است.
این سازمان باید از نگاه «هزینهای» به بازنشستگان فاصله بگیرد و آنان را بهعنوان سرمایه انسانی و تجربهای ببیند. توسعهای که بازنشستگان در آن سهمی نداشته باشند، توسعهای ناقص و بیروح است.
مطالبه امروز بازنشستگان فقط افزایش حقوق نیست؛ آنان خواستار بازگشت آرامش و احترام به دوران بازنشستگیاند. عدالت در قبال بازنشستگان، تنها یک تکلیف مالی نیست؛ آزمونی ملی و اخلاقی است که موفقیت در آن، معیار انسانیت یک نظام اجتماعی خواهد بود.
بازنشستگان حافظان حافظه جمعی ملتاند. اگر قرار است آیندهای روشنتر بسازیم، باید از احترام به گذشته آغاز کنیم. توسعه بدون بازنشستگان، توسعه نیست؛ بلکه فراموشی است در لباس پیشرفت.