«مدعیان امروز، خرابکاران دیروز»؛ شرح کامل خیانتهایی که تامین اجتماعی را زمینگیر کرد
«هیچ ارادهای برای شفافسازی و هوشمندسازی محاسبات وجود نداشت تا سلیقهگرایی ادامه یابد و خوراک دلالان قطع نشود.»

یک کارمند مطلع سازمان تامین اجتماعی با انتشار گزارشی کمسابقه، مجموعهای از تصمیمات اشتباه، سکوتها، تخلفات و واگذاریهای خسارتبار را که بهگفته او «سازمان را به این روز انداخته»، تشریح کرده است. این روایت صریح، همکاران و مدیرانی را خطاب قرار میدهد که طی سالها با بیتفاوتی یا منفعتجویی، پایههای صندوق بیننسلی تأمین اجتماعی را تضعیف کردهاند.
در ابتدای این گزارش، نویسنده با بیان اینکه «همهی ما وارثیم؛ وارث اشتباهات گذشتگان» از همکاران خود میپرسد:
«چه شد که سازمان به این روز افتاد؟ چه کسانی همراهی کردند؟ چه کسانی با سکوت و بیتفاوتی خود، به سقوط آن کمک کردند؟»
او سپس با مرور رویدادهایی که به باورش نقش اصلی در آسیبزدن به ساختار تأمین اجتماعی داشتهاند، به موارد متعددی اشاره میکند:
واگذاریهای بیضابطه و سکوت در برابر قانونگریزیها
بهگفته این کارمند، سالها پیش برای حفظ صندلیهای مدیریتی، سهمیه بیمه کارگران ساختمانی «بیحساب و بیمنطق» واگذار میشد.
او مینویسد که سکوت در اجرای قانون سخت و زیانآور باعث شده امروز «ضریب پشتیبانی به زیر ۴ برسد و بازنشستگیهای پیش از موعد از بازنشستگیهای عادی پیشی بگیرد.»
تقسیطهای غیرمنطقی و هزینههای میلیاردی بینتیجه
در ادامه گزارش آمده است که مطالبات سازمان بدون توجه به تورم تا ۶۰ قسط تقسیط میشد، بدون اینکه ماده ۴۶ قانون تأمین اجتماعی بهدرستی تفسیر شود.
نویسنده همچنین به «هزاران میلیارد هزینه چاپ دفترچه درمانی» اشاره میکند که بدون اراده حذف یا مقابله با «مافیای کاغذ و باند دفترچههای جعلی» انجام شده است.
تضعیف قوانین کلیدی با بخشنامههای متعدد
بر اساس این روایت، صدور بخشنامههای پیاپی باعث شده ماده ۳۸ قانون از حیز انتفاع بیفتد و منابع قانونی به نصف کاهش یابد.
او همچنین با اشاره به «ابداع کاربرگ ۳» تأکید میکند که بیش از ۹۰ درصد منابع ناشی از اجرای ماده ۴۷ با فاکتورسازی برخی «پیشحسابرسان» از دست رفته است.
عدماستفاده از ظرفیتهای قانونی و پیامد آن
در این گزارش آمده است که هرگز از ظرفیت ماده ۳۵ قانون برای واقعیسازی دستمزد استفاده نشده و امروز نتیجه آن این است که «۶۰ درصد بازنشستگان حداقلبگیرند.»
واگذاری داراییها و تضعیف منابع سازمان
از جمله موارد مطرحشده، واگذاری سهام ارزشمند پتروشیمی شازند «به ثمن بخس» به بانک رفاه است؛ بانکی که بهگفته گزارش، بعدها «بهراحتی از سازمان گرفته شد و هیچ مقاومتی صورت نگرفت.»
ضایعشدن منابع در بخشهای مختلف
نویسنده تأکید میکند هزاران میلیارد از حق بیمههای قانونی بهدلیل عدم توجه به نرخ تسعیر ارز در قراردادها، ضعف بخشنامهها، فشار دلالان، اعلامنشدن عوارض واقعی از سوی شهرداریها و استنکاف از ارائه دفاتر قانونی از بین رفته است.
سلیقهگرایی، نبود شفافیت و سوءاستفادهها
در این روایت آمده است:«هیچ ارادهای برای شفافسازی و هوشمندسازی محاسبات وجود نداشت تا سلیقهگرایی ادامه یابد و خوراک دلالان قطع نشود.»
او همچنین میگوید که هیچ پیشنهادی برای اصلاح پارامتریک دستمزد مشمول بیمه ارائه نشده و این موضوع حتی در نهادهای عمومی نیز به سوءاستفاده انجامیده است.
واکنش به ادعاهای اخیر برخی مدیران سابق
این کارمند باسابقه با لحن تند مینویسد:«با تمام این خیانتها، باز هم با قیافهای حقبهجانب فریاد میزنند که مدیران جدید سازمان را نابود کردند!»
او تأکید میکند فشارهای امروز بر بازنشستگان، بیمهشدگان و کارکنان نتیجه همان عملکرد کسانی است که اکنون «در فضای مجازی با نمایشهای دروغین خود را منجی سازمان معرفی میکنند.»
بخش ادبی پایانی گزارش
نویسنده برای توصیف «خائنینی که با فرار رو به جلو در پی تطهیر چهره خود هستند» شعری با مضامین تند و حقطلبانه آورده و در پایان مینویسد:«از طرف کسی که نه برای منافع، بلکه تنها بهخاطر تعلق خاطرش به این صندوق دردمند سخن گفت.»
