سهراب بختیاریزاده پرده برداشت؛ هیچ باندی در تیم ملی وجود نداشت

سهراب بختیاری زاده فوتبالیست پیشین کشورمان مهمان دومین قسمت برنامه «دریچه ای رو به جام» شد.
به گزارش عصرخبر، بختیاری زاده درباره حضور پیدا نکردن ایمان مبعلی در جام جهانی 2006 و ارتباط آن با علی دایی گفت: آقای برانکو که از نظر فنی رابطه بسیار خوبی با او داشت، برایم توضیح دادند که ایمان از نظر کیفیت فنی یکی از بهترین هافبکهای ۲۰ تا ۳۰ سال اخیر فوتبال ایران است. اما با توجه به سبک بازی تیمهای رقیب مانند پرتغال و مکزیک که از نظر تاکتیکی و فنی سطح بالاتری داشتند تیم ملی نیاز به بازیکنانی با توان دوندگی بسیار بالا داشت. به همین دلیل، در آن مقطع بیشتر از بازیکنانی مانند آندو تیموریان و جواد نکونام استفاده میشد. این تصمیمی فنی بود، نه دلیلی غیرورزشی. هیچیک از بازیکنان، از جمله علی دایی، کوچکترین گرایشی به رفتارهای غیرحرفهای نداشتند. من با علی دایی در باشگاه صبا هماتاق بودم و از نزدیک میشناسمش؛ چنین رفتاری در شخصیت او نبود. همه بازیکنان برای موفقیت تیم ملی و سربلندی ایران تمام تلاش خود را انجام میدادند.
وی ادامه داد: آنگونه که گفته شد، هیچیک از حواشی مربوط به ایمان مبعلی یا رابطه او با علی دایی واقعیت نداشت. خدا گواه است من سالها با علی آقا زندگی و کار کردهام و رفتارهای انسانی بسیاری از او دیدهام. بارها پیش آمد که در شرایطی اگر من جای او بودم، هرگز از فرد مقابل نمیگذشتم؛ اما او در سریعترین زمان گذشت میکرد، میگفت «اشکالی ندارد» و حتی با همان فرد روبوسی میکرد، حتی اگر آن فرد روزی با او بیاحترامی کرده بود. در شخصیت علی دایی چنین رفتارهایی که بعدها در رسانهها روایت شد، وجود نداشت. نه برانکو چنین دیدگاهی داشت و نه او به خاطر آن برخورد باشگاهی هرگز قصد کنار گذاشتن ایمان را داشت. بسیاری از آنچه بعدها گفته شد، ساخته و پرداخته رسانهها بود و تفسیری سطحی از اتفاقاتی که از بیرون دیده میشد.
بختیاری زاده عنوان کرد: ما تنها کشوری هستیم که در فوتبال، رئیس کمیته داوران به دلیل فساد از کار برکنار میشود. هر انسانی ممکن است اشتباه کند و مرتکب خطا شود؛ بنابراین تمرکز تنها بر فرد خاص کافی نیست. اگرچه رئیس کمیته داوران به دلیل دستکاری نتایج برخی بازیها خانهنشین شد، اما پرسش اصلی این است که چرا تیمهایی که از فساد سود بردهاند، همچنان قهرمان اعلام شده و نتایج تغییر نمیکند و تیمهایی که متضرر شدهاند، جبران نمیشوند؟ نگاهی به مثالهای بینالمللی نشان میدهد که در ایتالیا، یوونتوس به دلیل فساد تنزل درجه یافت و در ترکیه نیز فوتبال با برخورد جدی مواجه شد. ما زمانی میتوانیم از اقدامات حمایتی خوشحال باشیم که بنیان اصلی فوتبالمان سالم و منظم باشد. اول باید سیستم و زیرساختها را اصلاح کنیم، سپس به مسائل جزئی و تبلیغاتی بپردازیم.
وی توضیح داد: در مورد تیم ملی، لازم است عملکرد بازیکنان بر اساس شایستگی و حرفهایگری ارزیابی شود، نه بر اساس تصمیمات غیرشفاف یا انگیزههای تبلیغاتی. به عنوان نمونه، دورهای که من از تیم ملی دور بودم، تصمیمات کادر فنی به دلیل مسائل انضباطی گرفته شد. هرچند در آن زمان خودم آماده بازی بودم و آمادگی بدنی و فنی بالایی داشتم، احترام کامل به تصمیم کادر فنی حفظ شد و هیچگاه اقدامی علیه آنها نکردم.
پس از سه سال، فرصت دوبارهای برای حضور در تیم ملی فراهم شد و با انگیزه و تلاش مستمر توانستم جایگاه خود را باز یابم. این نکته نشان میدهد که موفقیت نیازمند تعامل حرفهای، تلاش فردی و حمایت ساختاری است. در نهایت، اخلاق و احترام در فوتبال اهمیت بالایی دارد. حتی در سطح بینالمللی، مشاهده میکنیم که رفتار حرفهای و احترام متقابل بین بازیکنان و مربیان، مثالزدنی است و میتواند الگویی برای تمامی فعالان این رشته باشد. در فوتبال، دوران جوانی و تجربه محدود میتواند گاهی بازیکنان را تحت تأثیر قرار دهد. حتی بازیکنان حرفهای مانند آقایان علی دایی و علی کریمی نیز ممکن است گاهی در مصاحبهها یا رفتارهای عمومی اختلاف نظر داشته باشند که این امر در فضای فوتبال طبیعی است.
بختیاری زاده درباره ترک اردو تیم ملی اظهار کرد: این اتفاق در دوران مربیگری آقای بلازویچ رخ داد. ایشان به من اعتماد زیادی داشتند، اما به دلیل تأخیر من در حضور در اردو، نمیتوانستند به صورت حرفهای من را دعوت کنند. این تجربه به من نشان داد که تصمیمات احساسی و عدم رعایت نظم، میتواند فرصتهای حرفهای را محدود کند. این مسئله برای بازیکنان جوان بسیار آموزنده است، مطیع کادر فنی بودن و رعایت انضباط، پایه موفقیت در فوتبال است. همانطور که مشاهده میکنیم، خط قرمز تیمهای حرفهای همیشه نظم و انضباط است. اگر بازیکنی تنها به دلیل عدم حضور در ارنج یا کمکاری شخصی اردو را ترک کند، این میتواند اتحاد تیم را تهدید کند. در تجربه من، حتی با وجود توانایی بالای فنی، تصمیمات احساسی باعث شد فرصت بازی ملی به میزان بیشتری نصیبم نشود. با این حال، هیچگاه حسرت گذشته را نمیخورم و معتقدم هر تجربهای بخشی از مسیر زندگی و فوتبال است.
در نهایت، موفقیت یک تیم وابسته به رعایت انضباط، همکاری و احترام متقابل است. اگر این اصول رعایت شود، حتی در شرایط سخت نیز میتوان تیمی متحد و موفق داشت. یکی از حسرتهایی که همیشه به یاد دارم، دوران جوانی من در تیم ملی و بازیهای تحت نظر آقای برانکو بود. حدود دو تا سه سال، فرصت بیشتری برای بازی ملی نداشتم و گاهی احساس میکنم اگر تصمیمات بهتری میگرفتم، تجربههای ملی بیشتری داشتم.
این بازیکن در پایان در مورد پرویز برومند گفت: ما خاطرات جالب و شیرینی داریم. هنوز هم با پرویز در ارتباط هستم و خوشحالم که او فردی خوب و حرفهای است. در دوران بازی در استقلال، گاهی شیطنتهایی داشتیم؛ بهخصوص در شبهای بازی حساس. مثلاً بعضی شبها زود از خواب بیدار میشدیم و با شوخی و تفکر بازیگوشانه، شرایط را کمی متفاوت میکردیم. یکی از خاطرات ماندگار، مربوط به بازیای بود که پرویز در دروازه بود و هادی در تیم ملی حضور داشت. مربی تصمیم گرفته بود پرویز در آن بازی فرصت داشته باشد تا بتواند برای تیم ملی انتخاب شود. من هم در بازی تصمیم گرفتم توپ را بیشتر در اختیار گلر قرار دهم و همکاری کنم. اما اولین توپی که رسید، به دلیل شرایط بارانی و لغزندگی زمین، کنترل توپ سخت شد و توپ با سرعت زیاد به سمت دروازه رفت. پرویز با تمام تلاشش توپ را مهار کرد و در پایان بازی با هم شوخی میکردیم و میگفت که دیگر نیازی به کمک من نیست! این خاطره نشاندهنده همکاری و احترام متقابل ما حتی در لحظات بازی و شوخی است.