شیخ اکبر زیر آتش
به نظر میرسد، اصولگرایان به ویژه شاخه تندرو آن کاملا از شيخ ناطق نوري قطع امید کردهاند که توپخانه خود را به سویش گشودهاند.
شرق: به نظر میرسد، اصولگرایان به ویژه شاخه تندرو آن کاملا از شيخ ناطق نوري قطع امید کردهاند که توپخانه خود را به سویش گشودهاند. اگر درصدی امید به بازگشت او به اردوگاه اصولگرایی و نقشآفرینی دوباره در آن داشتند برای «شیخ اکبر» خود کمی حرمت قائل شده و همچنان با منش دلجویی سعی در بازگرداندن او داشتند. گوشهوکنایهها و انتقادات تندوصریح به ناطق اگر از سالها قبل با مناظره معروف احمدینژاد در سال ٨٨ آغاز شد (احمدینژاد در مناظره معروف خود نحوه کسب ثروت خانواده ناطق را مورد پرسش و ابهام قرار داده بود) و با حمله به سخنرانی او در بارگاه امام رضا(ع) در مشهد؛ سال ٩١ شدت گرفت، اما طنز دیروز سایت رجانیوز نزدیک به جبهه پایداری (از مخالفان اصلی ناطق) با عنوان «بازجويي ناطق نوري از يك جوان هيأتي» نقطه اوج تقابل تا این لحظه است. در اردوگاه اصولگرایی سابقه نداشته است که علیه یکی از شخصیتهای روحانی همسو چنین نقد تند و پر از کنایهای نوشته شود. اما مشخصا هر زمان که ناطقنوری در این سالها در مذمت و نقد تندروی و افراطیگری سخنی بر زبان آورده است پشتبند آن با واکنش تندی از سوی رسانههای نزدیک به این جریان روبهرو شده است. حالا حرفهای اخیر ناطقنوری که گفته است: «تندروی برخی جوانان هیأتی به کشور صدمه زده است» هم بهشدت از سوی نزدیکان مصباح پاسخ داده شده است. در قالب مطلبی طنز گفتوگویی تخیلی میان ناطقنوری در هیبت یک بازجو و مستنطق و یک جوان هیأتی تندرو ترتیب داده شده است.در بخشی از این مطلب طنز آمده است: «ناطقنوری: گزارش شده شما در هیئات تندروی کردید. جوان هیأتی تندرو: والا چه عرض کنم. متوجه منظورتون نمیشم. ناطقنوری: بعدش هم دعوت به تجمع کردید. اون هم بدون مجوز از دولت. جوان هیأتی تندرو: ما؟ ناطقنوری: بله، قصدتون چی بود؟ ناطقنوری: چرا روضه مذاکره نخوندید؟جوان هیأتی تندرو: نمیدونم… اگر توی مقاتل باشه، از سال بعد میخونیم. ناطقنوری: چرا توی دسته عزاداری کفشاتونرو درآوردید و پابرهنه شدید؟ میخواستید بگید بعد از برجام انقدر اوضاع خرابه که مردم کفش هم ندارند بپوشند؟! جوان هیأتی تندرو: حاجآقا این حرفها چیه. شما آخه روحانی هستید… ناطقنوری: من ناطقنوری هستم، آقای روحانی یکی دیگه است.»
انتقاد از ناطق در دفاع از برجام
این سایت ٩ آبانماه هم در مطلب دیگری با عنوان«تندی شیخ مدعی اعتدال و انتساب اظهارات دروغ به رهبر انقلاب» نوشته بود: «در شرایطی که خبرسازی دروغ مبنی بر پایبندی تیم مذاکرهکننده هستهای به خطوط قرمز رهبری با انتشار نامه ایشان در حاشیه برجام کاملا خنثی شده است و از سوی دیگر تکذیبیه و عذرخواهی وزیر اطلاعات برای انتساب این سخن به رهبر انقلاب نیز این نکته را تأیید کرده است، با این حال بار دیگر حجتالاسلام ناطقنوری تلاش کرد تا با حرکت در این مسیر و با بیان سخنان غیرواقع و با بیان اصطلاحات به دور از ادب برای اظهارات خود مستمسکی ایجاد نماید… بهتر بود که ایشان به جای توهین به منتقدین و تلاش برای مخفیشدن در پشت رهبر انقلاب با ادبیاتی مودبانه و شجاعانه اعتقادات شخصی خود را بیان مینمودند». مواضع ناطقنوری به مذاق کیهان هم خوش نیامده است. این روزنامه هم یک روز بعد از مطلب رجانیوز در ١٠ آبان در مطلبی با عنوان «موضع قابلتأمل ناطقنوری درباره برجام و درخواست محاکمه منتقدان!» نوشت: «حجتالاسلام ناطقنوری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در جدیدترین اظهارات خود ضمن این ادعا که رهبر انقلاب بر پایبندی تیم هستهای به خطوط قرمز اذعان دارند گفت: مقام معظم رهبری خطقرمزها را معین کردند و گفتند تیم مذاکرهکننده ما آنها را رعایت کردند! گفتنی است ناطقنوری به این سؤال پاسخ نداده است که اگر خطوط قرمز مدنظر رهبر انقلاب در برجام و مذاکرات هستهای عمل شده است چه نیازی بود که رهبر انقلاب بازهم بر خطوط قرمز خود تأکید ورزند و نتیجه مذاکرات را با ۲۸ شرط تأیید نمایند؟». «ناطقنوری» یک سال قبل هم در سخنانی در شب ٢١ ماه رمضان به ازبینرفتن بیتالمال در دوران دولت قبل و لزوم رسیدگی به آن اشاره کرده بود و از حق و عدل به عنوان معیار حکومت حضرت علی نام برده بود که باز با انتقاد کیهان روبهرو شد. کیهان ٣١ تیر ٩٣ نوشت: «با عرض پوزش باید از جناب ناطق پرسید، چرا آنهمه سوءاستفاده از بیتالمال، فساد اقتصادی، فرار از قانون و دهها و بلکه صدها پلشتی دیگر که برخی از مدعیان اصلاحات و داعیهداران حزب سازندگی در طول حاکمیت خود بر قوه مجریه مرتکب شده بودند را وانهاده و از میان انبوه آن جرایم مشهود و اثباتشده، تنها به یک نمونه – بر فرض صحت- هنوز اثباتنشده بسنده کردهاید؟.. چرا از معطلماندن پرونده سوءاستفاده آقای مهدی هاشمی سخنی به میان نیاوردهاید؟!».
تقطیع خاطرات ناطق
کیهان و روزنامه وطن امروز هم بعد از این صحبتهای ناطق به بخشی از جلد دوم کتاب خاطرات ناطق در ماجرای استیضاح او هنگام تصدی وزارت کشور و یک ماجرای زمینخواری هم نقبی زده و او را متهم به پنهانکاری و سوءاستفاده کرده بودند. کیهان نوشته بود: «جناب ناطقعزیز، چرا در جایگاه وزیر کشور، از رسیدگی به جرایم نمایندگانی که به ناحق زمینهای اطراف تهران را تصاحب کرده بودند، چشمپوشی کردید؟! و به قول خودتان «پس کی و کجا میخواهیم حساب بیتالمال را برسیم»؟!… و البته کسی در مصلحتاندیشی حضرتعالی برای نظام کمترین تردیدی ندارد». ناطقنوری در واکنش گفته بود تقطیع نشر خاطراتش در هفتههای اخیر با هدف ایجاد شکاف در بین نیروهای قدیمی انقلاب انجام شده است. او به خبرآنلاین گفته بود: «نمایندگان برای ایشان{literal}{{/literal}حاکم شرع{literal}}{/literal} نامه مینوشتند و توصیه میکردند فلانکس را میشناسیم وضعیتش را بررسی کردیم و میدانیم فقیر و مستحق است که یک تکه زمین به او داده شود. ازجمله این توصیهها برای افراد بیبضاعت؛ یک توصیهای است که آقای هاشمی انجام داده بود و کسی را معرفی کرده و گفته بود: آقای حاکم شرع! اگر زمینی در اختیار نیازمندان قرار میدهید، این فرد هم بیچاره است و مستحق دریافت. خود من هم از این توصیهها داشتم.. اصل ماجرای زمین در استیضاح این بود و خب این بهانهای شده بود برای استیضاحکنندگان که در کنار سایر موارد مطرح کنند… خب ملاحظه میکنید که اصل ماجرا چه بوده و این افراد بددل چگونه عنوان کردهاند… شیطنت این است که گفتند آقای هاشمی از من خواسته بودند که این لیست را نخوانم. درصورتیکه ماجرا اینطور نبود. من در آن جلسه استیضاح خطاب به نمایندهها گفتم عدهای از شما هم کسانی را معرفی کردهاید، میخواهید اسامی این عده را برای شما بخوانم؟ برخی گفتند بخوانید، برخی گفتند نخوانید. فضا متشنج شد بالاخره عدهای گفتند اسامی را بخوان ببینیم چه کسانی هستند؟ من هم اسم یک بندهخدایی که اتفاقا از امضاکنندگان استیضاح هم بود را خواندم. اسم این فرد را که خواندم سروصدا بلند شد که آقا! نخوان. مجلس متشنج شد. آقای هاشمی به من گفت: آقا! خب اگر نمایندگان میگویند نخوانید، خب نخوانید. درنهایت آقای هاشمی گفتند: «در اختیار خود آقای وزیر است که اگر مایل هست اسامی را بخواند و اگر هم مایل نیست، نخواند». بنده هم ترجیح دادم فضا متشنجتر نشود و بالاخره نخواندم».
دلخوری نزدیکی به اصلاحطلبان
اصولگرایان منتقد ناطق در این سالها به جای اینکه در پی یافتن دلایل دلخوری ناطق از همجناحیهای خود باشند، سعی دارند با فرافکنی و یادآوری خاطرات انتخابات ٧٦، ناطق را از نزدیکی به اصلاحطلبان برحذر دارند. مثال معروفشان هم یکی از شعارهای انتخاباتی آن سال است؛ شعارهایی که ساختن و بهکاربردنش در موعد انتخابات از سوی هواداران نامزدها معمول است.
مواضع ناطقنوری در انتخابات ٩٢ و حمایت علنیاش از روحانی، همینطور دیدارهایش با اصلاحطلبان، حضورش در افطاری سه سال قبل عارف و نشستن در کنار رئیس دولت اصلاحات و از سویی نپذیرفتن دعوت جامعه اسلامی مهندسین در همان روزها پالسهایی برای اصولگرایان داشت. این همراهی جایی ادامه پیدا میکند که در اردوگاه اصلاحطلبی برخی حتی از سرلیستی ناطق سخن به میان آوردهاند. همین است که کیهان را وادار میکند خطاب به ناطق بنویسد: «جناب آقای ناطقنوری، مدعیان اصلاحات با آن کارنامه سیاهی که دارند- و حلقه انحرافی- با انحراف آشکار و خسارتهایی که به بار آوردهاند- در نهایت و البته با برخی از تفاوتها، در کنار هم قابل تعریف هستند. و شایسته نیست حضرتعالی در مخالفت با آقای احمدینژاد – صرفنظر از اینکه حق با شما باشد یا ایشان- مورد سوءاستفاده اصحاب فتنه قرار بگیرید». کیهان خرداد ٩٣ در مطلب دیگری نوشت: «… ناطقنوری طی سالهای اخیر مواضعی اتخاذ کرده که غالبا زیر دندان طمع اصلاحطلبان خوش آمده است. در آخرین انتخابات ریاستجمهوری (خرداد ۹۲) در حمایت از حسن روحانی با اصلاحطلبان، خاتمی و هاشمی همراه شد و به افراطیونی پیوست که روزگاری سایه او را با تیر میزدند اما اکنون از او به عنوان شیخ اعتدال و شیخ نور یاد میکنند. آیا آنها تغییر کردهاند یا در این طرف اتفاقی رخ داده است؟ اصلاحطلبان به عنوان یک تاکتیک مایلند با جذب برخی چهرهها، به اختلاف در میان اصولگرایان دامن بزنند».