بيماريها پس از زلزله ميآيند
باز هم لرزه بيرحم زمين، وحشت به جان و مال هموطنانمان در آذربايجان شرقي انداخت. باز هم لرزشهاي خشن سبب از دست رفتن نابهنگام جمعي از شهروندان آذريزبانمان شد كه بيشتر آنها كودكان و زنان بودند.حالا زمين كمي آرام گرفته، اما خبرها از احتمال شيوع بيماريهاي عفوني در منطقه به علت آلوده شدن آبراههها با لاشه احشام و دسترسي نداشتن به آب آشاميدني سالم و نبود بهداشت كافي قوت گرفته است.
دكتر زهرا عبدي، متخصص بيماريهاي عفوني و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران در گفتوگو با جامجم ميگويد: طي چهار روز اول پس از زلزله، احتمال بروز عفونتهاي ناشي از زخم و جراحت زياد است، اما از روز چهارم تا هفته چهارم بايد شيوع بيماريهاي عفوني قابل انتقال از طريق هوا، آب، غذاي آلوده و حشرات مورد بررسي و پيگيري قرار گيرد.
مراقب فاز دوم بيماريهاي عفوني باشيم
اورژانس كشور طي چند روز گذشته هشدار داده است كه تعداد زيادي از احشام روستاييان شهرستان اهر ، تلف و لاشه و جسد آنها در منطقه و از جمله در آبها پخش شده است كه ممكن است باعث بروز و شيوع برخي بيماريهاي عفوني ازجمله بيماريهاي رودهاي، گوارشي و كليوي شود.
دكتر عبدي با تاكيد بر تامين هرچه سريعتر آب و غذاي بهداشتي قابل دسترس براي حادثهديدگان زلزله ميافزايد: اكنون در فاز دوم پس از زلزله هستيم كه احتمال شيوع و اپيدمي بيماريهايي چون آنفلوآنزا و سينهپهلو، مننژيت، سل و بيماريهاي ناشي از آب و غذاي آلوده، بخصوص وبا، بيماريهاي اسهالي و هپاتيت نوع A، همينطور نوعي بيماري ميكروبي قابل انتقال از طريق آب بسيار زياد است.
وي تاكيد ميكند: امكان انتقال مالاريا نيز در اين مناطق وجود دارد، اما بيشترين بيماريهاي عفوني شايع با توجه به فصل و شرايط منطقه شامل عفونتهاي دستگاه گوارشي و هپاتيت ميشود.
البته پس از گذشت چهار هفته از وقوع زلزله بايد مراقب شيوع بيماريهايي باشيم كه ممكن است بهصورت نهفته باشد و بر اثر استرس، بيخانماني و سوءتغذيه بروز يابد كه مهمترين اين بيماريها سل و سالك است.
ضرورت تنظيم نظام مراقبت از بيماريها
به گفته دكتر عبدي، مهمترين اقدام براي پيشگيري از شيوع گسترده بيماريهاي عفوني در منطقه زلزلهزده، تنظيم نظام مراقبت از بيماريها براساس پيگيري سريع اولين موارد بيماري و آغاز هرچه سريعتر مراحل درماني است.
اين متخصص بيماريهاي عفوني ميافزايد: در كنار رديابي دقيق بيماريها، بايد اصول بهداشتي از لحاظ استفاده از آب و غذاي سالم به مردم آموزش داده شود؛ اينكه دستهايشان را بشويند، از توالتهاي صحرايي و بهداشتي استفاده كنند و از سلامت آبي كه مينوشند، تا حد امكان مطمئن شوند.
واكسينه شدن عليه وبا و كزاز
سازمان جهاني بهداشت تاكيد ميكند كه انجام واكسيناسيون عمومي، بخصوص از طريق واكسنهاي خوراكي پس از وقوع حوادث طبيعي در مناطق آسيبديده يكي از اصليترين اقدامات براي پيشگيري از بسياري از بيماريهاست.
دكتر عبدي در اين باره تاكيد ميكند: خوشبختانه از سال گذشته، واكسن خوراكي وبا به كشور وارد شده است. در شرايط كنوني، ضروري است كه واكسيناسيون عمومي عليه وبا و كزاز در منطقه زلزلهزده صورت بگيرد. نبايد از خاطر برد كه كزاز براحتي قابل درمان نيست، اما پيشگيري از آن از طريق واكسيناسيون بسادگي ممكن است.
وي ميافزايد: در ارتباط با واكسن هپاتيت نوع A نيز واكسيناسيون آن بيشتر به نوع بافت منطقه بستگي دارد كه در مناطق روستايي به نظر ميرسد در بيشتر مردم ابتلا به آن حداقل يكبار صورت گرفته باشد كه در آن صورت، ديگر نيازي به تزريق واكسن وجود ندارد، اما در مناطق شهري زلزلهزده، تزريق واكسن هپاتيت نيز يك ضرورت است.
درمان اضطراب و افسردگي زلزلهزدگان
بلايا بر افراد اثر يكساني ندارد و برخي نسبت به ديگران آسيبپذيري بيشتري دارند. در اين بين آسيبديدگي كودكان و زنان بسيار شديدتر و قابل توجه است و كودكان در سنين مختلف واكنشهاي متفاوتي از خود نشان ميدهند.
بر اين اساس يك روانپزشك پيرامون حمايتهاي اوليه رواني كودكان حادثه ديده توصيه ميكند: امكانات بازي و سرگرمي بايد براي اين كودكان فراهم شود.
دكتر ارسيا تقوا در گفتوگو با ايسنا، با بيان اين مطلب كه زلزله به عنوان يكي از مهيبترين پديدههاي طبيعي با تبعات روانشناختي بسياري همراه است، ادامه ميدهد: ارزيابيها نشان ميدهد تاثير روانشناختي زلزله دهها بار بيشتر از عوارض مستقيم آن است.
اين عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي ارتش تاكيد ميكند: به دنبال زلزله، آرامش و حس امنيت عمومي به مخاطره ميافتد، ساختارهاي جامعه مشوش ميشود و اضطراب تشديد ميشود، اعمال قانون با مشكل مواجه ميشود، ايستگاههاي تامين كننده رفاه و مايحتاج عمومي در خدمت رساني متزلزل ميشود و بدگماني در جامعه متاثر از زلزله اشاعه مييابد. همچنين اعتماد عمومي خدشهدار ميشود و افراد مستعد بروز انواع اختلالات روانپزشكي خواهند شد.
اين روانپزشك ميگويد: درمانهاي دارويي و غيردارويي متعددي براي فراموشكردن اين سانحه وجود دارد. علاوه بر اين ميتوان به مداخلات غيردارويي نظير رواندرمانيهاي حمايتي فردي، گروهي و روشهاي رفتاري ـ شناختي شامل آرام بخشي عضلاني و حساسيتزدايي تدريجي و ساير انواع روان درمانيها اشاره كرد.
وي جلسات گروهي در درمان اختلال استرس و افسردگي پس از سانحه را ضروري ميداند و معتقد است: بازگويي در مورد سانحه ضمن رسيدن به درك فاجعه و ابراز احساسات و عواطف افراد سانحه ديده ميتواند به زودتر سپري شدن دوران سوگواري و شوك كمك كند.