مختارنامه به چه چیزهایی بیتوجهی کرد؟
مختارنامه از دو جهت اهمیت وافر دارد. نخست زدودن غبار از چهرۀ مشوّه شدۀ مختار و دوم الگودهی این سریال به مؤمنان آخرالزمان.
عصرخبر به نقل از فارس: سریال مختارنامه (1389) بعد از گذشت پنج سال هنوز هم دیدنی و درسآموز است. این نقد از منظری تازه، به بررسی صحت و سقم وقایع تاریخی در سریال مختار پرداخته است. چه شخصیت مختار را قبول داشته باشیم یا نه، سریال مختارنامه یکی از بهترین ساختههای سیمای جمهوری اسلامی است. سید داوود میرباقری با این مجموعه به پختگی رسید و توانست زندگی یکی از سرداران شیعه را تصویر کند و از حیات خاص شیعیان حرف بزند. ان شاء الله این فیلم، یکی از باقیات الصالحات عوامل سازندهاش خواهد شد.
سریال مختارنامه از دو جهت اهمیت وافر دارد. نخست زدودن غبار از چهرۀ مشوّه شدۀ مختار، که یکی از شیعیان خاص امیرالمؤمنین(ع) بوده است؛ شخصیتی که دشمنانش در طول تاریخ همواره از او به بدی یاد کرده و در خصوص او، به جعلیات بسیار متوسل شدهاند. و دوم، الگودهی این سریال به مؤمنان آخرالزمان است، مخصوصاً اعراب خاورمیانه که گویی پیش از این هیچ فیلمی در معرفی عقاید شیعیان ندیده بودند. چنانکه بسیاری از رزمندگان در سوریه اذعان کردهاند که تماشای مختارنامه آنها را به جهاد و دفاع کشانده است.
*فیلم و سریالهایی بدون پژوهشگر
اگرچه بسیاری از وقایع تاریخیِ زندگی مختار در این سریال، ظهور و بروزی نداشته اما آنچه تصویر شده، تا حدودی با اسناد و وقایع تاریخی مطابقت دارد. علت عمدۀ ایرادهای مختارنامه آن است که این فیلم از محققان دینی و تاریخی بهره نبرده است. آقای رسول جعفریان گرچه با این مجموعه، همکاری داشته است اما فقط به عنوان مشاور ظاهر شده است و نه یک پژوهشگر تاریخ. لذا این خلأ همیشگی فیلمهای تاریخی، در اینجا نیز رخ نموده است. و باید پرسید که علیرغم هزینههای وافری که در خصوص این قبیل فیلمها صورت میگیرد چرا همواره جای محققان خبره در میان عوامل سازندۀ این فیلمها خالی است؟ چرا فیلمنامهنویسان به خودشان اجازه میدهند تا در تحقیقات تاریخی و دینی نیز ورود کنند در حالیکه این موضوع، تخصص فوقالعادهای میطلبد؟
باید متذکر شد که یکی از آثار بسیار خوبی که در خصوص زندگی و شخصیت مختار نوشته شده کتابی است به قلم سید ابوفاضل رضوی اردکانی با عنوان «ماهیت قیام مختار» که دفتر تبلیغات اسلامی قم در سال 1367 آن را به چاپ رسانده است. به نظر میرسد که جناب میرباقری و گروهش با تکیه خاص بر این کتاب، خلأ نبود محقق را تا حدی، پر کردهاند. این کتاب وزین در 670 صفحۀ قطع وزیری، زندگی مختار را با جزئیات وافر و قلم شیوا تشریح نموده است. طرفه آنکه خود نویسنده در پایان مقدمه، از هنرمندان خواسته است که این اثر را به فیلم و نمایش تبدیل کنند که در این صورت، از بهترینها خواهد شد. و الحق نیز چنین بود.
*بررسی شخصیتهای تاریخی در مختارنامه
الف. شخصیتهایی که کوچکتر از سن خود تصویر شدهاند
مختار- او متولد سال اول هجری بوده است. لذا به وقت قیام در سال 66 هجری، مختار حداقل 65 سال داشته است. ولی مختار در این زمان در سنین 45 سالگی دیده میشود. قاعدتاً برای این نقش بازیگری پنجاه و چند ساله باید انتخاب میشد تا بتواند نقشهای حدود 40 تا 60 سالگی را به مدد گریم ایفاء کند. در آغاز سریال که سال 41 هجری است، چهرۀ مختار با بیست سال بعد او، تفاوت چندانی ندارد. ولی در عوض، از قسمت 34 ناگهان ریش و موی او تا حدود هشتاد درصد سفید میشود در حالیکه قصۀ فیلم مشمول گذر زمان نشده است.
مسلم بن عقیل- آن حضرت، در وقت شهادت در سال 60 هجری در حدود پنجاه سال، سن داشته است. لذا انتخاب امین زندگانی با حدود 35 سال سن، برای این نقش مناسب نبوده است.
سائب بن مالک اشعری- با توجه به آنچه در تواریخ آمده سائب به وقت قیام مختار، قریب 60 سال سن داشته است. او از سران شیعۀ عراق بوده ولی ما او را در سنین حدود 30 سالگی اغلب به عنوان وردست مختار میبینیم (با بازی حمید عطایی). وقتی ابنمطیع به عنوان حاکم منصوب از سوی ابنزبیر در مسجد سخنرانی کرد و گفت که در خصوص خراج، مطابق روش خلفای دوم و سوم عمل خواهد کرد اعتراضکننده به او، سائب بود که برخاست و این رأی را باطل شمرد و گفت که فقط روش مولای متقیان برای ما، صائب دانست. این اعتراض گرچه در فیلم تصویر شده است ولی باورپذیر نیست. چون از این جواب بعید است که حیات مبارک مولای متقیان را درک کرده باشد.
ناریه همسر مختار_ نام او، امثابت بود و قاعدتاً باید بیست سال از آنچه در فیلم دیدیم بزرگتر باشد. در حالیکه او در واقعیت، چهار سال از فریبا کوثری (بازیگر نقش عمره، همسر دوم مختار) کوچکتر است.
ماریه خواهر مختار، همسر عمر سعد- در منابع دست اول در خصوص نسبت خویشاوندی مختار و عمر سعد، چیزی نیامده است. اما خوارزمی، امان دادن مختار به عمر سعد را در یک جمله اینطور تعلیل نموده که «چون خواهر مختار یا به قولى دختر مختار، همسر عمر بن سعد بود…» (خوارزمی، مقتل الحسینع، به کوشش محمد سماوی، قم، 1376 ق، ج 2، ص 220). همین اشاره، در نسخۀ عربی کتاب الفتوح نیز مذکور است (نگا. ابن اعثم، الفتوح، تحقیق على شیرى، بیروت، چ اول، 1411 ق، ج 6، ص 246). اما به نظر میرسد که این روایت چندان وجهی نداشته، جعل یا ظن یکی از نویسندگان باشد. اما مشهور است که مختار، خواهری به نام صفیه داشته است که به نکاح عبدالله بن عمر درآمد (که نقش آنها را به ترتیب آفرین عبیسی و جمشید شاهمحمدی بازی کردهاند). مختار در بدو ورود به مکه، به منزل خواهرش رفت و دو نوبت نیز با وساطت عبدالله بن عمر از زندان کوفه رهایی یافت.
عمر بن سعد- عمر در کودکی، یکی از همبازیهای حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بوده است. لذا سال تولد او را میتوان همان سال سوم هجری تصور کرد. لذا، اینکه میبینیم او در سال 41 هجری تازه به صرافت ازدواج افتاده، نادرست میآید. متأسفانه شخصیت عمر بن سعد در این سریال به تمامه اشتباه تصویر شده است؛ از قامت کوتاه هنرپیشه (مهدی فخیمزاده) تا رفتار و دیالوگها. عمر سعد، در تاریخ طبری با این اوصاف آمده است: پاهای بزرگ، چشمان به گودی رفته و ابروهای پرپشت (تاریخ طبری، ج 8، ص 53). در تواریخ آمده است که او به هیچ وجه، خواهان جنگ با امام حسین(ع) نبود ولی شمر، او را به این کار برانگیخت. لذا عمر سعد پیش از واقعۀ کربلا، شخصیت مقبولی داشته است. حضرت مسلم بن عقیل، در لحظات آخر عمرش به همو وصیت کرد. حضرت زینب کبری(س) وقتی بر بالای آن تل آمد عمر سعد را مخاطب ساخته، سخنی به این مضمون فرمود که حسین را میکشند و تو تماشا میکنی!؟ یعنی عداوت عمر سعد با اهل بیت پیامبر(ص)، حتی برای زینب کبری(س) باورکردنی نبود.
عمر سعد در این سریال، شخصیتی احمق و در مواقعی دلقک دارد که با آنچه در تاریخ آمده مطابقت نمیکند. مضافاً که تأکید چندین بارۀ کارگردان به علاقۀ عمر سعد به حکومت ری، مخاطب را به حال اشمئزاز میرساند. پیشنهاد حکومت ری، وسوسهای بود که ناگهان به جان عمر افتاد نه اینکه او سالها در عشق حکومت ری سوخته باشد! از عمر بن سعد، پنج پسر باقی ماند که یکی از آنها به نام حفص، در جنایات کربلا مشارکت داشته است.
حفص بن عمر_ او در صحنۀ کربلا، معاون پدرش بوده است. در حالیکه ازدواج کرده بود و پسری نیز به نام ابوبکر داشت. لذا حفص بر خلاف آنچه در فیلم تصویر شده، نوجوان نبوده است. در فیلم میبینیم که مادر حفص او را در حضور مختار با شمشیر میکشد. اصل ماجرا این است که بعد از آنکه سر عمر سعد را به نزد مختار آوردند حفص که در نزد او، اسیر بود گفت: دیگر، زندگی پس از پدرم ارزشی ندارد! مختار جواب داد: راست گفتی تو هم بعد از او زندگی نخواهی کرد. و سپس دستور داد او را نیز کشتند (بحار الانوار، ج 45، ص 379).
عبیدالله بن حرّ جُعفی- عبیدالله همان است که حضرت امام حسین(ع) در منزل بنیمقاتل به خیمهاش درآمد و او را دعوت به همراهی کرد. پاسخ عبیدالله این بود که چون دیدم مردم در کوفه برای جنگ با شما آماده میشوند من از شهر خارج شدم تا با شما نجنگم. و افزود که کمک من، به شما سودی نخواهد رساند. زیرا همۀ شما کشته میشوید و من اکنون قصد مردن ندارم! او در نهایت، اسب و شمشیر بیهمتایش را به حضرت اباعبدالله(ع) تقدیم کرد. امام(ع) نپذیرفت و قول خداوند در قرآن کریم را تلاوت فرمود که «من از گمراهان مساعدت نمیگیرم ـ مَا کُنتُ مُتَّخِذُ المُضِلّینَ عَضُداً» (کهف/ 51). عبیدالله بعد از واقعۀ کربلا جزو اولین کسانی بود که مرثیه سرود. او از طرفداران عثمان بود و در جنگ صفین در لشکر معاویه شمشیر میزد. از آنجایی که امامان معصوم کار لغو و بیفایده انجام نمیدهند لذا عبیدالله بن حرّ میتوانست که شبیه حرّ بن یزید ریاحی، جزو توابین و شهدای کربلا باشد اما به سوء اختیار خود از مختار برید و در جناح قاتلان حسین(ع) ایستاد. و این از عقوبتهای خداوند و از سنتهای اوست. زیرا عبیدالله، ندای غربت و مظلومیت مظلوم کربلا را شنید و یاریاش نرساند.
با توجه به سابقۀ عبیدالله بن حرّ به نظر میرسد که او در وقت قیام مختار، حداقل پنجاه سال سن داشته است. لهذا انتخاب شهرام حقیقتدوستِ سی و چند ساله برای این نقش، مناسب نبوده هرچند که خیرهکننده و زیبا، بازی کرده است. ماجرای حبس همسر او (با بازی بهناز جعفری) در زندان کوفه و حملۀ ابنحرّ برای آزادی زوجهاش نیز در روایات مذکور است. با این تفاوت که نام او را «امسلمه» ثبت کردهاند و نه «ماریه» (نگا. تاریخ طبری، ج 8، ص 109).
ادامه دارد…