امروز انقلاب اسلامی صادر شده است
وی دوره کتابهای اصولی از جمله "اصول" المظفر، "رسائل" شیخ انصاری و "کفایة" آخوند خراسانی را گذراند و در علم فقه نیز "اللمعة الدمشقیة" نوشته شهید اول، "جامع المدارک" خوانساری، "مکاسب" شیخ انصاری و "مستمسک العروة الوثقی" سید حکیم و دیگر کتابهای فقهی را مطالعه کرد.
عصر خبر: پایگاه اطلاع رسانی حرم مطهر امام خمینی(س): سمیه سادات حسینی: عزم و سیاست جمهوری اسلامی، امام خمینی(س) و همچنین مقام معظم رهبری بر صدور انقلاب معطوف شده است و یکی از شعارهای اساسی و مهم انقلاب اسلامی ایران که برپایه ایدئولوژی دینی به پیروزی رسیده بود، صدور انقلاب است.روشن است که انقلاب در این شعار به مثابه یک کالا فرض نشده که درباره امکان صدور یا عدم صدور آن بحث شود، بلکه انقلاب به مثابه فرهنگ، ایدئولوژی و کالای فکری و معرفتی فرض شده و بر این مبنا درباره چیستی و چگونگی صدور تحلیلی صورت میگیرد:امام خمینی (س) دربارهی صدور انقلاب میفرماید: “اسلام برای نجات مستضعفان آمده است. اسلام برای همین مقصد آمده است و تعلیمات اسلام برای همین آمده است که مستکبرین در زمین نباشند و نتوانند مستضعفین را استعمار کنند”.امام خمینی (س) حمایت از ملتهای محروم را در ردیف اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برشمرده و میفرمایند: “من به صراحت اعلام میکنم که جمهوری اسلامی ایران باتمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان درسراسر جهان سرمایه گذاری میکند ودلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان رابه پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاه طلبی وفزون طلبی صاحبان قدرت وپول و فریب را نگیرد. ما باید برای پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران برنامهریزی کنیم. ماباید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسایل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم”.حضرت امام خمینی(س) تجربةی ایران را راهنمایی برای تغییر سیاسی و ایدئولوژیکی امت جهانی اسلام میدانست و مقام معظم رهبری نیز در بارهی صدور انقلاب فرمودند:”این تفکّر که تفکّر بسیجی است و امام بزرگوار ما این را در ایران اسلامی خلق کرد، این صادر شده. بارها گفتیم، مفاهیم انقلاب و مفاهیم اسلام، مثل عطر گلهای بهاری است؛ هیچ کسی نمیتواند جلوی آن را بگیرد؛ پخش میشود، همهجا میرود؛ نسیم روحافزا و روانبخشی است که همهجا را به خودی خود میگیرد؛ حالا جنجال کنند، داد و بیداد کنند؛ رفته، صادر شده و الان شما در کشورهای گوناگونی ملاحظه کنید؛ این تفکّر در لبنان دارد فعّالیت میکند، در عراق دارد فعّالیت میکند؛ جوانهای عراقی حرکت کردند همراه ارتششان شدند توانستند این پیروزیها را به دست بیاورند؛ در سوریه همینجور، در غزّه همینجور، در فلسطین همینجور، در یمن همینجور، انشاءالله در قدس شریف و برای نجاتِ الاقصی هم همینجور”. و امروز بعد از گذشت بیش از سه دهه از وقوع انقلاب اسلامی، شاگردان مکتب روح الله: شیخ باقر النمر در عربستان سعودی، شیخ علی سلمان در بحرین و شیخ ابراهیم زاکزاکی در نیجریه به این مهم همت گماشتهاند و فرزندان روح الله را در عرصهی جهانی و معرفت به مکتب اهل بیت علیه السلام تربیت میکنند. در ادامهی این گزارش به شخصیت این سه شاگرد مکتب روح الله میپردازیم: شیخ “نمر باقر النمر” کیست؟کمتر کسی را میتوان در عربستان یافت که شیخ نمر باقر النمر را نشناسد، همه زبان گزنده او علیه آل سعود و مبارزات وی علیه رژیم سعودی را میشناسند.شیخ “نمر باقر النمر” روحانی شیعی برجسته عربستانی، در سال 1379 هجری قمری مصادف با 1968 میلادی، در شهر “العوامیه” در استان القطیف در شرق عربستان در خانوادهای اهل علم و دین به دنیا آمد که از آن علمایی چون “آیتالله شیخ محمد بن ناصر آل نمر” (قدس سره) و خطبای حسینی چون جدش حاج “علی بن ناصر آل نمر” سر بر آورده بودند. تحصیلات مقدماتی خود را در همان شهر العوامیه به پایان رساند و در سال 1400 هجری قمری مصادف با 1989 میلادی، برای آشنایی نزدیکتر با انقلاب اسلامی ایران و تحصیلات حوزوی ابتدا به ایران مهاجرت کرد تا در تهران در حوزه علمیه حضرت قائم(عج) حضور پیدا کند که در همان سال توسط آیتالله سید محمدتقی مدرسی در تهران تأسیس شده بود.شیخ نمر پس از 10 سال تحصیل در حوزه علمیه حضرت قائم(عج)، عازم سوریه شد و در حوزه علمیه حضرت زینب(ع) برای ادامه تحصیلات حوزوی و علوم دینی نام نوشت و در حضور اساتید این حوزه به تحصیل پرداخت.وی دوره کتابهای اصولی از جمله “اصول” المظفر، “رسائل” شیخ انصاری و “کفایة” آخوند خراسانی را گذراند و در علم فقه نیز “اللمعة الدمشقیة” نوشته شهید اول، “جامع المدارک” خوانساری، “مکاسب” شیخ انصاری و “مستمسک العروة الوثقی” سید حکیم و دیگر کتابهای فقهی را مطالعه کرد.شیخ نمر در طول مدت تحصیل علوم حوزوی خود در تهران و سوریه در محضر اساتید مختلفی حضور یافت، از جمله:- بحث خارج نزد آیت الله سید محمدتقی مدرسی در تهران- بحث خارج نزد آیت الله سید عباس مدرسی در سوریه- بحث خارج نزد آیت الله خاقانی در سوریه- دروس عالیة نزد علامة شیخ صاحب الصادق در تهران- درس “لمعة” نزد علامة شیخ وحید افغانیهمچنین اخلاق را نزد آیتالله شیرازی در شهر مقدس قم فراگرفت و به این ترتیب به درجات بسیار بالایی در اجتهاد دست یافت و اجازه تدریس در مراکز علوم دینی و مذهبی را پیدا کرد.وی اکنون از جمله معروفترین و شایستهترین مدرسان علوم مذهبی و دینی در حوزههای علمیه به شمار میآید که حتی در حوزههای علمیه ایران و سوریه به تدریس کتابهایی همچون کتاب “اللمعة الدمشقیة” و کتاب “جامع المدارک” و “مستمسک عروة الوثقی” و “الحلقات” شهید سید محمدباقر صدر پرداخته است.شیخ نمر سالها اداره حوزه علمیه حضرت قائم(عج) در تهران و سوریه را برعهده داشت و تلاش بسیاری برای توسعه و پیشرفت این مراکز انجام داد.پس از بازگشت به عربستان مرکز مذهبی “الإمام القائم(عج)” را نیز در العوامیه تأسیس کرد که در واقع سنگبنای “مرکز اسلامی” در سال 1422 هجری قمری مصادف با 2011 میلادی بود.از جمله خصوصیات اخلاقی وی را باید بلندمنشی و وسواس او در مراعات و حفظ اصول و مبادی و ارزشهای دینی ملاحظه کرد که بازتاب آن بهخوبی در خط مشی فکری و جهادیاش آشکار است.همچنین شیخ، از دیدی باز و آگاه نسبت به حوادث جاری پیرامون خود چه در عربستان و چه در منطقه برخوردار است و همین موجب شده تا دارای دید تحلیلی دقیقی از جریان امور در عرصههای اجتماعی و سیاسی باشد که یکی از دلایل آن بنا به گفته وی ارتباط عمیق وی با قرآن و اهل بیت علیهمالسلام است که همواره روشنگر راه وی در زندگی بودهاند.رژیم عربستان سعودی در حالی شیخ نمر باقر النمر را در سال جاری بازداشت کرد که پیش از این نیز دو بار و طی سالهای 2006 و 2008 میلادی، شیخ را بازداشت کرده بود.نخستین بازداشت شیخ نمر به می 2006 میلادی بازمیگردد، هنگامی که شیخ به محض بازگشت از سفر کوتاهمدتش به بحرین و بازگشت به عربستان، به دلیل مشارکت در همایشی بینالمللی قرآن کریم از سوی نیروهای امنیتی رژیم سعودی بازداشت شد.اتهام شیخ این بود که در این همایش، در عریضهای، از رژیم سعودی خواسته بود به “قبرستان بقیع” رسیدگی کرده، مذهب “تشییع” را به رسمیت شناخته و شیوههای آموزشی و درسی کنونی حاکم بر عربستان را تغییر داده یا لغو کند؛ همین.اما بازداشت مجدد شیخ نمر، به 23 آگوست 2008 میلادی بازمیگردد که در شهر “القطیف” به دست نیروهای امنیتی رژیم سعودی بازداشت شد. این بار اتهام شیخ برای بازداشت بنابر ادعای رژیم سعودی درخواست از شیعیان مناطق شرقی عربستان برای آمادهشدن به منظور دفاع از خود و جامعه خویش بود که رژیم ادعا میکرد، این سخنان نمر به معنی تحریک شیعیان عربستانی برای جدایی از حکومت مرکزی بود.رژیم سعودی از بیم قیام مردمی و خشم و غضب شیعیان مناطق شرقی عربستان شیخ نمر را 24 ساعت پس از بازداشت آزاد کرد.این روحانی برجسته عربستانی یک بار دیگر در مارس 2009 میلادی در معرض بازداشت قرار گرفت.شیخ نمر همواره در خطابههایش رژیم سعودی را به اعمال “سیاستهای تبعیضآمیز طایفهای سازمانیافته و منظم بهویژه در مناطق شرقی عربستان و بهخصوص در دو منطقه “الاحساء” و “القطیف” متهم میکرد که حدود یک قرن است، بر این مناطق حاکمیت دارد، وی همواره و بارها تأکید داشته که از گفتن کلام حق، بیم و واهمهای ندارد حتی اگر در این راه بازداشت شده، وارد زندان شود و تحت شدیدترین شکنجهها و آزارها و اذیت ها تا سرحد شهادت قرار گیرد.شیخ نمر توهین به کرامت شهروندان عربستانی بهویژه شهروندان شیعی عربستان که از دید رژیم سعودی شهروندان درجه دو این کشور به شمار میآیند و فاقد هرگونه حق و حقوق شهروندی هستند، رد و تأکید میکند که از کرامت و حقوق شهروندان شیعی عربستانی حمایت خواهد کرد.وی بارها در این ارتباط تأکید کرده است که در خط اول رویارویی با ظلم و جور رژیم سعودی قرار میگیرد چون اعتقاد دارد بدون مبارزه و تلاش نمیتوان به حقوق مورد نظر خود دست یافت و عدالتی در کشور برقرار نخواهد شد و شهروندان نمیتوانند آزاد زندگی کنند.شیخ نمر در اینباره در سخنان خود با استناد به خطبه “جهاد” امیرالمؤمنین علی(ع) تأکید دارد که به عدالت جز از طریق جهاد دست نخواهیم یافت و حق جز با از خود گذشتگی و جهاد و شجاعت به دست نخواهد آمد.وی در خطبههای نماز جمعه خود نیز بارها گفته است که شیعیان عربستان، دیگر در برابر توهینها و تعدیها و تجاوزات آلسعود سکوت نخواهند کرد و در این باره خطاب به آلسعود گفت که “ما ساکت نمیمانیم که هر آنچه بخواهید بر سر ما بیاورید؛ هر آنچه بخواهید انجام دهید و کرامت و شخصیت ما را که با ارزش ترین چیز در زندگی ماست، زیر پا بگذارید”.شیخ نمر همچنین از مطبوعات و رسانههای سعودی به دلیل وابستگی و تبعیت آنها از رژیم سعودی و تبدیلشدن آنها به بوق تبلیغاتی آلسعود بهشدت انتقاد میکند.وی تصریح میکند که مفتیهای وهابی، ساخته و پرداخته آلسعود هستند، به گفته شیخ نمر، آل سعود به مفتیهای وهابی پول میدهند تا با دامنزدن به اختلافات طایفهای و مذهبی و ایجاد اختلاف بین شیعیان و اهل سنت، آنها را به خود مشغول کنند و با ایجاد تفرقه مذهبی و طایفهای و قبیلهای به حاکمیت خود بر عربستان و غارت و چپاول ثروتهای آن ادامه دهند.شیخ نمر النمر در یکی از خطبههایش به خاطر مواضع و دیدگاههای تندش در قبال رژیم سعودی گفت که “میدانم فردا برای بازداشت من به سراغ خواهید آمد. خوش میآیید! این منطق و راه و روش شماست: “بازداشت” و “شکنجه” و “کشتار”؛ ما از قتل و کشتار نمیهراسیم. ما از هیچ چیز نمیترسیم.”وی در قبال سرکوبگری های رژیم سعودی و مخالفت این رژیم با برگزاری تظاهرات مسالمتآمیز و تجمعهای اعتراضآمیز تأکید میکرد که “همواره به دنبال راههای دیگری برای ادامه اعتراضات خود و احقاق حقوقمان خواهیم بود و تظاهرات، یکی از این راهکارهاست”.این روحانی عربستانی را باید از جمله دشمنان سرسخت “نایف بن عبدالعزیز” ولیعهد سابق رژیم سعودی برشمرد. شیخ نمر، همواره انتقادات شدیدی را به وی وارد میکرد.وی در یکی از خطابههایش شاهزاده نایف بن عبدالعزیز را به علت شدت خشونت و قساوت و ظلمش علیه مردم عربستان به طور اعم و شیعیان به طور اخص، طاغوت و ستمگری خواند که در قبرش شکنجه خواهد شد و آتش او را خواهد سوزاند و کرمها او را خواهند خورد. او در همین خطبه تأکید کرد که از مرگ نایف خوشحال خواهد شد.وی همواره در خطبههای نمازجمعه و خطابه هایش نه تنها از آل سعود انتقاد میکند بلکه از منتقدان سرسخت برخی از رژیمهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله آل خلیفه است.شیخ علی سلمان کیست؟شیخ علی سلمان دبیرکل جمعیت الوفاق بحرین بزرگترین تشکلهای سیاسی مخالف در این کشور، عالم دینی بحرینی و یکی از برجستهترین رهبران مخالفان کشور به شمار میرود.شیخ علی سلمان احمد سلمان، دبیرکل جمعیت الوفاق بحرین در سال 1965 در یکی از روستاهای واقع در منطقه “بلاد القدیم” متولد شد، وی در سال 1984 برای در رشته ریاضیات به دانشگاه الملک فیصل در شهر دمام عربستان رفت اما پس از گذشت سه سال به منظور گذراندن دروس حوزوی در قم به ایران آمد.علی سلمان پس از بازگشت از شهر قم در سال 1993 به جای عیسی احمد قاسم که به منظور تکمیل تحصیلات حوزوی به قم سفر کرده بود امام جمعه مسجد امام صادق در منطقه الدراز را بر عهده گرفت. پس از بازگشت عیسی احمد قاسم از ایران و با آغاز فضای باز سیاسی در بحرین، علی سلمان به عنوان امام جمعه مسجد الصادق (ع) در منطقه القفول واقع در منامه انتخاب شد.در سال 1992 میلادی شیخ علی سلمان به همراه 280 تن از شخصیتهای بحرینی طوماری را به عیسی بن سلمان آل خلیفه، پدر پادشاه کنونی بحرین ارائه کردند و در آن از وی خواستند تا دستور برگزاری انتخابات پارلمانی را صادر کند، امری که پادشاه بحرین با آن مخالفت کرد.شیخ علی سلمان با هدف تحقق خواستههای قانونی مردم بحرین و با همراهی جریانهای راستگرا، لیبرالها و اسلام گراها در انتفاضهای که از سال 1994 میلادی تا 2000 ادامه داشت، فعالانه شرکت کرد.این مطالبات شامل بازگرداندن دموکراسی به کشور از طریق برگزاری انتخابات پارلمانی بود که از سال 1975 به طور غیر قانونی منحل شده بود و از چهار بند اساسی تشکیل می شد.1- آزادی تمامی زندانیان سیاسی و بازگشت تبعید شدگان به کشور2- اعطای حقوق مدنی و سیاسی به زنان3- تضمین برقرای عدالت برای تمامی شهروندان4- اجرای اصلاحات اقتصادیشیخ علی سلمان در جریان برگزاری انتفاضههای مردمی در سالهای 1993 م تا 1994 بارها بازداشت شد و سرانجام در پایان سال 1994 میلادی به امارات تبعید شد.پس از ارائه طرح منشور ملی در بحرین، شیخ علی سلمان در سال 2001 میلادی و به کشورش بازگشت تا به عنوان به عنوان دبیر کل جمعیت الوفاق وارد روند سیاسی کشور شود، پس از تصمیم جمعیت اسلامی الوفاق برای مشارکت در روند سیاسی و انتخابات سال 2006 میلادی، شیخ علی سلمان به عنوان نماینده مردم منامه وارد پارلمان بحرین شد.با آغاز خیزش مردمی در سال 2011 و سرکوب آن توسط نظام، جمعیت الوفاق کوشید مانع سرکوب شود اما پس از آنکه تلاشهایش برای متوقف کردن کشتار غیر نظامیان به دست دستگاههای امنیتی و نظامی با شکست رو به رو شد، اعلام کرد که از پارلمان خارج میشود.پس از این اتفاقا شیخ علی سلمان به عنوان دبیرکل جمعیت الوفاق بحرین، بزرگترین گروه شیعه مخالف دولت سخنان و خطبههای خود را در مسجد امام صادق در منطقه الفقول ایراد میکرد و یکی از برجستهترین رهبران مخالف بحرینی به شمار میرود.شیخ علی سلمان طی فعالیتهای سیاسی خود توانست به طور مسالمت آمیز و به دور از هرگونه خشونت مخالفت نسبت به اقدامات دولت را سازماندهی کند.شیخ علی سلمان پس از اینکه در کنگره سراسری جمعیت الوفاق برای چهار سال دیگر به دبیر کلی این جمعیت انتخاب شد، روز یکشنبه به مقر وزارت کشور فرا خوانده شد و توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.ابراهیم زاکزاکی کیست؟ابراهیم یعقوب زکزاکی متولد ۱۹۵۳رهبر جنبش اسلامی نیجریه است. وی دانش آموخته رشتهٔ اقتصاد است، او چندین بار در دههٔ ۸۰ و ۹۰ میلادی به زندان افتاد. سه پسر وی در راهپیمایی روز قدس ۲۰۱۴ در شهر زاریا به دست پلیس نیجریه شهید شدند. فعالیتهای وی، منجر به گرویدن شماری از بومیان نیجریه به مذهب اهل بیت علیه السلام شده است.وی از حدود ۳۰ سال پیش یعنی زمانی که انقلاب اسلامی در ایران در سال ۱۹۷۹به پیروزی رسید این مسئولیت را برعهده دارد. زکزاکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، شیفتۀ امام خمینی(س) شد و سالها بعد به ایران آمد و وقتی با لباس روحانیت به نیجریه بازگشت در منطقه زاریا و کانو به تبلیغ تشیّع پرداخت.بی بی سی در رابطه با شخصیت رهبر مذهبی شیعیان نیجریه این گونه گزارش می دهد: «هنگامی که با این رهبر دینی ملاقات کردیم او لباس های سنتی برتن داشت و به مانند یک دولتمرد باتجربه رفتار می کرد. او همانند ایران مخالف آمریکاست. شیخ می گوید که هم اکنون صدها هزار نفر هوادار دارد. او عکس رهبر انقلاب ایران و آیت الله خامنه ای را در اتاقش گذاشته و به همراه هوادارانش همیشه با جدیت حوادث جاری در ایران را پیگیری می کند.»و اما در حال حاضر، شکل گیری و رشد قابل توجه شیعیان در نیجریه در کنار شکوفایی امیدها و آرزوهای حق طلبان و مستضعفان، موجب بروز و تشدید مخالفت مخالفان از جمله سازمان های صهیونیستی و وهابی علیه این جریان و رهبران آنها بوده است. بررسی دقیق این مخالفت ها از همکاری پنهان دو جریان سلفی و صهیونیستی در قالب حرکت های تروریستی علیه شیعیان حکایت دارد. این اقدامات عمدتاً با طراحی موساد و با مشارکت نیروهای امنیتی نیجریه عملیاتی شده است. به عنوان نمونه می توان به طرح ترور ناکام شیخ زکزکی رهبر مذهبی شیعیان در سال ۲۰۰۹م. اشاره کرد. این نقشه قرار بود با انفجار بمب در محل اسکان شیخ زکزاکی در زاریا اجرا شود، اما خود زکزاکی در خطبههای نماز جمعه روز ۱۱ سپتامبر این نقشه را افشا کرد.افشای جزییات این نقشه نشان داد علاوه بر دخالت آمریکا و اسراییل، این برنامه با پشتیبانی سعودیها همراه بوده به این نحو که با پرداخت پول به برخی مبلغان، آنها را در سرتاسر کشور پخش کرده تا علیه جنبش اسلامی صحبت کنند. نیروهای امنیتی نیجریه در اوایل سپتامبر گذشته در ابوجا پایتخت نیجریه گرد هم آمدند تا آخرین مذاکرات را برای عملی کردن این نقشه انجام دهند. قسمتی از این طرح، راه اندازی موجی از اتهامات علیه زکزاکی و پیروانش بود که با حمایت مالی سعودیها و اجرای علمای وهابی که شیعیان را «رافضی» میخوانند انجام شد. شدت این اقدامات در زاریا که بیشترین جمعیت راهپیمایان روز قدس را هر ساله در اختیار دارد بیشتر بود.در روز قدس سال گذشته نیروهای امنیتی نیجریه یک گروهِ به اصطلاح جوخه ضدّ تروریست را به ایالات مختلف، علیالخصوص زاریا اعزام کردند تا در راهپیمایی روز قدس به بهانه تعقیب بقایای گروه وهابی «بوکو حرام» دست به قتل عام بزنند و گروهی را دستگیر کنند. ایست بازرسیهای پلیس هم وظیفه داشتند از رسیدن هرگونه کمکی از مناطق دیگر به داخل شهرهای شیعیان جلوگیری کنند. در عین حال دولت با حمایت از علمای وابسته به حکومت از آنان خواسته بود در سخنان خود جنبش اسلامی، رهبر و اعضای آن را یک فرقه انحرافی که باید محو شوند معرفی کنند و در صورت قتل عام اعضای جنبش اسلامی هرگونه همدردی و ابراز عواطف مردم مخصوصاً در میان بچه ها و زنان را تقلیل دهند.برخلاف گذشته که گروههای مختلف برای حمله به جنبش اسلامی تحریک میشدند، این بار نیروهای امنیتی نیجریه خود رأساً وارد عملیات شدند. دولت تنها به کشتن رهبر و اعضای فعال جنبش راضی نیست؛ فاز بعدی این برنامه دراز مدت شناسایی علمایی است که نوعی همفکری با جنبش اسلامی دارند. پلیس ایالت کادونا در گزارشی به دولت مرکزی اعتراف کرده بود که سفارت آمریکا خواستار یک اقدام قاطع بر ضد شیعیان نیجریه شده است. آویگدور لیبرمن وزیر خارجه رژیم صهیونیستی، چند روز قبل از اجرای این عملیاتها به نیجریه سفر کرد. این ملاقات در قالب انعقاد یک قرارداد همکاریِ کشاورزی و تکنولوژیکی بین دو کشور انجام شد؛ ولی حاوی یک پیمان محرمانه امنیتی نیز بود که بر اساس آن نه تنها پرسنل امنیتی نیجریه از سوی رژیم صهیونیستی آموزش داده می شوند، بلکه در درگیریهای محلی رأساً دخالت میکنند.و اینکه مشاهده میشود شاگردان روح الله نیز با تاسی از او انواع شکنجهها، زندانها و تبعیدها را تحمل میکنند تا پیام رسان انقلاب امام خمینی(س) در جهان باشند و به امید حق، مانند استاد خود، پیر جماران، پیروز خواهد شد.