تهرانیها سالانه چند کیلوگرم دود میخورند؟
اگر میانگین جمعیت ثابت و شناور تهران را 12 میلیون نفر به حساب بیاوریم، هر تهرانی روزانه 114 گرم اکسیدگوگرد و هیدورکربنهای سوخته نشده و منوکسید کربن را به داخل ششهایش میکشد که میشود سالی بیش از 41 کیلوگرم آلودگی.
روزنامه ایران نوشته است: جیک جیک گنجشکها در نمیآید، آلودگی هوا
صدای آنها را هم بریده. شاید هم توی لانههایشان ماندهاند تا هوا کمی بهتر بشود.
چند سال پیش که به جای بنزین، بنزن مصرف میکردیم تقریباً جز کلاغها، هیچ پرندهای
در تهران نمانده بود تا اینکه آرام آرام سر و کله فنچها و هفت رنگها و قناریها
و یاکریمها پیدا شد. اما اواسط همین هفته باز هوا وارونه شد و دوباره کلاغها شهر
را تسخیر کردند.
آسمان را تا به حال اینجور ندیدهبودیم. ابری با غبار و بدون وزش
باد. مه سنگینی که بوی اگزوز میداد شهر را پوشاند و دیدن این سوی و آن سوی خیابان
هم سخت شد. هوا آنقدر ساکن بود که چند دقیقه پیادهروی همراه میشد با سوزش شدید
چشم و سرفههای خشک. هوای تهران در روزهای عادی هم بوی لنت ترمز و لاستیک اتومبیل
و بخار بنزین میدهد اما زمستانها با وارونه شدن هوا نفس کشیدن کار سادهای نیست.
اواسط هفته گذشته تهران اوج آلودگی را تجربه کرد.
هنوز از تجربه لذت هوای تر و تمیز بعد از بارندگیهای دست و دلبازانه
آسمان بخیل تهران چند روزی نمیگذشت که دوباره در بر همان پاشنه چرخید. زمستان
نشده، ولی نخستین وارونگی زمستانی به شکل پررنگ و پر زوری خود را به رخ کشید.
شرایط آلودگی هوای روز دوشنبه به حدی رسید که وضعیت قرمز برای افراد حساس اعلام شد
و از آنها خواسته شد از خانه بیرون نیایند. این در حالی است که از ابتدای آذرماه
تا روز 23 همین ماه تهرانیها 2 روز هوای پاک، 8 روز هوای سالم، 13 روز ناسالم
برای گروههای حساس را تجربه کرده بودند. البته باید گفت که آذرماه امسال نسبت به
مدت مشابه در سال های 91 و 92 اوضاع بهتری داشت هرچند با کیفیت استاندارد هنوز
فاصله زیادی داریم.
دود کیلویی چند؟
کارشناسان هواشناسی وارونگی هوا را در فصل سرما امری نسبتاً عادی میدانند
ولی آسمان تهران با این وضعیت باید چگونه کنار بیاید؟ چند روز هوا خوب است و مدتی
بعد دوباره چرک و خاکستری میشود. با افزایش بیرویه تعداد موتورسیکلت و ماشینها
و البته فعالیت کارخانههایی که داخل شهر هستند نباید هم انتظار هوای تمیز داشت.
به قول قدیمیها با این وضعیت کلاهمان پس معرکه است.
از سال 92 به لطف استفاده از بنزینهای باکیفیتتر نسبت به سال های
90 و 91 و البته افزایش بارندگیها وضعیت بهتری را نسبت به سالهای قبل تجربه
کردیم. ولی هنوز هم خطر آلودگی هوا، کودکان و خانوادههایمان را تهدید میکند. هر
سال در تهران بیش از چهار هزار نفر بهخاطر آلودگی هوا مستقیماً جان خود را از دست
میدهند و بیش از 100هزار شهروند نیز به طور غیرمستقیم بر اثر پیامدهای آلودگی هوا
میمیرند.
هماکنون آلودگی هوا با توجه به پیامدهای زیانبارش به یکی از ملموسترین
معضلات زیست محیطی تهران تبدیل شدهاست. آمارها نشان میدهد که در روزهای تشدید
آلودگی هوای پایتخت، شمار بیماران تنفسی تا 60 درصد افزایش مییابد. بیشترین عامل
مرتبط با تشدید بیماریهای سیستم قلبی، عروقی و ریوی، افزایش آلایندههای دی اکسید
گوگرد، ذرات معلق و منواکسید کربن است، به طوریکه آلودگی هوا در تهران به طور
متوسط موجب کاهش پنج سال از عمر تهرانیها شدهاست.
تهرانیها با موتورها و ماشینهای خود روزانه هزار و 370 تن آلودگی
تولید و تنفس میکنند. اگرچه بیش از هشت هزار واحد صنعتی مستقر در تهران سهم بزرگی
در آلودگی این شهر دارند، 88 درصد آلودگی هوای تهران ناشی از آلایندگی وسایل نقلیه
است. مصرف سوخت خودروهای فرسوده 3 برابر خودروهای جدید و میزان آلایندگیشان
نیزچندین برابر آنهاست و از سوی دیگر برخی از خودروهای تولید داخلی با اینکه نو
هستند، اما هنوز از استانداردهای لازم و به روز برخوردار نیستند.
بیشترین آلایندهها در کلانشهری مثل تهران مربوط به اکسیدهای گوگرد
با انتشار 695 تن در روز است که بعد از آن به ترتیب اکسیدهای نیتروژن،
منواکسیدکربن و هیدروکربنهای سوخته نشده عمده آلایندههای هوای تهران محسوب میشوند.
اگر میانگین جمعیت ثابت و شناور تهران را 12 میلیون نفر به حساب بیاوریم، هر
تهرانی روزانه 114 گرم اکسیدگوگرد و هیدورکربنهای سوخته نشده و منوکسید کربن را
به داخل ششهایش میکشد که میشود سالی بیش از 41 کیلوگرم آلودگی. با این عدد
براحتی میشود فهمید ما تهرانیها بیشتر از اینکه گوشت و ماهی و پسته بخوریم دود
میخوریم، آن هم نه دود کباب بلکه دود ماشین!
وضعیت بهتر از گذشته است ولی خوب نیست
بررسی آمارهای کیفیت هوا در سالهای گذشته نشان میدهد وضعیتی که
الان داریم بهتر از گذشته است؛ تعداد روزهای پاک از ابتدای فروردین تا روز 23 آذر
سال 91 تا 94 حاکی از این است که سالجاری با 14 روز هوای پاک به بالاترین حد خود
در این چند ساله رسیدهاست و این در حالی است که تهران در سال 91 تنها یک روز هوای
پاک داشته است.
همین آمار نشان میدهد تعداد روزهای سالم از 171 روز سال 91 به 188
روز در سال 94 رسیده و تعداد روزهای ناسالم برای گروههای حساس از 88 روز به 63
روز در سال جاری کاهش داشته است.
البته هر چقدر کیفیت بنزین خوب هم بشود ولی عملاً نتیجه تأثیرگذاری
ندارد. تا وقتی که بیش از 10 درصد از خودروهای تهران و 90 درصد موتورسیکلتها
کاربراتوری هستند نمیتوانیم امیدی به آینده آبی آسمان داشته باشیم.
یکی از مهمترین راههای حل این مشکل، جدیت مسئولان در بیرون راندن
کارخانههایی است که در حاشیه و نزدیک به شهر هستند و وادار کردن آنها به رعایت حد
فاصل معین است. حساسیت برطرف کردن آلودگی هوا و آلودگیهای زیست محیطی برای همه
بویژه مسئولان باید مهم تلقی شود ولی این را هم باید در نظر گرفت که رفع آن نباید
فقط بر دوش دولت باشد و سایر دستگاهها و نهادها نیز باید تلاش خود را انجام دهند
و توپ بیمسئولیتی را به زمین این دستگاه و آن سازمان نیندازند.
بنابراین باید موضوعاتی از جمله استانداردسازی سوخت و خودرو به
عنوان راهکار طولانی مدت و راهگشا مدنظر قرار گیرد و البته بهینهسازی سوخت،
استانداردسازی واحدهای آلاینده، تولید خودرو با استاندارد یورو4، توسعه فضای سبز
و توسعه حمل و نقل عمومی میتواند در کاهش آلودگی هوا مؤثر باشد.
فضای سبز و بارشها تنها راه نجات از این وضعیت
اواسط هفتهای که گذشت مسئولان وزارت بهداشت با هشدار وضعیت قرمز در
تهران هرگونه فعالیت بدنی خارج از خانه که باعث افزایش ضربان قلب میشود یا فعالیتهای
بدنی سنگین مثل ورزش و پیادهروی یا فعالیتهای خدماتی در فضای باز را برای کسانی
که مشکلات عروقی و ریوی دارند ممنوع کرد. از طرفی راهنمایی و رانندگی نیز از
شهروندان تهرانی خواست برای کاهش آلودگی هوا تا حد امکان از خودروهای شخصی خود
استفاده نکنند.
حالا معلوم نیست این هشدارها و توصیهها چقدر نتیجهبخش باشد و
روزهای سرد زمستان و تجربه وارونگی هوا را قابل تحملتر کند. آیا میتوان زمستانی
بدون آلودگی شدید هوا را تجربه کرد یا نه؟ تجربه نشان میدهد فضای سبز و بارش
باران و وزش باد بهطور موقت ما را از شر آلودگی هوا نجات دادهاست. ولی تا کی
باید منتظر وزش باد باشیم یا دست به دامن آسمان که ببار و هوا را تمیز کن!
کورههای آسفالت پرچم آلودگی هوا
کارخانههای تولید آسفالت را از مهمترین آلایندههای هوا میدانند.
این کارخانهها با انتشار ذرات معلق سمی، سلامت افراد را به خطر میاندازند. با
وجود انواع آلایندهها بخصوص وسایل نقلیه، شاید توجه کمتر کسی به سمت کارخانههایی
جلب شود که روزانه مقادیر قابل توجهی از آلایندهها را وارد هوا میکنند. تهران،
به عنوان یکی از آلودهترین شهرهای ایران، از استقرار کارخانههای آسفالتسازی هم
بینصیب نیست. آسفالت گرم در کارخانههایی تولید میشود که دارای مجوز هستند و در
حاشیه تهران به فعالیت میپردازند.
جاده مخصوص کرج، پاکدشت، شهریار، اتوبان فتح و جادههای حاشیهای
تهران، همان مکانهایی هستند که اگر گذرتان به آنجاها افتاده باشد، احتمالاً دود
غلیظ کارخانههای آسفالتش را هم دیدهاید که چطور آسمان نه چندان آبی را کدرتر میکند.
این هوایی است که ما تنفس میکنیم. قرار است این کارخانهها در محدوده پایتخت
همچنان مستقر باقی بمانند؟ یکی از بهانههای اصلی این کارخانهها این است که اگر
کورههای خود را جمع کنند و به خارج از تهران بروند، دیگر نمیتوانند آسفالتشان را
داغ داغ به شهر برسانند. میگویند این کار ماشینهای مخصوصی میخواهد که این
چندساله به خاطر تحریمها نتوانستهایم وارد کنیم.
برای ساماندهی و به حداقل رساندن آسیب ناشی از فعالیت این کارخانهها
چه باید کرد؟ بویژه اینکه دیگر بهانهای هم به نام تحریم وجود ندارد. جواب این
سؤالها را باید از مسئولان مربوط پرسید.
محمدهادی حیدرزاده، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان تهران به گشتهای
این اداره جهت پایش صنایع پایتخت اشاره میکند و میگوید: «این پایش در سه محور
شهریار و پاکدشت، قدس و جنوب غربی تهران در ساعات اداری و غیراداری و در طول روز و
شب انجام میشود.»
به گفته او، در نتیجه اجرای پایش شبانه صنایع، تعدادی پرونده قضایی
هم تشکیل شده و درحال حاضر گشت شبانه اثر خود را گذاشته و تعداد بسیاری از این
صنایع به سمت اصلاح رفتهاند و میزان صنایع آلاینده کاهش یافته. حیدرزاده با اشاره
به پایشهای اخیر صورت گرفته در حوزه معادن استان تهران ادامه میدهد: «طی این
پایشها که هنوز هم ادامه دارد، از مجموع 46 معدن فعال در محدوده غرب و شرق استان
تهران، 10 واحد معدن و چهار کارخانه آسفالت پلمب شدهاند، دو واحد نیز توقف فعالیت
گرفته و چهار واحد هم اخطار دریافت کردهاند.»
البته در مورد کارخانههای تولید آسفالت، با توجه به میزان بالای
آلایندگیشان گویا اصلاح و تذکر چندان هم کارساز نیست و توقف فعالیت و انتقال این
کارخانهها، تنها راه حل مؤثر به نظر میرسد.
حیدرزاده دی ماه سال گذشته و در پی بروز پدیده پایداری هوا عنوان
کرده بود فعالیت تمامی معادن و کارخانههای آسفالتسازی موجود در استان تهران از
جمله مناطق شهریار، ملارد و پاکدشت در روزهای بروز پایداری هوا، متوقف میشود.
البته توقف دو روزه فعالیت کارخانهها، تنها تسکینی موقت برای دردی است که آنها به
جان هوای شهر میریزند؛ آن هم در شرایطی که کارشناسان، هر روز نسبت به آلودگی هوای
تهران هشدار میدهند، بخصوص در فصل سرما که پدیده وارونگی هوا و افزایش غلظت
آلایندهها، راه تنفس تهرانیها را هر روز تنگتر از روز قبل میکند.
هواشناسان از کورههای بلند کارخانههای آسفالت به عنوان شاخصی برای
وارونگی هوا در زمستان استفاده میکنند؛ وقتی هوا وارونه میشود و هوای گرم آلوده
به جای آنکه بالا برود، در ارتفاع کمی از آسمان شهر باقی میماند و تبدیل به گنبدی
نامرئی میشود، دود کورهها مثل پرچم بلند آلودگی به شکلی افقی پیچ میخورد و
سنگین و رخوتناک، معلق میماند.