مردم به تحقق وعدهها در بورس اعتماد ندارند
بنابراین آن اتفاقاتی که این روزها در بورس در حال وقوع است به این علت است که مردم اعتمادشان کاهش یافته که با یک حرف دارایی و زندگی خود را بفروشند و به سهام تبدیل کنند.
با وجود اخبار مثبت سیاسی درباره پرونده هستهای ایران مانند بسته شدن پرونده پی.ام.دی، بازار سرمایه ایران به این مهم واکنش معکوس نشان داده و روند نزولی را در پیش گرفته است. به صورتی که روز گذشته افت 413 واحدی شاخص کل بورس باعث شد تا این شاخص به رقم 61 هزار و 734 واحد برسد.
دکتر عباس هشی، کارشناس بازار پول و سرمایه در باره چرایی این واکنش معکوس بورس چنین میگوید:
چرا بسته شدن پرونده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی نتوانست باعث رونق در بورس شود؟
اتفاقاتی که در یکی دو سال گذشته افتاده، بر این محور است که ما یک توافق هستهای داریم که تحققاش منوط به انجام برخی شرطها و پیششرطها توسط طرفین است که این اتفاق هفته گذشته در بسته شدن پرونده ایران در سازمان بینالمللی انرژی اتمی افتاد. اما این موضوع فقط یک مورد از کل بوده و جز این اتفاق دیگری نیفتاده است که بلافاصله برای یک واقعه مطلوب اقتصادی انتظارداشته باشیم. مثلا امید مردم به وعدههای دولت این بوده است که قیمت دلار پس از رفع تحریمها کاهش یابد.
البته قیمت دلار در آذر 92 کاهش نیز پیدا کرد. اما دیدیم که آن اقتصاد سایه کشور که فعالان اقتصاد زیرزمینی، بخش دلالی و کسانی که درآمدهای آنها متکی به ارز صادراتی و معاملات خارجی است و نفوذ قابلملاحظهای در مجلس و دولت دارند، اجازه ندادند دلار زیر 2700 تومان بیاید و به مرور قیمت دلار افزایش پیدا کرد. در نتیجه اینکه وعدههای داده شده تحقق پیدا نکرده و همین اعتماد مردم را کاهش داده است.
یعنی اکنون مردم به بورس اعتماد ندارند؟
به بورس اعتماد دارند، اما به تحقق وعدهها اعتماد ندارند. مثلا قول و وعدههایی هم که برای ابطال مصوبات قبلی که به رونق نیافتن کسب و کار مردم منجر شده بود و کاهش تصدیگری دولت را به همراه داشت و باعث ایجاد رقابت میشد و افزایش کیفیت و سود شرکتها را به همراه داشت، این هم تحقق نیافت، چون بدنه اقتصادی دولت و تصمیمگیران همان مدیران دولت قبل بودند که به اقتصاد دولتی بسیار معتقد بودند. پس با این اتفاقات مردم امیدی را که به رفع مشکلات معیشت و کاهش ارزش پول ملی داشتند از دست دادند.
بنابراین آن اتفاقاتی که این روزها در بورس در حال وقوع است به این علت است که مردم اعتمادشان کاهش یافته که با یک حرف دارایی و زندگی خود را بفروشند و به سهام تبدیل کنند.
نقش مشکلات ساختاری بورس در این میان چگونه است؟
بورسی که امروز داریم، میراث بد اقتصادی دولت گذشته برای دولت فعلی است، چون بورس با کلی مشکلات به مدیریت جدید رسیده است. دولت قبل از طریق وزارت اقتصاد هم با خصوصیسازیها ایجاد عرضه میکرد و از آن طرف هم در بخش تقاضا با باز گذاشتن دست بانکها به ورود در بورس و اعطای تسهیلات و حمایت از شبهدولتیها و صندوقهای بازنشستگی و نهادها به تقاضا کمک میکرد و در نتیجه قیمتها بالا میرفت.
مردم هم که این رشد قیمت را میدیدند، وارد بازار میشدند، اما مدتی بعد روشن شد که این رشد حبابی و مصنوعی بوده و پایدار نیست و ضرردهی سهامداران خرد شروع شد و لذا آنها هم به نوعی با بازار قهر کردند و این قهر با وجود همه تحولات سیاسی در پرونده هستهای همچنان ادامه دارد.