آقای نیکزاد! شما وزیر راه هم هستید
آمار تلفات جادهای و گزارشهای تکاندهنده پلیس از میزان مرگ و میر ناشی از تصادفات جادهای که گفته میشود هر پنج روز به تعداد کشتهشدگان زلزله مهیب اخیر و خروش زمین در لایههای زیرین است، آنقدر تأسفبار است که این سؤال را در ذهن پررنگتر میکند که چرا باید کشتار جادهها بهعنوان خیزش اشتباهات در روی زمین، کوچک شمرده شود و سالانه تعداد زیادی از هموطنان گرامیمان در جایجای این کشور جان خود یا عزیزانشان را از دست بدهند؟
روزنامه خورشید نوشت: با تجمیع دو وزارتخانه راه و ترابری، مسکن و
شهرسازی وزارتخانه جدیدی با عنوان راه و شهرسازی به وجود آمد که بنا شد همه
مأموریتهای این دو وزارتخانه عمرانی را برعهده گیرد.
در حالی که
مسکن جزو دغدغههای اصلی مردم به حساب میآید و دولت با طرحهای تکمیلی و
پیدرپی قصد ایجاد سایبان آرامش برای مردم را در هر گوشهای از کشور دارد و
البته این طرحها هر یک به تنهایی راهگشا بوده و از همه مهمتر طرح بزرگ
مسکن مهر که به نوعی ابتکار عمل دولت عدالتمحور محسوب میشود، قابل تقدیر
است و باز هم نباید از نظر دور داشت که علی نیکزاد، وزیر مسکن و شهرسازی
سابق و وزیر راه و شهرسازی کنونی در راه اجرای این طرح بزرگ دولت به خوبی
نقشآفرینی کرده است اما توجه به این معنی که وزارت راه و شهرسازی تنها
مسکن مهر نیست! ابهامی است که در اذهان جامعه خودنمایی مینماید.
شاید
اگر از مردم عادی و کسانی که خیلی هم با شخصیتهای سیاسی و اجتماعی از
نزدیک سر و کار ندارند، سؤال شود که مأموریت مهم نیکزاد چیست؟ پاسخ بدهند،
مسکن مهر! در حالی که این وزارتخانه عریض و طویل مأموریتهای فراوان و جدی
بسیاری دارد که حتی در حوزه شهرسازی نیز به مسکن مهر خلاصه نمیشود. چه رسد
به حوزه راه که خود حدیثی مفصل است.
راه و ترابری به تنهایی
آنقدر حوزه وسیعی است که به جرأت میتوان گفت بدون توجه به آن، زندگی یک
به یک اعضای جامعه با مشکل مواجه میشود و به طور کلی چرخهای اقتصادی و
اجتماعی از حرکت باز میایستد.
حمل و نقل جادهای، ریلی، هوایی، دریایی
و جادهای اعم از کالا و مسافر جزو اصلیترین نیازهای دنیای امروز به حساب
میآیند که باید مورد توجه ویژه قرار گیرند و البته داشتن یک برنامهریزی
دقیق و صحیح آن هم با فرانگری و جامعبینی از ملزومات مدیریت این عرصه
داخلی و بینالمللی است.
حال وقتی وعدههای وزیری برای افتتاح
باندهایی از آزادراه تهران – شمال یا وعده ورود ناوگان هوایی خارجی در حمل و
نقل و موارد مشابه درست از آب درنمیآید و از سویی اخبار منتشر شده از
موفقیتهای این وزارتخانه دووجهی روی مسکن مهر متمرکز میشود، باید به مردم
حق داد که این وزیر را بیش از آنکه وزیر راه و شهرسازی بشناسند، او را
خلاصه شده در مسکن مهر ببینند.
این در حالی است که رئیس سازمان
راهداری و حمل و نقل جادهای نیز هر از چندگاه یک بار به نطق و سخنرانی و
مصاحبه پرداخته و به جای دادن آمارهای رشد و توسعه به آمار مسافرتها در
مقاطع مختلف سال میپردازد و از عقب ماندن طرحهای نوسازی ناوگان حمل و نقل
و دور ماندن از وعدههایی که پیش از این در لابهلای گفتههایش به آنها
اشاره کرده است، سخنی به میان نمیآورد.
آمار تلفات جادهای و
گزارشهای تکاندهنده پلیس از میزان مرگ و میر ناشی از تصادفات جادهای که
گفته میشود هر پنج روز به تعداد کشتهشدگان زلزله مهیب اخیر و خروش زمین
در لایههای زیرین است، آنقدر تأسفبار است که این سؤال را در ذهن
پررنگتر میکند که چرا باید کشتار جادهها بهعنوان خیزش اشتباهات در روی
زمین، کوچک شمرده شود و سالانه تعداد زیادی از هموطنان گرامیمان در
جایجای این کشور جان خود یا عزیزانشان را از دست بدهند؟
بیتردید
این کشتار جادهای هزینههای سنگینی را در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و
فرهنگی به جامعه تحمیل مینماید و بخش عمدهای از این هزینهها را
وزارتخانههایی همچون کار، تعاون و رفاه اجتماعی و سازمان تأمین اجتماعی
میپردازند و گویا این داستان همچنان ادامه دارد.
جالبتر اینکه
تصادف جادهای دامن وزیری را که چشم به مسکن مهر دوخته است نیز میگیرد و
او را هم روانه بیمارستان میکند و باز هم جالبتر اینکه در خودرویی که
وزیر راه و شهرسازی در آن نشسته است، عامل تصادف، خطای راننده ارزیابی
میشود. آیا واقعا وقت آن نرسیده که نگاهی واقعبینانه به موضوع مهمی به
نام راه و ترابری داشته باشیم و در شرایطی که دولت عدالتمحور هیچگونه
کمکی را نسبت به این حوزه دریغ نمیکند، نسبت به رفع کاستیها اقدام کرده و
حتی مانع از کشته شدن یک از هموطنان در جادهها شویم؟
آیا به
راستی سناریوی نخنمای افتتاح باندهای یگانه و دوگانه آزادراه تهران – شمال
باز هم جذابیت عمومی دارد و پس از این نیز از سوی وزیر و معاونش وعده داده
خواهد شد؟
این تنها مشکل وزارت راه و شهرسازی نیست و با نیمنگاهی
به روند توسعه سرمایهگذاری در این وزارتخانه بهخصوص در حوزه حمل و نقل
جادهای آن هم در سالی که بهعنوان حمایت از کار و سرمایه ایرانی نامگذاری
شده است، میتوان دریافت که تمرکز مدیریت و برنامهریزی کلان با افق شفاف،
لازمه ادامه کار این وزارتخانه عریض و طویل است و به نظر میرسد باید
سازوکارهایی دقیقتر و اجراییتر برای این مجموعه مهم در نظر گرفته شود.
هرچند
که هرگز نمیتوان از موفقیتهای این وزارتخانه در اجرای طرح دولت که با
همکاری و هماهنگی ویژه هیأت دولت صورت گرفته، چشم پوشید ولی این تذکر نیز
بهجاست که وزارت راه و شهرسازی تنها مسکن مهر نیست و در برنامهریزی و
اجرا، همچنین اطلاعرسانی دقیق، شفاف و فراگیر باید به دیگر مأموریتهای
این وزارتخانه مهم توجه کافی شود.