انتخابات و انسانهای بیسایه
روزبه کردونی-مدیر کل آسیبهای اجتماعی وزارت رفاه
عصر خبر به نقل از شرق:در آستانه انتخابات مجلس هستیم. تشکیل یک مجلس «سیاستی» که بر مسائل اصلی کشور نظیر مسائل محیط زیستی، بحران آب، بحران صندوقهای بازنشستگی، اشتغال، کنترل آسیبهای اجتماعی و بهطورکلی بر کاهش فقر، فساد و تبعیض تمرکز داشته باشد، میتواند تضمینکننده حرکت کشور به سمت پیشرفت و توسعه باشد. برای نیل به این هدف، ضروری است هم آنان که در جستوجوی رأی هستند و هم آنانکه رأی میدهند، نقش خود را بهدرستی ایفا کنند تا مانع از آن شوند که «کاسبکاران سیاسی» با وعدههای بیپشتوانه راهی مجلس شوند. مانع مهم برای شکلگیری مجلس سیاستی این است که رأیدهندگان بهمثابه «انسان بیسایه» عمل کنند. به تعبیر «کارل یوستاویونگ»، انسانهای بیسایه، انسانهایی هستند که «هیچ تصوری از بدی ندارند و بههیچوجه احساس گناه نمیکنند، از این امتیاز شبههناک و درواقع بیجا برخوردار هستند که هیچگاه خود را از بابت فجایع اجتماعی و سیاسی مقصر نمیدانند و از دید آنها، تنها چیزی که مقصر است و مرتکب خطا میشود، همان جمع بیهویتی است که دیگران، جامعه یا دولت خوانده میشود. این انسانها منکر رویدادهای هولناک اطرافشان نمیشوند، بلکه همواره اصرار دارند دیگران مرتکب آنها شدهاند».
یکی از ویژگیهای مهم انسانهای بیسایه فرافکنی است. همواره «دیگران» هستند که مسئول و مقصر هستند. انسانهای بیسایه همواره خود را بیگناه و تا حد زیادی قربانی میدانند. این احساس قربانیبودن، هم حق گله، شکایت، انتقاد، مظلوم نمایی و اعتراض برای آنها فراهم میکند و هم از لحاظ روحی- روانی برای آنها آرامش ایجاد میکند، چراکه نهتنها در قبال مسائل جامعه مسئولیتی متوجه آنان نبوده است، بلکه آنها خود قربانی شدهاند. اگر مسائلی نظیر کاهش سن اعتیاد، افزایش اقدام به خودکشی، تغییر الگوی ایذر، وضعیت نامطلوب کودکان کار و خیابان، نهادینهشدن فساد، افزایش فقر، گسترش گفتمان تنفر، افزایش خشونت، مشکلات زنان سرپرست خانوار، مسائل مرتبط با سالمندان، چالشهای پیشِروی معلولان، چالشهای زیستمحیطی، بحران آب و… وجود داشته باشد، از نگاه انسانهای بیسایه مسئول همه این موارد، موجود موهومی به نام «دیگران»، «جامعه» یا «دولت و حکومت» است و اینان هیچ مسئولیتی در قبال این مسائل ندارند. در عرصه انتخابات برای انسانهای بیسایه، رأیدادن و رأیندادن یکسان است، اینکه به چه کسی رأی بدهی نیز مهم نیست، چراکه در نگاه آنها، مسئولیتی در قبال مسائل کشور متوجه آنان نیست یا به نظر آنان، از قبل در جایی دیگر تصمیمات گرفته شده است. برای اینگونه افراد مهم نیست «تشکلهای یکشبه» یا افرادی با عوامفریبی و کلیگویی رأی مردم را کسب کنند. برای انسانهای بیسایه اهمیتی ندارد که پوپولیستهای بیدانش و کاسبکاران سیاسی که هیچ سیاستی برای مواجهه با مسائل منطقهای و ملی ندارند، فقط با موجسواری فرصتطلبانه بر امواج سیاسی و قومی به مجلس ورود پیدا کنند. باید توجه داشت کشور با مجموعهای مسائل پیچیده و چندبعدی در سطوح مختلف منطقهای، ملی و بینالمللی روبهروست. برای مواجهه با این مسائل نمیتوان با رفع مسئولیت اجتماعی سیاسی فقط به افرادی بیدانش و پوپولیست تکیه کرد که با پیشفرضهای از قبل تعیینشده، تجارب شخصی و راهکارهای ساده و شعارگونه، بنای سیاستورزی داشته باشند. اگر بهدرستی این انتظار وجود دارد که مجلس آینده قادر به درک مسائل پیچیده جامعه ایران، حل مسائل سیاستی و اولویتدار کشور و ارتقای وضع رفاه مردم باشد و نقش خود را در کاهش فقر و فساد و تبعیض ایفا کند، هیچ راهی وجود ندارد جز آنکه تکتک شهروندان مسئولانه در عرصه انتخابات- حتی با توجه به نامزدهای فعلی مانده در گردونه انتخابات- مشارکتی مطالبهمحور داشته باشند تا نامزدهای انتخابات موظف به ارائه سیاستهای مدون و مکتوب در قبال مسائل مهم کشور شوند.