شيرزاد: کاندیداهای منفرد جایگاهی در رقابت نخواهند داشت
قطعا. ما در هفتم اسفند شاهد این اتفاق خواهیم بود که هم طبقه متوسط و هم به قول معروف بالاشهر نشین هم خودشان را به پای صندوق های رای خواهند رساند که این مساله در رفتار انحصار طلبانه و تحدیدهای غیر منطقی که به واسطه سوء استفاده از اختیار قانونی انجام گرفته است، ریشه دارد و باعث می شود تا مردم برای مقابله با چنین رویکردهای تمامیت خواهانه انگیزه بالایی داشته باشند. به همین دلیل هم فکر می کنم بدنه اجتماعی حامی اصلاح طلبان به شدت انتظار دارد که کاندیداهای موجود را پراکنده نکنند و با ارایه یک لیست، مقدمات برنده شدن در انتخابات و حاشیه نشین کردن تندروها را فراهم کنند.
عصر خبر: فضای انتخاباتی جریان اصلاحات فضایی خاص است. فضایی مملو از امید و تردید و ….تا سئوال مهم افکار عمومی این باشد که آیا این طیف تاثیرگذار میتواند بعد از سه دوره حاشیه نشینی، رقابت را در وضعیتی جدی تجربه کند یا همچنان 4 سال دیگر نظاره گرِ خواهد بود تا اکثریت اصولگرا با وجود کارنامه نه چندان قابل قبول همچنان “نظارت و قانون نویسی” را بر عهده خود خواهد گرفت. شاید کارنامه پر اشتباه مجلس نهم است که ترکیب مجلس دهم را برای لایه های مختلف مردم مهم کرده است. “اصلاح طلبان می توانند با چهره های گمنام به به توفیق انتخاباتی برسند” جواب احمد شیرزاد به این سئوال است و در این باره اذعان دارد ” هر لیستی که منتسب به این جریان باشد و عارف را هم به عنوان سرلیستش معرفی کند، قطعا رای لازم را برای تصاحب کرسی های بهارستان به دست خواهد آورد.”گفت و گوی این چهره اصلاح طلب که سابقگی نمایندگی در مجلس ششم را دارد با “آستان” در زیر می آید:*با توجه به مشخص شدن تعیین صلاحیت ها، فضای انتخابات مجلس دهم را چطور تحلیل می کنید؟اینطور که شواهد نشان می دهد، باید منتظر برنده شدن قاطع اصلاح طلبان در انتخابات مجلس باشیم.*با این صراحت؟!بله. هیچ شک و تردیدی نیست که فضای اجتماعی کاملا در حمایت از کاندیداهای جریان اصلاحات شکل گرفته است. البته تا حدی که ما تشخیص میدهیم. نباید نادیده گرفت که ایران جامعه ای پیچیده و غیرقابل پیش بینی دارد و در هر حالتی می توان منتظر تصمیمات دقیقه نودی باشیم. اما به هر حال عملکرد چند ساله اخیر جبهه اصولگرایی و سنگ اندازی هایی که چهره های افراطی این طیف در راه منافع ملی از خود نشان دادند، نتیجه اش این شده است که مردم از آنها نا امید شوند و به اصلاح طلبان و اعتدال¬گرایان روی خودش نشان بدهند. همچنین در به وجود آمدن این فضا، لازم به ذکر است که حمایت اصلاحات از روحانی و همچنین موفقیتهای دولت یازدهم هم نقشی مهم داشته است.*خب! پرسشی با این مضمون پیش می آید که تصمیم گیران اصلاح طلبی چه تکلیفی در قبال توجه افکار عمومی دارند؟واضح است که آنها باید همه هم و غم خود را به کار بگیرند تا با همراهی و همکاری با چهره های اعتدال گرا لیست مشترکی را وارد انتخابات کنند تا از این طریق رای هایی که در تضاد با تفکر اصولگرایی است، چند پاره نشود و در نتیجه احتمال کسب کرسی های لازم احتمالی محقق شود، بر خلاف آنچه در انتخابات سه گانه هفتم تا نهم روی داد.*ظاهرا تحلیل شما انتخاباتی دو قطبی رای می دهد؟دقیقا همین طور است و معتقدم که انتخاباتی به شدت دو قطبی را پیش رو داریم و کاندیداهای منفرد هم جایگاهی در رقابت آتی نخواهند داشت.*می توان گفت مشارکت بالا از تبعات اولیه انتخاباتی دو قطبی خواهد بود؟قطعا. ما در هفتم اسفند شاهد این اتفاق خواهیم بود که هم طبقه متوسط و هم به قول معروف بالاشهر نشین هم خودشان را به پای صندوق های رای خواهند رساند که این مساله در رفتار انحصار طلبانه و تحدیدهای غیر منطقی که به واسطه سوء استفاده از اختیار قانونی انجام گرفته است، ریشه دارد و باعث می شود تا مردم برای مقابله با چنین رویکردهای تمامیت خواهانه انگیزه بالایی داشته باشند. به همین دلیل هم فکر می کنم بدنه اجتماعی حامی اصلاح طلبان به شدت انتظار دارد که کاندیداهای موجود را پراکنده نکنند و با ارایه یک لیست، مقدمات برنده شدن در انتخابات و حاشیه نشین کردن تندروها را فراهم کنند.*این گفته های شما درست، اما فکر نمی کنید دست اصلاح طلبان خالی است؟خب! در اینکه جریان اصلاحات را از بهره گرفتن از نیروهای شاخص و رای آورِ خود محروم کردند، بحثی نیست. اما فضا به گونه ای است که جبهه اصلاحات مشکل رای آوری ندارد و هر لیستی که منتسب به این جریان باشد و عارف را هم به عنوان سرلیستش معرفی کند، قطعا رای لازم را برای تصاحب کرسی های بهارستان به دست خواهد آورد.*اما اینطور هم گفته می شود که “خلاء چهره های شاخص” باعث می شود تا مردم دلسرد شوند.ببینید! نوعی واقع بینی در جامعه به وجود آمده است که تلاش دارد تا مانع از مجلس نشین شدن نیروهای سنگ انداز و افراطی شوند. به همین دلیل انگیزه تشکیل “مجلس نسبتا معتدل” کافی است تا مردم انگیزه بالایی برای مشارکت سیاسی داشته باشند. به هر حال همه قبول دارند، وضعیت به گونه ای است که باید توقعات را محدود کرد.*به بحث انتخابات مجلس خبرگان رهبری بپردازیم. چرایی جدی تر گرفته شدن این اتفاق از سوی مردم و جریان های سیاسی را در چه چیزی می بینید؟مجلس خبرگان در این دوره در شرایطی برگزار می شود که در خیلی از حوزه های انتخابیه تعداد کاندیداها با تعداد کرسی ها برابری می کند و به همین دلیل بعید به نظر می رسد که در بین مردم شوقی برای رای دادن به وجود بیاید. به همین دلیل عده ای رای می دهند تا مهر انتخابات به شناسنامه شان بخورد و احتمال دارد برخی هم رای سفید را به صندوق بیاندازد. البته در شهرهایی که رقابتی حداقلی وجود دارد، جامعه مصر است برخی چهره های تندرو را از حضور دوباره در مجلس خبرگان رهبری محروم کند.*کدام چهره ها؟معلوم است که چه کسانی با چه انگیزه هایی چه کارهای هزینه سازی را انجام می دهند. به همین دلیل برخی با این هدف در انتخابات مجلس خبرگان رهبری رای می دهند که آنها را کنار بگذارند و خیلی برایشان مهم نیست که اسم چه کسی را روی برگه بنویسند.*حتی حوزه تهران؟بله. البته شاید عده ای نه چندان قابل توجه بخواهند، تا امثال هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی را انتخاب کنند، دیگران فقط هدفشان “حذف” تندروها است.*برای پایان گفت و گو تاکید می شود که گروهی همچنان نگران اعمال نفوذ و کارهای آنچنانی هستند.فضای انتخاباتی که حاصل نوع تصمیم گیری هیات نظارت بود، بسیار یکسویه و به طور تمام و کمال به نفع یک جریان مشخص بود. البته آن هایی که اصرار به تمامیت خواهی دارند، حتما این را بدانند که کارهای غیر اخلاقی و غیر قانونی شان در نهایت به ضرر خودشان تمام خواهد شد و مردم جواب قاطعی را به تمامیت خواهان خواهند داد و اجازه نمی دهند اقتدارگرایان کامیبابی را تجربه کنند.