رهایی از رکود؛ خاطره ای از دهه 40
این روزها که صحبت از ضرورت خروج از رکود است خاطرات دکتر نیازمند از روش خروج از رکود در دهه 40 خواندنی است. راه حلی عملی و نه شعاری...
ماهنامه اقتصادی «آینده نگر» پرونده ویژه شماره نوروزی خود را به «نجات از رکود» اختصاص داده است.
هر چند صاحب امتیاز مجله «اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران» است اما «آینده نگر» به ارگان یک نهاد – ولو پارلمان یا باشگاه بخش خصوصی درتهران- بدل نشده تا مانند نشریات اتاق های ایران و تهران در دهه های 60 و 70 مدام عکس و خبر دیدارهای رییس اتاق را درج کند بلکه یک نشریه حرفه ای است هرچند که شوربختانه نام و شکل لوگوی آن مخاطب را به این امر هدایت نمی کند.
حرفه ای و خواندنی است چون سردبیر مجله یک روزنامه نگار حرفه ای (بهراد مهرجو) است که خود در مهارت گزارش نویسی یدی طولا دارد کما این که یکی از بهترین گزارش ها در ویژه نامه نوروزی مهرنامه را هم او نوشته است. (با عنوان «چریک و سامورایی» درباره اکران خصوصی فیلم «بادیگارد» برای بهزاد نبوی با حضور کارگردان، ابراهیم حاتمی کیا).
مجله در شماره نوروزی خود داستان زندگی 28 کارآفرین و سیاست مدار موفق جهان را ذیل این عنوان بازگفته است: «آنها که دنیا را تکان دادند».
چون این روزها صحبت از رکود در اقتصاد ایران است و کسانی راه حل هایی ارایه داده اند و برخی هم شاید درصددند از این نمد کلاه های سیاسی برای انتخابات ریاست جمهوری در سال 96 بدوزند نقل خاطره «رضا نیازمند» اولین رییس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران می تواند جالب باشد.
دکتر نیازمند که متولد 1300 خورشیدی و همچنان در قید حیات است و در تهران زندگی می کند این گونه روایت کرده است:
« من 5 سال معاون صنعتی و معدنی وزارت اقتصاد بودم. در زمان آقای عالیخانی و اوایل دهه 40 بود که مملکت در رکود بسیار شدیدی به سر می برد. رکودی که به دلیل اصلاحات ارضی درست شده بود. عالیخانی را وزیر کرده بودند تا کشور را از رکود درآورد و صنعتی کند. وقتی از بانک ها می پرسیدیم وضعیت اقتصادی تُجّار به چه صورت است و پول دارند یا نه، پاسخ می دادند اینها در حساب هایشان پول ندارند. چون پول هایشان را از بانک ها گرفته اند و برده اند زیر حجره هایشان چال کرده اند و مثل گنج روی آنها را پوشانده اند! یک قالیچه هم انداخته اند تا کسی متوجه نشود یا این که در خانه و زیر زمین و جایی پنهان کرده اند. می پرسیدیم چرا این کار را کرده اند؟
می گفتند شاه، زمین های مالکین را که همه پول دار و با نفوذ بوده اند در جریان اصلاحات ارضی گرفته و به روستاییان داده و حالا تجار می ترسند که نوبت آنها شود و می گویند برای ماهم لابد خوابی دیده اند و برنامه دارند.
بنا بر این پول هایشان را از ترس گرفته اند و در جایی چال کرده اند… ما هم بازرگانان و اقتصاددانان و بانکی ها را دعوت کردیم تا کمک و مشورت بگیریم اما شروع کردند به تکرار حرف هایی که در کتاب ها یاد گرفته بودند تا این که عالیخانی گفت حسابداران خبره را بیاورید.
مهدی سمیعی که تحصیل کرده حسابداری در خارج از کشور بود و معاون و بعد رییس کل بانک مرکزی شد دست خود را بالا برد و اجازه صحبت خواست.
او بود که گفت تاجران پول دارند ولی پول های خود را از بانک ها گرفته اند. آنان را جمع کنیم و به آنان اطمینان دهیم می خواهیم از آنها حمایت کنیم تا پول شان را چند برابر کنیم و آنها هم کار وصنعت راه بیندازند. هم من و هم عالیخانی از این حرف خیلی خوش مان آمد و قرار شد یکی یکی آنها را صدا بزنیم و به خصوص به آنان که کالاهای صنعتی وارد می کردند اطمینان دهیم حمایت خواهند شد و نباید بترسند.
یادم هست حاجی برخوردار را که آن موقع رادیو وتلویزیون وارد می کرد دعوت کردم و به او پیشنهاد دادم به جای واردات تولید کند.
به او گفتم به شما پروانه ساخت رادیو وتلویزیون می دهیم و از شما حمایت می کنیم تا بتوانید کالاهایتان را بفروشید. از وارد کننده گمرکی می گیریم ولی به شما امتیاز خواهیم داد. همین شد که او تقاضای پروانه داد و پروانه گرفت و تولید خود را شروع کرد.
در همان زمان بود که به ایروانی هم برای کفش ملی پروانه دادیم و به خیلی های دیگر و این کارها اولین قدم ها برای صنعتی شدن کشور بود و یکی دو ساله از رکود خارج شدیم.»
[احتمالا شما خواننده این سطور اظهاراتی این چنین واقع بینانه را که در عمل نیز قرین با موفقیت بوده با خیال بافی های مدعیانی قیاس می کنید که تزهای اقتصادی شاذّ می دهند و احیانا با شعار اقتصادی در پی تحقق رؤیای سیاسی خود هستند ولو بارها از صندوق رأی دست خالی بازگشته باشند!]
«آینده نگر» گزارش «اکونومیست» را هم نقل کرده که پاشنه آشیل اقتصاد ایران را وابستگی بیش از حد به بازار نفت دانسته و با توجه به نام گذاری سال 1395 به عنوان سال «اقتصاد مقاومتی» می توان مهم ترین راه تحقق آن را کاهش وابستگی به نفت دانست.
نکته ای که رییس جمهور روحانی هم بر آن انگشت گذاشته تا به شعارهای منتقدان خود که امید دارند با اتکا به این شعار زمینه بازگشت خود به قدرت اجرایی را فراهم آورند نیز پاسخ عملی داده باشد. همان «اقدام وعمل» که مورد تاکید رهبری در پیام نوروزی هم قرار گرفت.
[این نکات و اشارات البته از نویسنده این سطور است نه «آینده نگر»ی که پیش از پیام نوروزی و نام گذاری سال 95 منتشر شد].
این مجله به نقل از اکونومیست می نویسد: « روز 16 ژانویه 2016 یا 26 دی 1394 برای همیشه به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ ایران ثبت خواهد شد زیرا با رفع تحریم ها ایران به جامعه جهانی بازگشت.
شرایط فعلی کسب و کار در ایران اما مصداق همان ضرب المثل است که هر که را طاووس خواهد جور هندستان ( هندوستان) کشد.
با وجود بزرگ ترین ذخایر گاز طبیعی در جهان و چهارمین ذخایر نفت و برخورداری از اقتصادی متنوع خصوصا در بخش تولید و جمعیت جوان تحصیل کرده فضای کسب و کار کمتر مورد استقبال قرار می گیرد زیرا هنوز منافع و نفوذ بخشی از حکومت در جنبه های اقتصادی کشور متداول و مرسوم است و همین سبب شده اقتصاد ایران بیش از حد به بازار جهانی نفت وابسته باشد. ..
روز 23 ژانویه ایران میزبان رییس جمهوری چین بود و دو طرف بر سر مراوادات تجاری به ارزش 600 میلیارد دلار طی 10 سال به توافق رسیدند.
بلافاصله رییس جمهور روحانی به ایتالیا و فرانسه رفت و قرار دادهایی به ارزش 55 میلیارد دلار امضا کرد.این در شرایطی است که سلطه گروه های خاص بر سراسر اقتصاد ایران سایه افکنده و گروه هایی که خارج از مجموعه قوانین تجاری و حقوقی بین المللی در بخش های مختلف اقتصادی فعالیت می کنند و افراد ذی نفعی که عنودانه به رفع تحریم ها می نگرند.»
پیشنهاد اکونومیست روشن است: «اصلاحات بازار محور، افزایش نقش بخش خصوصی و تنوع بخشی به اقتصاد و قطع وابستگی به نفت».
«آینده نگر» گزارش های متنوع دیگری هم دارد و جالب است بدانید موضوعات آن تنها اقتصادی نیست. کما این که از سینما و هنر هم غفلت نکرده و نقدهایی خواندنی درباره فیلم هایی مانند « در دنیای تو ساعت چند است» و چند فیلم خارجی دارد و هیچ یک از اینها البته عجیب نیست وقتی به نام حرفه ای های تحریریه توجه کنیم.
تنها نکته شگفت آور این است که مجله خوان ها و مجله گردهای حرفه ای با «آینده نگر» مانند بهترین مجلات روی دکه همچون مهرنامه، تجربه، صدا و تجارت فردا آشنا نیستند. آیا به خاطر لوگو و شکل نوشتاری نام واره یا نام آن یا طرح روی جلد یا تصور صرفا اقتصادی و بازرگانی از مجله نیست؟
مطالعه ویژه نامه نوروزی «آینده نگر» را به خوانندگان مطبوعات و نیز مدیران تصمیم گیر اقتصاد ایران توصیه می کنیم و کاش یک نسخه برای چهره پیش گفته سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی بفرستند که در تازه ترین موضع گیری گفته بود « انقلاب اسلامی هنوز وارد اقتصاد نشده است» تا همه دریابند نه نیاز به اختراع دوباره چرخ است ونه تجربه کردن هزارباره روش های شکست خورده .
کافی است خاطره نقل شده از دکتر نیازمند را بخوانند، تا به این نتیجه برسند که اقتصاد باید به بخش خصوصی سپرده شود یا از گزارش های دیگر دریابند پاره ای نهادها که به هر دلیل مالیات نمی پردازند باید مالیات دهند و در حساب و کتاب شفاف باشند و قس علی هذا و نکاتی که در آینده نگر یا گزارش اکونومیست نیامده اما هر که به اقتصاد سالم و رقابتی باور داشته باشد به آنها باور دارد؛ کوتاه ترین راه برای مقاوم سازی اقتصاد ملی…