طلاق عاطفی بهتر است یا طلاق رسمی؟!

مشکلشان نه اعتیاد است و نه خشونت و کتک کاری! فقط از بی‌مهری‌های یکدیگر می‌گویند. داستان‌های عشق دیگران را تعریف می‌کنند و دیگر زندگی مشترک فعلی، دلشان را زده. متاسفانه آنها دچار طلاق عاطفی شده اند. در حال حاضر آمار دقیقی از میزان وجود طلاق عاطفی در دست نیست اما به قدری طلاق عاطفی در میان زوج ها افزایش پیدا کرده که شاید آمار آن در کشور از طلاق قانونی نیز بیشتر باشد!

 
پای صحبتشان که می‌نشینی از خاطرات شیرین اوایل ازدواجشان می‌گویند. هیچ وقت فکرش را هم نمی‌کردند که قرار است رابطه شیرینیشان به اینجا ختم شود. حرف‌هایشان نشان می‌دهد که مشکل خاصی ندارند! اما به قدری نسبت به یکدیگر سرد شده‌اند که راهکار دادن به آن‌ها بی‌فایده است. گوششان بدهکار نیست و خودشان هم نمی‌دانند چرا دیگر همدیگر را دوست ندارند؟  
 
قصه زوج‌هایی را می‌گویم که امثال آن‌ها اطراف ما وجود دارند. مشکلشان نه اعتیاد است و نه خشونت و کتک کاری! فقط از بی‌مهری‌های یکدیگر می‌گویند. داستان‌های عشق دیگران را تعریف می‌کنند و دیگر زندگی مشترک فعلی، دلشان را زده. از تغییر رفتار یکدیگر می‌نالند و می‌گویند: روزهای ابتدای آشنایی، رفتار مناسب تری داشت! وگرنه که عاشقش نمی‌شدم! متاسفانه آنها دچار طلاق عاطفی شده اند.
 
در حال حاضر آمار دقیقی از میزان وجود طلاق عاطفی در دست نیست اما به قدری طلاق عاطفی در میان زوج ها افزایش پیدا کرده که شاید  آمار آن در کشور از طلاق قانونی نیز بیشتر باشد!
 
عشقی که بعد از ۴ سال تمام شد!   
 
علی و نسیم ۴ سال است که با یکدیگر ازدواج کرده‌اند. امروز تفاوت‌هایشان برایشان قابل درک نیست. علی از نسیم خسته شده و نسیم از علی گله می‌کند. زندگیشان شده پیدا کردن ایرادات یکدیگر و از همدیگر انتقاد کردن!  
 
نسیم ۲۹ سالش است و در رابطه با مشکلات زندگی مشترکشان می‌گوید: روزهای اول عشق میان ما در اوج خود بود. علی به خاطر من هر کاری می‌کرد. قبل از اینکه با یکدیگر عقد کنیم، قول‌های زیادی به من داده بود. دلم می‌خواست حداقل مردانه پای حرف‌هایش بماند. دخالت خانواده‌اش در زندگی ما حد و مرزی ندارد! من دلم زندگی با آرامشی را می‌خواهد، همانطوری که از اول علی قول داده بود آن را برایم فراهم کند.  
 
نسیم ادامه می‌دهد: علی نه معتاد است و نه کتکم می‌زند! ایراد اخلاقی او این است که زود عصبانی می‌شود. بار‌ها به مشاوره مراجعه کردیم اما انگار او نمی‌خواهد که خودش را اصلاح کند. چند روزی خوب می‌شود، مهربان می‌شود، اما نمی‌تواند اخلاق واقعی خود را تغییر دهد.  
 
این خانم ۲۹ ساله از کمبودهای عاطفی‌اش در زندگی مشترک حرف می‌زند و می‌افزاید: هر کسی یک اخلاق بدی دارد، خب علی هم ایرادات مربوط به خودش را دارد، اما مشکل اصلی اینجاست که اخلاق من و علی با هم جور نیست. ما از یکدیگر بیزاریم و دیگر نمی‌توانیم با هم زندگی کنیم.   
نسیم می‌گوید: من تنهایی را به زندگی کردن با مردی که دیگر هیچ حس و علاقه‌ای به او ندارم ترجیح می‌دهم. آن قدر که دیگر هیچ چیزی با او من را خوشحال نمی‌کند.  
 
علی اما ۳۵ سال دارد. او هم که به این نتیجه رسیده که ادامه دادن به این زندگی به صلاحشان نیست به خبرنگار «فردا» می‌گوید: من تصور دیگری راجع به نسیم داشتم. فکر می‌کردم که بتواند به زندگی مشترکمان عشق، محبت و آرامش بدهد. اما او از من بیزار است. زندگی امروز ما طوری است که انگار دیگر دوست داشتن در آن تمام شده.  
 
این مرد ۳۵ ساله ادامه می‌دهد: ما می‌توانیم به این زندگی ادامه دهیم اما وقت خودمان را تلف می‌کنیم. نه من علاقه‌ای به نسیم دارم و نه نسیم علاقه‌ای به من. پایان این زندگی به نفع هر دوی ماست.   
 
طلاق عاطفی بهتر است یا طلاق رسمی؟   
 
مریم شاه حسینی، روان‌شناس بالینی نیز با اشاره به طلاق عاطفی در میان زوج‌های جوان به خبرنگار «فردا» می‌گوید: خیلی مهم است که پایه و اساس یک زندگی مشترک چگونه بنا شود. اگر اساس ازدواج تفاهم، محبت و صداقت باشد، هیچ‌گاه زوج‌های جوان به این حد از یکدیگر دلسرد نمی‌شوند.  
 
این روان‌شناس ادامه می‌دهد: در برخی از ازدواج‌ها، مشکلات اولیه نادیده گرفته شده و به مرور زمان و با انباشته شدن این اختلاف نظر‌ها، صبر زن و مرد تمام شده و موجب ایجاد نارضایتی میان آن‌ها می‌شود. زوج‌های جوانی که زندگیشان به این مرحله می‌رسد، به مشاوره مراجعه کرده و تلاش کنند تا با راهنمایی‌های او زندگیشان را سرشار از محبت، آرامش و علاقه کنند.  
 
به عقیده شاه حسینی اگر طلاق عاطفی ایجاد شده در رابطه زناشویی، با وجود تلاش‌های زوجین و راهنمایی‌های مشاوره، تغییری در زندگی آن‌ها ایجاد نکرد و همچنان طلاق عاطفی در می‌انشان قرار داشت، بهتر است که آن دو به طور رسمی از یکدیگر.  
 
مریم شاه حسینی تصریح می‌کند: زن و مردی که طلاق عاطفی گرفته‌اند، اما به خاطر فرزندشان با یکدیگر زندگی می‌کنند، الگوی رفتاری بدی برای کودک به شمار می‌رود، زیرا که نبود عاطفه در خانواده موجب اضطراب، افسردگی، تنش و عصبانیت کودک خواهد شد.  
 
این روان‌شناس علت اصلی طلاق عاطفی را ازدواج غلط می‌داند و می‌گوید: ازدواج‌های ناخواسته و زودهنگام، یعنی‌‌ همان ازدواج‌هایی که برای رهایی از سخت گیری‌های خانواده و یا به دلیل حرف مردم شکل می‌گیرد، باعث ایجاد طلاق عاطفی می‌شود. این در حالی است که برخی از زنان به دلیل ترس از مطلقه شدن و یا وابستگی اقتصادی از طلاق صرف نظر می‌کنند و به این ترتیب مشکلاتی چون فساد در جامعه که به مراتب بد‌تر از افزایش تعداد طلاق است به وجود می‌آید.  
 
او درباره راه‌های جلوگیری از ایجاد طلاق عاطفی در میان زوج‌های جوان تصریح می‌کند: رسانه‌ها نقش مهمی در آموزش‌های لازم برای ازدواج مناسب جوانان دارند. همچنین مراجعه به مشاوره از‌‌ همان ابتدا برای داشتن معیارهای مناسبی در انتخاب همسر، بسیار موثر خواهد بود. از سوی دیگر زن و مرد در زندگی مشترک باید زمان بیشتری را برای یکدیگر صرف کنند تا بتوانند این حس را در شریک زندگیشان ایجاد کنند که حضورش در زندگی چقدر با اهمیت است.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک