چرا خودکشی ها به فضاهای عمومی کشیده شده اند؟
دو شب گذشته دختر 24 ساله ای پس از پریدن از پل عابر پیاده و تصادف با خودرویی که در حال عبور از خیابان هنگام بوده، جان خود را از دست داد.
به گزارش تارنمای شهر، هرچند اطلاعات دقیقی از چگونگی مرگ او تاکنون منتشر نشده اما در خبری که رسانه ها منتشر کرده اند آمده است: این دختر در پل استقلال خیابان هنگام اقدام به خودکشی کرده است.
مرگ دختر 24 ساله، ششمین خودکشی است که دو هفته گذشته در سطح شهر و فضای عمومی شهر تهران اتفاق می افتد.
در آخرین مورد پیش از این هم مردی که شنبه گذشته 25 اردیبهشت ماه، در خیابان خیام قصد پریدن از پل عابر پیاده را داشت، با تلاش آتش نشان ها به زندگی بازگشت.
دو روز پیش از این هم مرد جوانی در میدان رسالت قصد خودکشی و پریدن از پل عابر پیاده را داشت که با اقدام به موقع آتش نشان ها موفق به این کار نشد.
16 اردیبهشت ماه هم دختر 14 ساله ای با پریدن از پل ولایت اتوبان نیایش خود را کشت.
4 روز پیش از این حادثه هم مرد 50 ساله ای به دلیل ناتوانی در پرداخت هزینه های درمان بیمارستان میلاد در این محل از پنجره بیمارستان خود را به بیرون پرتاب کرد اما زنده ماند.
یک روز پیش از این حادثه، تصویر مرد 65 ساله ای که خود را از پل عابر میراداماد حلق آویز کرد، فضای مجازی را تحت تاثیر خود قرار داد.
خودکشی علنی
وجه تمایز خودکشی هایی که این روزها تیتر یک رسانه ها و فضای مجازی اند، علنی بودن وقوع آنها در فضای عمومی و علنی شهری است. نقطه اشتراک همه آنها پرتاب شدن از ارتفاعات در دسترس و در معرض دید و اقدام عاجلانه قربانیان است.
به نظر می رسد این روش خودکشی در روزهای گذشته یک اعتراض برای اینکه افراد بگویند این مسأله، مسأله خصوصی من نیست.
چه عواملی در تقویت و ظهور این پدیده اجتماعی در فضای عمومی و شهری تاثیرگذار بوده است؟ آیا می توان اقدامات را اعتراضی به وضعیت معیشت و اقتصادی دانست؟ آیا طیف سنی قربانیان می تواند یکی از مولفه های اقدام به خودکشی باشد؟
در تمامی موارد رسانه ای شده، جز مردی که در بیمارستان میلاد کشته شد، جزییاتی دقیقی از چرایی و چگونگی حوادث وجود ندارد. فواصل زمانی کوتاه مدت هر کدام از رویدادها باعث شده خبرنگاران و رسانه های داخلی کمتر فرصت و امکان دسترسی به اطلاعات را داشته باشند.
در این حوادث تنها تکرار و توالی مورد توجه قرار گرفته و علت وقوع 5 مورد آن مشخص نیست. طیف سنی قربانیان از 14 تا 65 سال گسترده است و عواملی مانند بیکاری و مصرف مواد مخدر از دلایل اقدامات توصیف شده است. در نتیجه می توان گفت موضوع این خودکشیها عموما اختلافات خانوادگی نیست؛ بلکه اجتماعی است.
از طرفی نکته مهم در خودکشی های خیابانی، این است که باید پلها، اماکن عمومی و تاسیسات عمومی شهر را تا جایی که میتوان امن کرد تا مانع از این اقدامات شد.
در واکنش به خودکشی های سریالی در تهران، هاشمی، وزیر بهداشت از رسانه ها خواست تا کمک کنند که اختلالات روانی و به ویژه خودکشی در کشور، به اپیدمی تبدیل نشود و بگونه ای نباشد که مردم از چنین رفتارهایی تقلید کنند.
وزیر بهداشت در ادامه گفت: اطلاع رسانی و خبر به ویژه در مورد رخدادهایی مانند خودکشی و اختلالات روانی کار دشواری است زیرا از یک سو رسانه ها قصد دارند اخبار را مخابره کنند و از سوی دیگر این خبر همانند شمشیری دو لبه است. از یک طرف می خواهند به جامعه امید دهند و از طرف دیگر نباید واقعیت ها را کتمان کرد که کار سختی است و نیازمند هنرمندی، علم، تجربه و خویشتن داری است.
به تازگی یکی از مسئولان وزارت بهداشت در رسانهها اعلام کرد که آخرین نرخ برآوردشده خودکشی حدود ٣ در صدهزار است. البته آمار سازمان پزشکی قانونی از مرگ ناشی از خودکشی رقم بالاتری است.
رییس سازمان پزشکی قانونی کشور هم 22 اردیبهشت ماه از کاهش 1.8 درصدی خودکشی خبر داده است.
این در حالی است که تابناک، به تازگی و با گلایه از سکوت رسانه ای در برابر این پدیده اجتماعی نوشت: اصولا خودکشی در کشورمان در یک لحظه رخ میدهد و در همان لحظه تمام میشود و چیزی از آن برای بحث و بررسی در روزهای بعد باقی نمیماند.
شاید به این دلیل که برخی بر این باورند که با مطرح کردن این مسائل، قبحشان میشکند و به این دلیل بهتر است که دربارهشان سکوت شود. تئوری عجیبی که به رغم حضور در عصر انفجار اطلاعات و دسترسی به دنیای مجازی، هنوز برخی بر درستی آن تاکید دارند و مخالف رسانهای شدن اخبار خودکشیها هستند.
این در حالی است که تجویز سکوت برای اخبار خودکشی، یک آفت بزرگ به همراه دارد که چیزی نیست جز نادیده گرفتن درد و به طبع آن، چشم بستن بر علتهایی که خودکشی معلول آنهاست.
سکوت رسانه ای علاوه بر آنچه تابناک اشاره کرد، همچنین مانع از بیان انتقاد و اعتراض به عملکرد سازمان ها و نهادهای مرتبط خواهد شد.