هر چیزی که میخواهید از زندگی احسان علیخانی بدانید! + تصاویر
در این شماره بیوگرافی ، سبک زندگی و عکس های زیبا از سبک لباس پوشیدن احسان علیخانی و خانواده اش را مشاهده می کنیم .
بیوگرفی احسان علیخانی
نام : احسان
نام خانوادگی : علیخانی
تاریخ تولد : ۱۳۵۸/۸/۱۵
محل تولد : تهران
محل سکونت : تهران خیابان هروی
تحصیلات : فارغ التحصیل رشته مدیریت بازرگانى از دانشگاه تهران
تاهل : مجرد
احسان علیخانی متولد ۱۵ آبان ۱۳۵۸ در تهران است و ساکن خیابان هروی است ،
فارغ التحصیل رشته مدیریت بازرگانی از دانشگاه تهران است ، ۲ خواهر و یک
برادر دارد و خودش فرزند آخر خانواده است.
دوران کودکی احسان علیخانی
مادرش پرستار بازنشسته است و به گفته خودش بهترین دوستش است. در دوران
مدرسه درسخوان اما شیطون بوده و برای مهار شیطنت مدیر مدرسه او را مبصر
کلاس کرد. در دوران دبیرستان ۱ سال در تیم نوجوان پرسپولیس و ۱ سال سایپا
بازی کرد و بعلت ۳ بار شکستگی پا دیگر قادر به بازی در چمن نبود و سراغ
فوتسال و تنیس رفت.
برپا کننده جشن ها و مراسم مدرسه در دبیرستان و اجرای تئاتر بوده است.
سال ۱۳۷۹ با رتبه ۷۷۰ با رشته مدیریت بازرگانی وارد دانشگاه تهران شد در
سال ۷۹ با دستیاری کارگردانی در سریال ها و فیلم های سینمایی وارد کار هنری
شد مثل پرونده های مجهول – بهشت آبی – هفت ترانه.
با دیدن اجرای جواد یحیوی به کار اجرا علاقه مند شده ، اولین برنامه
زنده اش در سال ۱۳۸۰ بوده ، او اجراهایی مانند صبح آمد و ماه عسل و.. را
برعهده داشته است. سال ۸۱ بعنوان کارگردان آیتم وارد شبکه ۱ شد و در سال ۸۲
خیلی اتفاقی جلوی دوربین رفت و اجرا را شروع کرد.
ماه عسل
ماه عسل نام برنامه ای زنده است که در ماه رمضان هرروز از شبکه ۳ سیمای
جمهوری اسلامی ایران پخش می شده است. تا پیش از رمضان ۱۳۹۱ تهیه کنندگی و
اجرای این برنامه را احسان علیخانی بر دوش داشت، حتی سال ۸۷ هم فرزاد حسنی
مجری این برنامه بود، اما در سال ۹۱ تهیه کننده این برنامه مجید یوسفی و
مجری این برنامه علی ضیا انتخاب شدند. موضوع این برنامه در قالب اجتماعی
است. مهمانان این برنامه می تواند از هر قشری باشد از جمله: معلول، شاعر،
نخبه و … مجدداً در سال ۹۲ اجرای این برنامه به احسان علیخانی سپرده شد و
این امر در سال ۹۳ تکرار شد.
قسمتی از مصاحبه با احسان علیخانی :
آقای علیخانی می خواهم کمی در مورد دوران تحصیلتان برایمان بگویید. از معلم هایی که داشتید آیا کسی هست که با او در ارتباط باشید؟
اگرچه
کمی بازیگوش بودم اما با معلم هایم رابطه ی خوبی داشتم. با دو تا ازمعلم
هایم هنوز هم ارتباط دارم و هرازگاهی همدیگر را می بینیم. معلم تاریخ
راهنمایی و معلم تاریخ دبیرستان. یک دوره دیدار سالیانه با بچه های مدرسه و
معلم ها از قدیم داشتیم و بیشتر در این دوره ها می بینمشان.
برویم سراغ مسئله ی «بیژن». کسی که به واسطه ی انتشار ویدیوی
درس پس دادنش سر کلاس از تحصیل انصراف داد و از شهر و دیارش هم کوچ کرد.
شما او را به ویژه برنامه ی نوروزی تلویزیون دعوت کردید. چه کسی را در قضیه
ی بیژن مقصر می دانید؟
امسال یکی از موضوعاتی که بسیار
برایمان مهم بود و در برنامه ی عید خیلی به آن پرداختیم وجود مثبت و منفی
فضای مجازی بود. من مثل خیلی ها این بلوتوث را سال ها قبل دیده بودم و
نزدیک های عید آیتم گزارش خبری بیست و سی را دیدم و احساس کردم می توانم با
دعوت از این بچه یعنی بیژن، کاری کنم که دلش را شاد کنیم. وقتی که گفت
مسخره کردن آدم ها زندگی من را عوض کرد و منزوی و تنها و سرشکسته شدم، من
احساس کردم که می توانیم شب عید کمی باعث تسکین دردهای این بچه بشویم.
احسان علیخانی در عروسی حامد و عاطفه علی نیا
اتفاقا موضوع اصلی و رویکرد اصلی ما بحث خندیدن و به سخره گرفتن یک آدم
بود و بعضی مواقع یک موضوعی را حواسمان نیست و همین طوری در فضای مجازی دست
به دست می کنیم، که در نهایت می تواند باعث عوض شدن مسیر زندگی یک آدم
شود. نگاهمان این بود که بتوانیم کمک کنیم و حال خوبی را به نوجوانی
برگردانیم. به ویژه بعد از اینکه این همه به او خندیده بودند. بالاخره او
را به استودیو آوردیم و آیتمش را هم ساختیم و پخش کردیم و بعد «محسن
تنابنده» که یکی از بهترین های طنز در ایران است، جلویش ایستاد و نهایتا آن
پیشنهاد را به او داد.
شما همیشه در گفت وگوهایتان اعلام می کنید که مادرتان برایتان از جایگاه والایی برخوردار است، این رابطه خوب همچنان ادامه داد؟
-بله…حتما… مگر می تواند غیر از این باشد؟ من هرچه دارم از دعای خیر مادرم دارم.
شهرت برایتان دردسر ساز نیست؟
-بله… خیلی… خیلی
جدی می گویم به کسانی که هنوز به شهرت نرسیده اند، توصیه می کنم که هنوز
تا به شهرت نرسیده اند، خیلی راحت تر زندگی می کنند. شهرت خیلی جذاب است.
شبیه باتلاقی است که گل های نیلوفر خوشگلی روی آن هست و خیلی جذاب است…
اما وقتی داخل آن می افتی زندگی تو را تغییر می دهد و تو زورت نمی رسد که
با تغییرات زندگی خودت را سازگار کنی… بعد خسته ات می کند… زده ات می
کند…
وقتی همراه با خانواده تان هستید، این مشکلات برای آنها دردسر ساز نمی شود؟
-من
گاهی با دوستان ورزشکارم یا هنرپیشه ها بیرون می روم، مردم با آنها سلام و
علیک می کنند اما با من حرف می زنند. مثلا یک هو سرت داد و بی داد می کنند
یا از کرایه اتوبوس سر تو داد می زنند تا سریال شبکه فلان که نگرفته…
جدی می گویم… مثلا تیم ملی از لبنان باخت سر تو داد می زنند… به خاطر
گرانی سر تو داد می زنند… و احساس هم می کنند که تو یک نقشی جایی داری.
مجری باید طوری جلوی بیننده بنشیند که مردم یاد بدهکاریشان
نیفتند! ، بحث لباس های مجری از جمله مباحث مهمی است که خیلی مورد توجه
است، شما لباس هایتان را چطور انتخاب می کنید؟
-مجری باید
آراسته باشد. او جلوی مردم می نشیند و نباید طوری لباس بپوشد که مردم یاد
بدهکاری هایشان بیفتند. قطعا یکی از موارد این است که مجری باید آراسته و
تمییز باشد، اصلا خوش تیپ باشد. چه اشکالی دارد؟ ترجیح من این است که کت و
شلوار خوبم را برای مردم بپوشم. نه لباس های بدم را جلوی آنها بپوشم.
سختترین مصاحبهای که در زمینه اجرا یا گزارش انجام دادید؟
چون
اعتماد به نفس خوبی دارم، از هیچکس واهمه نداشته و برای همین با هر که
فکرش را کنید به راحتی گفتگو میکنم و اصلا مقام و پستش برایم مهم نیست؛
اما سختترین از نظر فضا، برنامهای بود که در یک هلیکوپتر ضبط میکردیم.
احسان علیخانی در بیمارستان طبی کودکان
در دوران دانشگاه به خاطراحسان علیخانی بودن از لطف و حمایت اساتید هم بهره میبردید؟
دانشگاه
ما اصلا این طوری نبود که ارفاق کند. (امیررضا خادم) میتواند این گفته
مرا تصدیق کند، چون او هم یک دوره آنجا بود. حتی در برخی مواقع اساتید موضع
هم میگرفتند.
دست فرمانت چطور است؟ فکر کنم خیلی با سرعت رانندگی می کنی؟
من سالها قبل از این تصادف آخرم هم یک تصادف داشتم.آن زمان حس می کردم
خیلی شوماخرم! اما آن تصادف به من یاد داد که هرچقدر هم شوماخر باشی نمی
توانی دیگران را کنترل کنی چون ممکن است آنها شوماخر نباشند! آن تصادف در
بیست و پنج سالگی در اتوبان همت رخ داد و خدا را شکر هیچ اتفاقی برای احدی
نیفتاد و خونی از دماغ کسی هم نیامد. ماجرا اینطور بود که من داشتم با ۱۲۰
تا سرعت در اتوبان می آمدم و ماشین جلویی یک آن از لایی کشیدن ماشین کناری
اش ترسید و منحرف شد و پایش را گذاشت روی ترمز ، مثلاً در عرض دوثانیه! آن
لحظه یکی از بهترین ری اکشن های زندگی ام بود ؛ دوثانیه آخر قبل از برخورد
با دوستم بلند می خندیدیم چون هیچ کاری نمی توانستیم بکنیم. من آن زمان
رونیز داشتم و ماشین مقابل ماکسیما بود. وقتی پیاده شدم من را شناخت و آمد
روبوسی کردیم. بعد عالی تر وقتی بود که صندوق ماشین را جلوی ما بالا داد و
دیدیم یک سپر و دوتاچراغ در صندوق عقب است. فهمیدیم که نیم ساعت پیش سپر و
چراغ هایش را عوض کرده بود و حالا ما دوباره داغانشان کرده بودیم. این
اتفاق اینقدر خنده دار و مهیج بود که هنوز یادش می افتم خنده ام می گیرد.
در آن صحنه فهمیدم که همه چیز دست من نیست و نمی توانم همه چیز را اداره
کنم. هرچقدر سن بالاتر می رود پخته تر می شویم.
شایعه ازدواج با آزاده نامداری
آزاده نامداری با انتشار عکس و متن زیر در صفحه شخصی اش شایعه ازدواج خود با احسان علیخانی را تکذیب کرد.
آزاده نامداری در مورد این شایعات نوشت:
نمیدونم چه اتفاقی افتاده که سه روز مونده به سال تحویل،وهمینطور پخش
مستند من این همه حاشیه رخ میده…امروز آقای علیخانی چون صفحه ای در
اینستاگرام ندارن ازمن خواستن توضیحی به هوادارانشون ودوستای خوب خودم بدم.
امروزشیش تاعکس مربوط به سه سال پیش به ناگهان منتشرشد،نه میدونیم کی
ونه میدونیم چرا،،فقط باید بگم این عکسها در آتلیه ی آقای بابک مانی برای
مجله ای گرفته شد درسال نود ویک که مابه اتفاق سالتحویل اجراکردیم،،فقط
همین،آنقدر عادی،،،خلاصه هدف ازانتشارش اینروزا چی بوده نمیدونم،..ایشالا
امسال شبکه سه بهترین خواهد بود مطمینم..واین حاشیه ها کاری ازپیش
نمیبره..یاحق