روايت تكان دهنده از هفت هزار جراحي در چهار سال
* 4ساله 7 هزار عمل جراحی موفقیت آمیز داشتهام
*هر ماه حدود 20 بیمار را در مناطق محروم به طور
رایگان عمل میکنم
* حتی برخی بیماران مناطق محروم را که احتیاج
باشد، به تهران منتقل میکنم
* یک عکاس حرفهای تمام 7 هزار عمل جراحی
موفقیت آمیز را عکاسی کرده است
* امسال مجهزترین مرکز علوم اعصاب خاورمیانه در
ایران راه اندازی میشود
*ویژگیهای نخستین «هتل بیمارستان» خاورمیانه در
ایران
*بیمارستانهای عمومی دغدغه رضایتمندی بیمار را
ندارند
*روابط عاطفی بین بیمار و
پزشک را با پول نمی توان خرید
او دکتر رضا جباری نام دارد، متولد 1361 و زادگاهش
مسجد سلیمان و جراح مغز و اعصاب و فارغ التحصیل
از دانشگاه شهید بهشتی است. دکتر جباری باوجودی جوانی توانسته رتبه برتر برد تخصصی
در کشور را کسب کند.
«هر ماه حدود 20 بیمار را با عشق و علاقهای که
به مناطق محروم به خصوص مردم زادگاهم دارم، به طور رایگان عمل میکنم.» این را
مردی که میخواهد آقای جراحی ایران نام بگیرد، میگوید و میافزاید: «3 روز از هر ماه
به مسجد سلیمان و روستاها و مناطق عشایری اطراف این شهر سفر میکنم و بیماران را ویزیت
می کنم و اگر احتیاج باشد آنها را به تهران انتقال میدهم.» وی در گفتگو با «راه
مردم» معجزاتی را که در حین عمل جراحی دیده، روایت میکند.
او که در سن 29 سالگی فارغ التحصیل جراحی مغز و اعصاب شده است، در حال
حاضر در بیمارستان لقمان، هتل بیمارستان گاندی، بیمارستان شرکت نفت مشغول به فعالیت
بوده و علاقه بسیاری به کار خود دارد.
دکتر جباری البته یک خبر خوش نیز دارد:«اگر امروز
کسی سکته مغزی کند کجا میتواند مراجعه کند؟ به هر بیمارستانی که مراجعه کند فقط در
بخش «آی سی یو» بستری میشود اما با راه اندازی مجهزترین مرکز علوم اعصاب خاورمیانه
در ایران ، این دغدغه نیز امسال به طور کامل رفع خواهد شد. حال گفتگوی «راه مردم» با
وی را در ادامه بخوانید:
تاکنون چند عمل انجام دادید؟
از زمان فارغالتحصیلی تاکنون 7 هزار عمل جراحی
داشتم. در این جراحی ها دوست و همکارم آقای معدنچی که عکاس حرفه ای است در تمام عمل
هایم حضور دارد. تمام عکسها را جمع آوری کرده و تعدادی از آنها را به سمتی می برند
که مقالات علمی تهیه کنند. هر ماه حدودا بین 100 تا 150 عمل جراحی انجام می دهم.
همه این 7 هزار عمل جراحی موفیت آمیز
بوده است؟
تاکنون موفقیت آمیز بوده و اتفاق خاصی رخ نداده
و همه اینها از لطف خداست. در واقع، تمامی عمل های جراحی از کوچکترین تا بزرگترین به
لطف خدا موفقیت آمیز بوده است.
آقای دکتر، تاکنون عمل سختی انجام دادهاید
که بگویید به خواست خدا و عنایت او با موفقیت صورت گرفته است؟
همیشه که چاقوی جراحی به دست میگیرم با نام خدا
کارم را آغاز می کنم. اعتقاد دارم که ما وسیله ایم و شفا دهنده
خداست. به همین خاطر خداوند همیشه لطف و محبت خود را شامل حالم کرده و احساس می کنم
در تمامی عملهایم خدا عنایت می کند.
از زمانی که دانشجو بودم تاکنون حدود 12 سال
است؛ 3 روز از هر ماه به زادگاهم؛ مسجد سلیمان می روم و به یک مرکز خیریه سر میزنم. همچنین به روستاها و مناطق عشایری اطراف
شهر سفر میکنم و بیماران را ویزیت می کنم و اگر احتیاج باشد آنها را به تهران انتقال
میدهم.
هر ماه حدود 20 بیمار را با عشق و علاقهای که به
مناطق محروم به خصوص مردم زادگاهم دارم به طور رایگان عمل میکنم. در این میان لطف
خدا را در سایر جراحی ها دیدم.
از برخی معجزاتی که در عمل جراحی
دیدید، روایت کنید؟
روزی ام آر ای یک خانم را آوردند و گفتند نابینا
شده و دست و پایش حرکت نمی کند. او تومور بزرگ مغزی خوش خیم در سر داشت و در فقر کامل
به سر می برد. ام آر آی او را دیدم گفتند
5 سال گذشته است و در طول 5 سال این تومور بسیار بزرگ شده بود و فقر تنها علتی بود که این زن تا آن زمان معلاجه نشده بود. همان
روز براساس هماهنگی هایی که صورت گرفت این خانم از مسجد سلیمان به تهران انتقال داده
شد. از این اتفاق چندین سل می گذرد. زمانی که مریض را عمل کردیم نیمی از جمجمه او را
تومور تشکیل داده بود. سرانجام این زن عمل شد و حدود یک ماه در بیمارستان بود. بینایی
او کامل نیست اما حالا می بیند و راه می رود. مانند این موارد آنقدر زیاد است که در
زندگی کاری ام رخ داده و تاکنون هر چه دارم از دعای مردم است.
آیا هیچ وقت نخواستید برای ادامه کار
به خارج از کشور بروید؟
من در 14 سالگی دیپلم گرفتم. در دبیرستان تیزهوشان
شیخ انصاری درس خواندم و در المپیادها مقام کشوری کسب کردم و آن زمان موقعیت اینکه
به خارج از کشور بروم فراهم شد اما مسائل عاطفی خانوادگی هیچ گاه اجازه نداد که حتی
به این موضوع فکر کنم. تاکنون یک لحظه به این موضوع فکر نکردم که جایی غیر از ایران
باشم.
به اعتقاد من خدا به هر پزشکی استعدادی خاصی بخشیده
داده و پزشک باید هنر و علمی که در اختیار دارد را به مردم سرزمین خودش هدیه دهد. مسائلی
در روابط عاطفی بین بیمار و پزشک که با پول قابل قیاس نیست.
به نظر شما، الان بیمارستانهای
دولتی و خصوصی در چه وضعیتی قرار دارند؟
در بیمارستانهای دولتی خصوصا در سالهای اخیر روند
خوبی را در بازسازی بیمارستانها و تجهیزشان
شاهد بودیم. خوشبختانه بودجههای خوبی به بیمارستانها تعلق گرفت. حتی یکسری از امکاناتی
که در بیمارستانهای دولتی وجود دارد در بیمارستانهای خصوصی نیست. بیمارستانهای دولتی
و دانشگاهی خاص از بیمارستانهای خصوصی پیشی گرفته و گاهی امکانات اتاق عملشان بهتر است. منتها تنها امکانات
ملاک نیست بلکه نوع رسیدگی و نوع برخورد و تامین مسائل روحی و عاطفی بیمار نیز بسیار
حائز اهمیت است؛ مواردی که در رضایتمندی بیمار تاثیر دارد. به اعتقاد بنده، بخش دولتی
در این قسمت بسیار ضعیف عمل کرده است.
به عنوان مثال بیمارستان گاندی یکی از بیمارستانهای
خصوصی بسیار خوب است که یکی از ویژگی های آن این است که از امکاناتی مثل هتل برخوردار
است، ضمن اینکه امکاناتی برای همراهان مریض فراهم ساخته است. هتل بیمارستان گاندی،
اولین ساختاری است که در تلفیق نظام سلامت و گردشگری ایجاد شده و جزء مجموعههای گردشگری
در سال 94 مصوب هیات دولت شده به شمار می رود که البته در حال حاضر ثبت ضوابط و شکلگیری
آن طی میشود.
از دیگر ویژگیهای نخستین هتل
بیمارستان خاورمیانه و ایران بگویید؟
هتل بیمارستان گاندی این ویژگی را دارد که به جز
تختهای بستری و حالت بیمارستانی خود، مکانی را برای گذراندن دوره نقاهت بیمار(پس از
جراحی ها و قبل از آن) در نظر گرفته و امکان اقامت همراهان را نیز فراهم کرده است که
رضایتمندی بالای بیماران را به همراه داشته است؛ خصوصا برای بیمارانی که از راههای
طولانی به تهران می آیند.
در مجموعه هتل بیمارستان گاندی یکسری از رشتههای
فوق تخصصی به طور خاص با توجه به توانمندی سهامداران و پزشکانی وجود دارد. در این میان، هیات مدیره در حال شکل
گیری برخی بخشها به صورت خاص تر است. به عنوان مثال در بخشهای سلتراپی یا سلول درمانی، رادیوتراپی ، قلب و
کلینیک پوست و زیبایی، گاندی تنها بیمارستان خصوصی است که امکانات خاصی را به همت اساتید
دانشگاهی که در این بیمارستان مشغول هستند، دارد.
در قسمت علوم اعصاب شاید برای اولین بار در کشور
مجموعه بسیار قوی را در نظر داریم که در حال شکلگیری است که تمامی زیر شاخه های علوم
اعصاب که شامل جراحی مغز و اعصاب، داخلی مغزو اعصاب ، سایکولوژی(روانپزشک) را در بر
میگیرد.
مامی بخشها را به طور کامل قوی و مجزا در حال تکمیل است. به عنوان مثال در بخش تلفیق نورولوژی و جراحی اعصاب برای اولین
قدم در این زمینه مرکز درمانی سکته های حادمغزی در حال شکل گیری است، به طوری که هر
فردی که سکته کند اگر زیر 6 ساعت به آن مرکز مراجعه کند، درمانهای خاص برای او انجام
خواهد شد. در این درمانها لخته از رگ آزاد
می شود و اگر نشد با آنژیوگرافی آن لخته را
از رگ خارج میکنیم.
در ایران هنوز به طور جدی و منسجم چنین مجموعه ای
وجود ندارد. به طور مثال در حوزه بیماریهای تشنج و ستون فقرات ،. بیماریهای حرکتی
مانند پارکینسون ، جراحی پارکینسون، جراحی های تشنج نیز مجموعه ای مشغول فعالیت نیست.
این مجموعه ها باید به صورت بسیار کامل و مفصل ایجاد شود. فکر می کنم زمانی که به طور
کامل شکل بگیرد، قوی ترین مرکز علوم اعصاب خاورمیانه خواهد بود.
هر شخصی زمانی موفق خواهد بود که آن کارش را با تمام وجود و با عشق انجام دهد. زمانی که هدف مشخص شده باشد و به سمتش
حرکت کنیم دیگر موانعی را بر سر راه خود نمی بینیم. بنده به عنوان کوچکترن عضو جامعه
علوم اعصاب ایران هدف بزرگی را ترسیم کردم و شبانه روز کار می کنم و زحمت می کشم که این اتفاق بیفتد.
در پایان اگر ناگفته ای باقی مانده بفرمائید؟
خدا را شاهد می گیرم که تمام هدفم خدمت به مردم
سرزمینم است. اگر امروز کسی سکته مغزی کند کجا میتواند مراجعه کند؟ به هر بیمارستانی که مراجعه کند فقط در آی سی یو
بستری میشود. ان شاالله در سال 95 این مرکز تکمیل خواهیم کرد و از اینکه به مردم در
این مجموعه خدمت میکنیم لذت می بریم