چرا ایران میتواند برجام را آتش بزند؟
زمانی که ایران و قدرتهای جهانی به توافق نهایی برای حل پرونده هستهای کشورمان رسیدند، بسیاری از منتقدین اعلام کردند که متن برجام نمیتواند تضمینی برای اجرایی شدن تعهدات طرف مقابل که عمدتاً آمریکاست، باشد.
عصرخبر به نقل از نماینده: زمانی که ایران و قدرتهای جهانی به توافق نهایی برای حل پرونده هستهای کشورمان رسیدند، بسیاری از منتقدین اعلام کردند که متن برجام نمیتواند تضمینی برای اجرایی شدن تعهدات طرف مقابل که عمدتاً آمریکاست، باشد. این مسئله بارها بیان شد و در برخی موارد دولت یازدهم نیز خود به این مسئله معترف بود. مسئله عدم دسترسی ایران به دلار و همچنین اجرای تعهداتی چون آزادسازی منابع مالی ایران در خارج از کشور یا برداشته شدن تحریمهایی که مانع از ارتباطات اقتصادی ایران با کشورهای دیگر میشد، همه و همه از نقاط ضعف برجام بوده است. در طرف مقابل اما منتقدان توافق هستهای در غرب چیزی فراتر از یک توافق ساده را میخواهند. آنها سعی دارند از طریق توافق، سیاستهای کلی و خط قرمزهای ایران در منطقه و جهان را زیر سؤال ببرند و یکی از مهمترین آنها حمایت از گروههایی چون حزبالله یا رابطه با کشورهایی نظیر عراق و سوریه و حمایت از مردم بحرین و یمن است. این مسئله مانع از اجرایی شدن برجام میشود و شرایطی را فراهم میکند که نامزد اصلی حزب جمهوریخواه یعنی «دونالد ترامپ» آشکارا وعده میدهد که اگر به عنوان رئیسجمهور ایالاتمتحده انتخاب شود، توافق با ایران را دوباره مینویسد!
صحبتهای هفته گذشته رهبر معظم انقلاب درباره اجرایی نشدن وعدههای غرب در برجام، واکنش وسیعی در رسانههای غربی داشت. یکی از این رسانهها اما به این مسئله به صورت عمیقتری پرداخته و دلایل اصلی مصادره اموال ایران در آمریکا و کانادا یا عدم همکاری آمریکا برای اجرایی شدن برجام را تشریح کرده است. «فارین پالیسی» دراینباره نوشته است:
«توافق هستهای ایران یک معامله ساده بود، یک تبادل که معین میکرد در ازای موافقت ایران با محدود کردن تواناییهای هستهایاش، تحریمهای اقتصادی برداشته شود.» اما همانطور که ضربالمثل قدیمی آمریکایی میگوید: «شیطان در جزییات نهفته است.» برای مثال هنوز هم مشخص نیست که قدرتهای غربی باید چه موضعی در قبال برنامههای موشکی ایران یا حمایت این کشور از تروریسم داشته باشند.
اعضای گروه ۱+۵ در روز توافق هستهای در ژنو بیانیهای درباره توافق حاصل شده داشتند. اولین سالگرد این توافق که به زودی شاهد آن خواهیم بود یعنی ۱۴ جولای سال جاری (۲۴ تیر)، فرصت مناسبی خواهد بود که تأثیر این توافق بر روی اقتصاد، فعالیتهای هستهای ایران و همچنین تأثیرات منطقهای آن در کل خاورمیانه مورد بررسی قرار گیرد و در عین حال تلاشهای واشنگتن و دستورالعملهای اجرایی کاخ سفید و متحدانش برای اجرایی شدن این توافق نیز مرور شود.
نکته جالب از نگاه منتقدان توافق هستهای در کشورهای غربی و به خصوص آمریکا این است که این توافق نتوانست محدودیتهای خاصی را بر فعالیتهای موشکی ایران اعمال کند. البته بار این مسئله همچنان بر دوش شورای امنیت باقیمانده است و نه کشورهای طرف مذاکره با ایران. در سومین پاراگراف از الحاقیه «B» قطعنامه «۲۲۳۱» که در سال ۲۰۱۵م. از طرف شورای امنیت صادر شد، از ایران خواسته شده است که هیچگونه اقدامی مرتبط با موشکهای بالستیک که قادر به حمل کلاهک هستهای باشند، انجام ندهد. این مسئله شامل بهکارگیری تکنولوژی اینگونه موشکها نیز هست. به دلیل اینکه در توافق هستهای هیچ اشارهای به برد موشکهای موردنظر نشده است، زبان ضعیف و قاصر توافق هستهای و همچنین قطعنامه شورای امنیت مشکل را دو چندان کرد.
در روز سیویکم ماه مارس نمایندگان جمهوریخواه کنگره «مایک پومپئو» از کانزاس، «پیتر روسکام»، از ایلینویز و «لی زلدین» از نیویورک به «جان کری» وزیر امور خارجه خاطر نشان کردند، زمانی که قصد داشت این توافق هستهای را توضیح داده و اعضای کنگره را درباره پذیرفتن آن متقاعد سازد، اطمینان داده بود که دولت آمریکا پاسخ دیپلماتیک قاطعی به فعالیتهای موشکی ایران میدهد. با این حال دولت اوباما هیچ وقت چنین اقدامی انجام نداد.
قبل از ماه جولای سال ۲۰۱۵م. ایران بر اساس قطعنامههای سازمان ملل از آزمایش کردن و بهکارگیری موشکهای بالستیکی که توانایی حمل کلاهک هستهای داشتند، منع شده بود. در قطعنامه «۱۹۲۹» سازمان ملل آمده بود که شورای امنیت تصمیم گرفته است که ایران نباید هیچگونه فعالیتی در راستای آزمایش و بهکارگیری موشکهای مرتبط و با قابلیت حمل مواد هستهای داشته باشد. این تصمیم، تصمیمی قاطع در کلامی قاطع بود. با این حال منتقدان توافق هستهای بر این باورند که دولت اوباما و همچنین کشورهای غربی در قطعنامه بعد از توافق هستهای عمدتاً تلاش کردند که لحن این قطعنامه به قاطعیت قطعنامههای قبلی نباشد. این باعث میشود که فعالیتهای موشکی ایران از نظر قطعنامههای سازمان ملل کاملاً مردود نباشد. به همین دلیل هم در جلسات متعددی که شورای امنیت دراینباره داشت، در نهایت نتیجهای از گفتوگوها حاصل نشد و شورای امنیت به این نتیجه نرسید که باید ایران به دلیل آزمایشهای موشکیاش مجازات شود. این اقدامات فعلی و لحن قطعنامه نه تأثیرگذار است و نه الزامآور! چندی پیش نیز «کالوم لینچ»، ستون نویس فارین پالیسی نوشته بود که متن نوشته و تصویب شده در شورای امنيتی نمیتواند به طور واضح بیان کند که چه نوع موشکهایی نباید توسط ایران ساخته و آزمایش شوند و چه نوع موشکهایی قابلیت حمل سلاح هستهای را دارند. به همین دلیل هر روز بر پیچیدگیهای برجام افزوده میشود و هر دو طرف یکدیگر را به پاره کردن یا سوزاندن برجام تهدید میکنند.
لینج در ادامه اما بر مسئله دیگری نیز تأکید کرده است و آن زبان الکن گفتوگو کنندگان هستهای درباره حمایت ایران از گروههایی نظیر حزبالله در لبنان بوده است. مسئولین دولتی آمریکا زمانی که در کنگره نمایندگان را قانع میکردند که توافق هستهای به نفع آمریکاست، این را هم بیان میکردند که امیدوارند با اجرایی شدن برجام و تغییراتی که در سیستم سیاسی ایران میافتد، ایران دست از حمایت خود از این گروهها که در لیست سیاه آمریکا قرار دارند، بکشد. با این حال تاریخ حمایت ایران از گروههایی مانند حزبالله نشان داده است که این روابط اصلاً شکننده نیست.
اوباما پیش از این در گفتوگویی با رادیو «NPR» گفته بود که «ممکن است ایران به دلیل تبعات و روابطی که با ایالاتمتحده در مسئله برجام و توافق هستهای پیدا میکند، تصمیمهایی بگیرد که دیگر کمتر به ضرر کشورهایی مانند اسرائیل یا همسایگانش مانند عربستان سعودی باشد.»
«جفری گلدبرگ»، محقق اندیشکده آتلانتیک با اشاره به همین صحبتها گفت که اوباما در این میان قمار بزرگی را با ایران شروع کرده و امنیت جهانی و منطقهای را به این مسئله گره زده که شاید روابط ایران و آمریکا بتواند این کشور را در مسیر اهداف آمریکا نگه دارد. این در شرایطی است که اوباما خود نیز میداند که دشمنی دو کشور به این زودیها پایان نمییابد.
از همان ابتدای مطرحشدن بحث آزاد شدن اموال و داراییهای ایران این نگرانی در بین مقامات آمریکایی وجود داشت که ایران از این اموال برای حمایت از گروههایی مانند حزبالله یا نظام بشار اسد در سوریه استفاده کند. «رابرت آینهورن» که خود از مذاکرهکنندگان ارشد با ایران در دولت اوباما بوده بیان کرده که این نگرانی همواره وجود داشته است. این منابع مالی میتوانست نفوذ ایران در منطقه را افزایش دهد. آینهورن در این رابطه به تمام تلاشهایی اشاره کرده است که دولت اوباما برای مبارزه با این مسئله به کار بسته است.
گرچه در این مطلب اشاره مستقیمی به تلاشهای کاخ سفید برای مصادره اموال ایران در آمریکا نشده اما به صورت مستقیم به اقداماتی اشاره دارد که باعث شده است در نهایت اموال جمهوری اسلامی در خارج از ایران و به خصوص آمریکا به ایران باز نگردد و در عین حال راههای ارتباط بانکی نیز با سایر کشورها همچنان بسته باقی بماند. در ادامه این مقاله البته به راهکارهایی اشاره شده که همچنان به کار گرفته نشده است. آنهم ادامه سر سرسختانه تحریمها به دلیل مسائل حقوق بشری، موشکهای بالستیک ایرانی و همچنین حمایت از شیعیان عراق، سوریه، یمن، بحرین و لبنان در منطقه است. در پایان نیز مطرح شده است که بهتر است قطعنامه سازمان ملل و همچنین متن توافق هستهای مورد بازبینی قرار گیرد تا بتوان مسائل دیگری را در زمینه موشکهای بالستیک و محدودیتهای نظامی به این توافق اضافه کرد.