تلاش ۵ ساله ترکیه و سعودی برای سقوط بشار اسد
فرحات می گوید: دشمن در پی ایجاد جنگ مذهبی و طایفه ای در منطقه است و این کار را از طریق رسانه های خود صورت می دهد. وحشت و خشونتی که در منطقه ایجاد شده بدون هیچ تردیدی ریشه در تفکر وهابی دارد.
عصرخبر به نقل از خبرگزاری مهر: در جریان بحران خانمان سوزی که از سوی دشمنان اسلام بر ملت های مسلمان منطقه تحمیل شده، قطعا یکی از مهمترین ابزار جنگ میان طرفین «رسانه» است. به بیان بهتر؛ در شرایط کنونی این رسانه است که به کمک نیروهای نظامی و سیاسیون دو سوی جبهه آمده و با جریان سازی و خط دهی افکار عمومی سعی دارد امید و سرزندگی را به جبهه خودی تزریق کرده و جبهه مقابل را با یک جنگ روانی مستمر و هدفمند تضعیف و تخریب کند.
بر این اساس؛ توجه به کارویژه رسانه ها و استفاده بهینه و حداکثری از ظرفیت رسانه ها با رویکردی حرفه ای می تواند تا حدود زیادی صحنه نبرد را دگرگون و گاهی مقلوبه سازد. در این باره و در آستانه روز جهانی قدس با دکتر «ابراهیم فرحات» رییس شبکه المنار وابسته به حزب الله لبنان به عنوان یکی از ارکان اصلی جنگ رسانه ای محور مقاومت، در دفتر مرکزی این شبکه در بیروت به گفتگو نشستیم. متن این گفتگو را در ادامه بخوانید:
با توجه به زمان و بستری که در آن قرار داریم، به نظر شما نقش و رسالت اصلی رسانه های حامی محور مقاومت در مواجهه با توطئه های دشمن چیست؟
بدون شک رسانه های محور مقاومت در این برهه زمانی و مخصوصا در شرایط خاصی که طی سالهای اخیر در آن قرار گرفته ایم، نقش و جایگاه پررنگی دارند. رسانه های مقاومت باید در این وضعیت بتوانند واقعیات را برای مخاطبان تبیین کرده و از تحریف واقعیات توسط رسانه های طرفدار غرب و جریان های وابسته به آن جلوگیری کنند.
متاسفانه رسانه های ضد مقاومت که در دایره امپریالیسم رسانه ای غرب تعریف می شوند به هیچ یک از اصول اخلاقی پایبند نبوده و صراحتا اخبار و رخدادها را تحریف کرده و آنها را به صورت دروغین یا مبالغه آمیز و با جهت گیری خاص خود به مخاطبان ارائه می دهند. در چنین شرایطی قطعا ما و دیگر رسانه های مقاومت وظیفه سنگین و بسیار خطیری داریم.
با توجه به آنچه در سوریه و عراق و منطقه می گذرد، بحران تروریست های تکفیری تا کی ادامه خواهد داشت؟ در چنین وضعیتی آیا ضروری نیست که رسانه های طرفدار جریان مقاومت در منطقه تدابیر ویژه تری مواجهه با جنگ روانی دشمن اتخاذ کنند؟
به سوال خوبی اشاره کردید. به نظر من ما با نبردی سر و کار داریم که به زودی پایان نمی پذیرد. به ویژه آنکه کشورهای غربی حاضر نیستند در صحنه عمل دست از حمایت تکفیری ها بردارند. بنابراین ما باید خود را برای تداوم حضور موثر در این میدان آماده کنیم. آنچه در سوریه و عراق و دیگر کشورهای منطقه می گذرد نشان می دهد که ما با نبردی محدود به لحاظ زمانی، مکانی و رسانه ای مواجه نیستیم.
از سوی دیگر؛ دشمن در برهه فعلی سعی دارد جنگ مذهبی و طایفه ای را در منطقه به راه اندازد. دشمن این کار را از طریق رسانه های خود صورت می دهد. در اینجاست که متوجه نقش رسانه ها در جلوگیری از این توطئه دشمنان می شویم. رسانه های طرفدار جریان مقاومت در این خصوص و به ویژه در امر اطلاع رسانی دقیق و به موقع و نیز فرهنگ سازی پیرامون موضوع مقاومت وظیفه ای دشوار و خطیر بر عهده دارند، چنانچه ما در المنار فرصت و دقت زیادی صرف این مسئله کرده ایم و الحمدلله در بسیاری از موارد نتایج آن را به وضوح لمس کرده ایم.
با توجه به نقش مخرب برخی از دولت های منطقه در شعله ور شدن آتش تروریسم تکفیری، به طور خاص، رویکرد عربستان سعودی و ترکیه را به در این معادله چگونه ارزیابی و تحلیل می کنید؟
فراموش نکنیم که دراین معرکه و میدان نبرد، ما با تفکر خطرناک وهابی مواجه هستیم. تفکری که سعی دارد اسلام را دین خشونت جلوه دهد. این همه ترور، وحشت و خشونتی که در منطقه ایجاد شده بدون هیچ تردیدی برگرفته از تفکر منحرف وهابی است. این در حالی است که اسلام دین رحمت، کلام طیبه و موعظه حسنه است ولی عربستان سعودی از طریق داعش در صدد ترویج تفکر وهابی و تکفیری است.
در خصوص ترکیه اما؛ اوضاع کمی متفاوت است. ترکیه هم اکنون سودای بازگشت به دوران امپراتوری عثمانی را زیر سر دارد و شخص رئیس جمهور کنونی ترکیه پیرو این تفکر است. بر همین اساس و با یک اشتباه محاسباتی بزرگ، هم اکنون ترکیه از تروریست ها در عراق و سوریه حمایت و در مسیر تخریب این کشورها و زیر ساخت های آنها فعالیت می کند.
با این حال شاهد هستیم که سیاست های ترکیه در سوریه، شر گروه های تروریستی را به آنکارا بازگردانده است. این قاعده در خصوص حامیان غربی داعش و گروه های تروریستی نیز صادق است. آنچه در کشورهای غربی و در جریان حملات گروه های تروریستی گذشت، نشان دهنده بازگشت شر این گروه ها به حامیان آنهاست.
اردوغان به ایالات متحده آمریکا تعهد داده بود که در مدت زمانی بسیار اندک، بشار اسد را سرنگون سازد، اما همگان دیدند که ترکیه در رسدین به این هدف ناکام ماند و هم اکنون پس از ۵ سال، همچنان شاهد حضور اسد در دمشق هستیم. بنابراین اردوغان با حضور شخص بشار اسد در قدرت به شدت مشکل دارد.
شبکه المنار در این معادله پیچیده ای که ترسیم کردید، چه نقش و جایگاهی دارد؟ آیا شما توانسته اید وظایف خود را در این باره به درستی انجام دهید؟
المنار از بدو تاسیس خود تا کنون سخنگو و صدای جریان مقاومت بوده و بازتاب دهنده قدرت جریانی است که بر اشغالگری دشمن صهیونیستی پیروز شد. لذا من معتقدم چنانچه سران صهیونیست بارها اذعان کرده اند، المنار نقش خود را در راهبری رسانه ای محور مقاومت به خوبی ایفا کرده است.
از سویی؛ اگر چنین نبود یقین بدانید که نظام سلطه دست به کار حذف شبکه از روی ماهواره نمی شد. این در حالی است که حزب الله لبنان در این مدشت زیر سنگین ترین فشارهای مالی بوده است. لذا تاکید می کنم که بدون شک ما در انجام وظیفه خود در این معرکه پیچیده استوار خواهیم ماند تا پیام مقاومت را به افکار عمومی جهان مخابره کنیم.
کمی از حوزه رسانه خارج شویم. ارزیابی شما از سلب تابعیت شیخ عیسی قاسم روحانی برجسته و رهبر شیعیان بحرین توسط رژیم آل خلیفه چیست؟
سلب تابعیت یک انسان از زادگاهش به طور کلی عملی غیر انسانی و محروم کردن یک انسان از حقوق طبیعی خود همواره مذموم است. شیخ عیسی قاسم به وطن خود تعلق دارد. ایشان فردی بصیر، آگاه، حکیم و فردی معتدل است که طرفدار طرح مسالمت آمیز اعتراضات شهروندان بحرینی است، اما شما می بینید که رژیم بحرین حتی این موضوع را نیز تحمل نکرده است و به نظر من این اقدام، خطایی بزرگ از سوی آل خلیفه محسوب می شود.
در آستانه برگزاری راهپیمایی روز بزرگ قدس قرار داریم. اهمیت این آوردگاه را چگونه ارزیابی می کنید؟
روز قدس میراث بزرگ امام خمینی (ره) است. هدف بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران از نامگذاری این روز، زنده نگاه داشتن و احیای هدف مهم آزادی فلسطین از چنگال اشغالگران صهیونیستی بوده است و اینکه موضوع فلسطین باید اولویت اصلی جهان اسلام باشد. آنچه مسلم است اینکه قدس به ملت فلسطین تعلق دارد و باید به آنها باز گردانده شود.