سخنان نیشدار احمدینژاد
همزمان با مشغولیت دولت و انفعال احزاب مدیران احمدینژاد در حال تدارک کمپهای سیاسی هستند. به نظر میرسد دیگر نباید حرفهای اطرافیان احمدینژاد را درباره نامزد نشدن او چندان جدی گرفت.
به نوشته روزنامه اعتماد: «حالا دیگر فاصله سخنرانیهایش به هفته رسیده است. هفته گذشته در ملارد و پنجشنبه عصر در مسجد جامع مسعودیه در سه راه افسریه. به نظر میرسد هر چه به انتخابات نزدیکتر میشویم، فعالیتهای محمود احمدینژاد و حلقه نزدیکانش بیشتر و بیشتر میشود. اگر چه رییس دولت سابق و یارانش برای این برنامههایشان دستکم در ظاهر اهداف دیگری را بیان میکنند و چند ماهی است که عناوینی همچون «تبیین اندیشههای امام و رهبری» را دستمایه فعالیتهای خود قرار دادهاند اما چه کسی است که این روزها از سودای بازگشت محمود احمدینژاد به پاستور سخن نگوید؟
این روزها دیگر پا را فراتر هم گذاشتهاند. احمدینژاد در یک سال آینده حلقه مردانش را کامل میخواهد و این یعنی تمام ظرفیتی که برایش موجود است. این روزها در دفتر ولنجک جمعشان جمع است. از ثمره هاشمی و الهام گرفته تا معاون تازه از زندان برگشته حمید بقایی. محمود احمدینژاد برای همهشان با عنوان «رییسجمهور سابق» حکم زده است. اگر چه نزدیک به یک سال بود که از پرحاشیهترین و مرموزترین مرد کابینهاش خبری در دست نبود و این بیخبری به قدری طولانی شد که گمانهزنیها درباره بازداشت و فراخواندنش به دادگاه قوت گرفت. روز پنجشنبه اما پس از یک سال اسفندیار رحیم مشایی بار دیگر در کنار احمدینژاد رویت شد اما نه در یک سخنرانی عمومی و نه در مقام همراه، بلکه در یک جلسه غیرعمومی با حضور برخی مقامات سابق دولت نهم و دهم و در قامت کلیدیترین سخنران این جلسه در ساختمان دانشگاه ایرانیان. جلسهای که در آن نه خبری از طفره رفتنهای همیشگی او و اطرافیانش درباره انتخابات سال آینده بود و نه خبری از تبیین اندیشههای امام و رهبری. احمدینژاد در جمع مردان کابینه سابقش از سفرهای استانیاش سخن گفته و این که مردم از او درخواست کاندیداتوری دارند.
به گفته یکی از حاضران که به شرط عدم افشای نامش با «انتخاب» سخن میگفت، احمدینژاد در این جلسه گفت که به هر استانی که اخیرا سفر کرده، با درخواستهای بسیار برای کاندیداتوری مواجه شده است. وی با این حال گفته است که فعلا نمیخواهد فضا را با اظهار نظر رسمی در مورد کاندیداتوری خود انتخاباتی کند. شمسالدین حسینی، وزیر سابق اقتصاد، نیکزاد، وزیر سابق مسکن و خسرو معتضد، از دیگر سخنرانان این جلسه بودند. در این نشست که احمدینژاد نیز به سخنرانی پرداخت، در مورد فعالیت دولت یازدهم و انتخابات ریاستجمهوری آینده بحث و گفتوگو شد.
احمدینژاد فعالیت میکند، اطرافیانش تکذیب
روز پنجشنبه محمود احمدینژاد از غربیترین نقطه تهران تا شرقیترین آن فعالیتهایش را گسترانده بود. بعد از جلسه صبح با مدیران دولتش پیرامون انتخابات سال آینده در ساختمان دانشگاه ایرانیان در محله جنتآباد تهران، عصر همان روز راهی منطقه افسریه در شرقیترین نقطه تهران شد تا در مسجد مسعودیه سخنرانی کند. فعالیت احمدینژاد و اطرافیانش به طور محسوسی تفاوت کرده است. از جنس سخنان خودش تا اقداماتی که اعضای دفترش در برنامههای عمومی انجام میدهند. تا همین چندی پیش بود که جمعآوری نامههای مردمی برای احمدینژاد چاشنی برنامههای سخنرانیهایش بود حالا چیزهای دیگری هم به آن اضافه شده است. باشگاه خبرنگاران از وجود فیلمبردارانی در مسجد مسعودیه خبر داده که با مردم مصاحبه میکردند و نوشته: بازار مصاحبه داغ است. جوانی به ظاهر ٣٠ و چند ساله دوربین خود را در شبستان مسجد روی سهپایه کاشته و مشغول گرفتن مصاحبه از برخی حاضران است. آرام میروم و دم گوشش میپرسم: «از کجا هستید؟» پاسخ میدهد: «دفتر محمود احمدینژاد.» روحانی جوانی روبهروی دوربین مینشیند. مصاحبه کننده میگوید: «حاج آقا تصور کنید این دوربین رییسجمهور است. چه چیزی میگویید؟» فرد روحانی اندکی فکر میکند و میگوید: «عمر بسیار کوتاه است. هر کاری میکنید، فکر آخرت هم باشید.» آن طرف شبستان هم جوانی دوربین به دست شده و دارد مصاحبه میگیرد. مصاحبهشوندهها مسن و پا به سن گذاشتهاند. چهرههایشان آشفته و مشوش است. میپرسد «برای چه به این جا آمدهاید؟» شاید سوال برای آنها اهمیت چندانی نداشته باشد. آنها انگار به دنبال فرصتی هستند تا سفره درد دل خود را باز کنند. یکی میگوید: «پسرم بیکار است»؛ دیگری میگوید: «گرفتارم. کار ندارم. هزینه درمان بالاست.» اگر احمدینژاد بیاید، اوضاع درست میشود؟ به یکدیگر خیره میشوند، همهشان با هم میگویند: «نمیدانیم. خدا کند که درست شود!» یکدفعه صدای داد و بیداد بلند میشود. چیزی نیست! پوسترهای تبلیغاتی احمدینژاد دارد، بین مردم تقسیم میشود. به نظر میرسد دیگر نباید حرفهای اطرافیان احمدینژاد را چندان جدی گرفت. همین چند هفته پیش بود که جوانفکر برای چندمین بار گفته بود احمدینژاد قصد کاندیداتوری در انتخابات سال آینده را ندارد اما فعالیتهای دفترش و تغییر لحنش در سخنرانیهایش خبر از اتفاق دیگری میدهد. احمدینژادی که تا هفته پیش محور سخنرانیهایش انسان کامل و اخلاقیات و عرفان بود به ناگاه در مسجد مسعودیه تغییر لحن داده و سخنان نیشداری را حواله دولت روحانی میکند. به صورت غیر مستقیم از فیشهای حقوقی سخن میگوید؛ اگر چه حاضر نیست حتی غیرمستقیم پاسخ تخلفات ریز و درشتی را که در این سه ساله از دولتش منتشر شده است، بدهد. گویی اطرافیان احمدینژاد هنوز بر همان ریل سابق حرکت میکنند؛ همان ریلی که دوران پاستورنشینیشان پیش رویشان بود. هدفشان چیز دیگری است اما همچنان آن را کتمان میکنند. احمدینژاد خود را برای خرداد سال آینده آماده میکند و اطرافیانش تکذیب میکنند. مشخص نیست این برنامه احمدینژاد تا کجا ادامه خواهد داشت. عدهای میگویند عمر این بازیهایش تا نیمه راه است و او کاندیدای انتخابات نخواهد شد. عدهای میگویند مشغول سنجیدن افکار عمومی است و هیچ تصمیم قطعی در این مسیر ندارد و به دنبال این است که در صدر اخبار ایران باشد. عدهای هم اما معتقدند احمدینژاد و یارانش این روزها تنها به امید بازگشت به پاستور فعالیت میکنند و به هر ترتیبی شده بخت خود را به آزمون خواهند گذاشت تا شاید بخت با آنها یار شود و بار دیگر دنیا به کامشان شود.
رییس دولت نهم و دهم حالا دیگر هر هفته برنامه سخنرانی دارد. شهرستانهای کوچک و شهرهای اطراف تهران پیش از این بیشترین مقصد سخنرانیهایش بوده، حالا اما دوباره به پایتخت بازگشته است. یک سال پیش بود که در دروازه دولاب سخنرانی کرده بود و پس از آن چندین برنامهاش در تهران لغو شد از جمله سخنرانی در امامزاده علیاکبر چیذر، به دلیل عدم استقبال مردم. اما در روز ٢١ ماه رمضان مسجد محل زندگیاش را برای بازگشت به پایتخت انتخاب کرد و حالا هم مسجدی در محله مسعودیه. احمدینژاد روز پنجشنبه تا جایی که میتوانست با سخنان کنایهآمیز و نیشدار، دولت روحانی را مورد هدف قرار داد. او گفت: «اقلیت برخوردار، برای خودش حقوقهای استثنایی و غیرقابل شمارش قائل است و برای فرودستان کمترین حقی قائل نیست. اینها دارند این سیستم اداری نوشته یا نانوشته را اجرایی میکنند.»
این درست بدون اشاره به آییننامههای حقوقهای کلان تصویب شده در دولت او است. احمدینژاد با اشاره غیرمستقیم به دولت گفت: «بسیاری از دولتها توجهی به خواست مردم ندارند. در زمان انتخابات یک شعار میدهند اما بعدا جور دیگری عمل میکنند انگار که اصلا مردم نیستند.»
رییس دولت سابق با اشاره به توزیع ناعادلانه ثروت گفت: «ما یا نعمتهای خدا را نشناختهایم یا درست توزیعشان نکردهایم.» احمدینژاد در ادامه اظهار داشت: «اگر بودجه و ثروتی هست، برای مردم است. خود من هم که اینجا هستم، مال مردمم!»
با این صحبتها، صدای احسنت، احسنت مردم بلند شد. او در ادامه گفت: «عدهای بر این باورند که مردم نمیتوانند ثروت خود را خودشان اداره کنند. اینها دارند با زبان بیزبانی میگویند: بده بیاد!»
احمدینژاد که در دوران خودش هم چندان خصوصیسازی به جایی نرسیده بود، گفت: «هر چقدر دایره دولت در اداره امور افزایش پیدا کند، اتلاف منابع، فقر، فساد و دستاندازی به بیتالمال بیشتر میشود. دولتهای پرخرج و کمبهره مسبب فقر هستند.»