فرار دختر در لباس عروسی از آرایشگاه؛ داماد بدون عروس به جشن رفت
عروس جوان وقتی متوجه شد قادر به مجاب کردن خانواده اش در مخالفت با ازدواج با مرد جوان نیست، از آرایشگاه فرار کرد.
در تحقیقات از داماد، وی گفت: سرساعت دنبال همسرم رفتم. زنگ آرایشگاه را زدم زن آرایشگر آمد از او خواستم که به نامزدم بگوید من آمده ام اما او مدعی شد عروسی با این نام نداشته اند. عصبانی شدم داد و بیداد کردم اما مشخص شد که ادعاهای آرایشگر صحت دارد. به کلانتری رفته و موضوع را اعلام کردم در این میان با ماموران به مقابل آرایشگاه رفته و با بررسی دوربین متوجه شدیم 10 دقیقه بعد از پیاده کردن همسرم یک خودرو مقابل در آرایشگاه توقف کرده و نامزدم با لباس عروس سوار خودرو شده و رفته است. او با این کاری که کرد آبروی همه ما را جلوی مهمانان برد. آن شب تمامی بستگان در باغ منتظر ما بودند.