بخشهایی از دریاچه، پارک حیات وحش میشود
دریاچه ارومیه روزهای خوبی را تجربه میکند، اما هنوز شبح خشکی، روی دریاچه سایه انداخته است و شاید برای سخن گفتن از احیای آن زود باشد. همین اتفاق باعث شده، دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه، از غیرقابل احیا بودن بخشهایی از دریاچه بگوید. بهطوریکه عیسی کلانتری میگوید: ۱۰۰ هزار هکتار از سمت شرقی ورودی زرینهرود به دریاچه ارومیه و ۴۴۰ هزار هکتار از سمت شرقی جزیره اسلامی قابل احیا نیست.
روزنامه وقایه اتفاقیه: عیسی کلانتری به آخرین وضعیت آرتمیای دریاچه ارومیه پرداخت و اظهار کرد: با رسیدن نمک دریاچه به ۳۰ درصد، حیات آرتمیا مجددا به دریاچه برمیگردد. دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه افزود: سرخیِ رنگ دریاچه ارومیه، حاکی از بازگشت دوباره آرتمیا به دریاچه است و این رنگ قرمز در دریاچه، نشانگر آن است که جلبکهای لازم برای رشد آرتمیا ایجاد شده و گزارشها نیز حاکی از احیای آرتمیا در این دریاچه است. کلانتری حفاظت از آرتمیا و بهرهبرداری اقتصادی از این موجود گرانبها را بر عهده محیط زیست خواند و بیان کرد: ستاد احیای دریاچه ارومیه نقش اجرایی ندارد، بنابراین نمیتواند در بهرهبرداری اقتصادی از آرتمیای دریاچه ارومیه اقدامی داشته باشد. وی به برداشتهای نمک از بستر دریاچه ارومیه اشاره کرد و گفت: در حال حاضر کارخانه شیشهسازی مراغه با نظارت محیط زیست، در حد نیاز خود از نمک دریاچه ارومیه برداشت میکند. کلانتری برداشتهای این کارخانه را نیمه فنی و نیمه عملی خواند و تصریح کرد: برداشت نمک باید از بستر دریاچه ارومیه علمی باشد تا کف دریاچه شکافته نشود که این اقدام سبب فرسایش نمکی دریاچه ارومیه شده است و بعدها مشکلاتی را بهوجود میآورد.
دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه، برداشتهای عمومی از شورآبه دریاچه ارومیه را بدون مشکل خواند و افزود: قبلا نیز از شورآبه نمک برداشت میشد و این نوع برداشتها آسیبی به دریاچه نمیزند. کلانتری یک هزار و ۳۰ کیلومتر معادل ۱۰۰هزار هکتار از سمت شرقی ورودی زرینهرود به دریاچه ارومیه را غیرقابل احیا دانست و تصریح کرد: رسوبات زرینهرود و ایجاد شیب منفی در این مسیر، سبب شده است تا دیگر این قسمت از دریاچه احیا نشود؛ بنابراین زرینهرود به سیمینهرود وصل شده تا تبخیر آب صورت نگیرد و این بخش غیرقابل احیای دریاچه ارومیه به پارک حیاتوحش تبدیل میشود.
وی حاشیه سمت شرقی جزیره اسلامی را نیز که چهار هزار و ۴۰۰ کیلومتر، معادل ۴۴۰ هزار هکتار است غیرقابل احیا خواند و گفت: در این بخش از دریاچه ارومیه نیز آبی وجود نخواهد داشت. همزمان اما فرضیههایی برای سرخی دریاچه ارومیه مطرح است و این اولینبار نیست که دریاچه تغییر رنگ میدهد و در سالهای اخیر با کاهش آب دریاچه و پرشدن آن، دریاچه، رنگ باخته و صورتی نو بهخود گرفته است.
فرضیههای مختلفی پیشروی این اتفاق است که دراینمیان، بعضی از فرضیهها، قدرت اثبات بیشتری در تحقیقات دارند. فرضیه تخمگذاری آرتمیا؛ موجودات سختپوستی که اواسط تابستان هر سال ساکن دریاچه میشوند، فرضیه نمکهای منیزیمدار که با رنگ نارنجی متمایل به قرمز، بهدلیل مقاومت بالا، به دریاچه رنگ میدهند و یا فرضیه ترشح رنگدانههای جلبکهایی به نام «دونالی لاسالینا» که هرکدام میتوانند در قرمزی آب دریاچه مؤثر باشند. کشند قرمز نیز فرضیه دیگری بود که موجب نگرانی شد؛ پدیدهای که بهدنبال ورود بیرویه پسابهای صنعتی و زهابهای کشاورزی به آب بهوجود میآید. بر اثر رشد کشند قرمز در بستر دریاچهها و تالابها، رنگ دریاچه تغییر میکند اما کارشناسان، طرح این فرضیه را منتفی میدانند؛ چرا که میزان شوری آب دریاچه ارومیه آنقدر زیاد است که جلبکهای عامل کشند قرمز نمیتوانند در این محیط، زندگی کنند.
خلیل ساعی، نماینده ستاد احیای دریاچه ارومیه در آذربایجانشرقی، چندی پیش در نهمین جلسه ستاد احیای دریاچه ارومیه دراینباره گفت: «وجود تعداد زیادی از جلبکهای دریایی و آرتمیا، موجب شده رنگ دریاچه ارومیه از حالت طبیعی خارج شود، بنابراین فعالیت بیش از حد آنها موجب قرمزشدن آب دریاچه ارومیه شده و تنها دلیل تغییر رنگ است.» در روزهای اخیر، مدیر دفتر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه هم آغاز رشد آرتمیا را دلیل قرمزشدن دریاچه دانست. وقتی در اواخر دهه 80، این اتفاق برای دریاچه تکرار شد،
سرپرست سازمان شیلات ایران، قرمزشدن آب دریاچه ارومیه را ناشی از جابهجایی گونهای از «فیتوپلانکتونها» دانست و گفت: «معمولا میزان شوری آب، دما و حتی فعالیتهای انسان، شرایطی را بهوجود میآورد که به یک گونه فشار وارد شده و گونه دیگر جایگزین آن میشود و خطری برای اکوسیستم دریاچه ارومیه ندارد.» رنگ قرمز ابتدا در شمال دریاچه دیده شد و بعد به جنوب رسید؛ پس از بارشها و عملیات انتقال آب از سوی ستاد احیای دریاچه، آب تازه به دریاچه راه یافت و تا حد زیادی از شوری کاست.
اینطور که مسعود تجریشی، مدیر دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه، به «وقایعاتفاقیه» میگوید، با ورود آب تازه، فعالیت بیولوژیکی در سطح دریاچه تا حد زیادی بالا رفته و این خبر خوبی است: «جلبک آبی و جلبک سبز آبی یا سولفور، هرکدام میتوانند رنگ آب را به طیفی خاص بدل کنند.»
به گفته تجریشی، «رشد کشند قرمز» که چند باری بهعنوان دلیل سرخی دریاچه گفته شده، درست نیست. «کشند قرمز، ویژه آبهای شیرین است و امکان ندارد در دریاچهای به این شوری رشد کند و برای دریا بد است چون اکسیژن آب را میگیرد و آبزیان را میکشد. ارومیه که ماهی ندارد!»نتیجه تحقیق تیم کارشناسی: باکتریهای شورپسند پروکایوت
با طرح فرضیهها و پرسشهای مختلف و حساسیت به «خونینشدن آب»، سرانجام روابط عمومی مرکز تحقیقات آرتمیای کشور، با اعلام نتایج تحقیقات تیم کارشناسی مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، دلایل این اتفاق را تشریح کرد. براساس این تحقیقات، رنگ آب در همه دریاچهها و منابع آبی بزرگ و عمیق، تحتتأثیر رنگ مواد محلول یا جوامع میکرو ارگانیسمهای موجود در آنها متغیر است و تغییر شرایط اقلیمی و اکولوژیکی در دریاچه ارومیه، موجب ایجاد تغییر در اجتماعات میکرو ارگانیسمهای آن شده و این امر بهنوبه خود، تغییر رنگ آب این دریاچه را در پی دارد.
«دریاچه ارومیه، دریاچهای بسته با شوری بالاتر از اشباع و در شرایط دمایی بالا در وضعیت فعلی و کمبود اکسیژن، باکتریهایی نمکدوست از جنسهای هالوباکتریوم، هولوکوکوس و آرکو باکترها، بهشدت تکثیر پیدا کرده است؛ بهطوریکه تراکم آنها دراینشرایط به حدود ۱۰۳ تا ۱۰۵ عدد در میلیلیتر آب دریا رسیده و از آنجاییکه این باکتریها پروکاریوت هستند، یعنی رنگیزههای داخل سلول آنها به صورت پراکنده در سیتوپلاسم و بدون غشای محافظ قرار گرفتهاند، بنابراین بهراحتی نور خورشید را جذب و آن را منعکس میکنند و این امر موجب ایجاد رنگ قرمز مایل به صورتی تا زرشکی آب دریاچه ارومیه میشود.
نقش باکتریهای شورپسند پروکاریوت، بسیار قویتر از نقش جلبک دونالیلا در رنگ قرمز آبهای اشباع از نمک، همچون دریاچه ارومیه است.» ازسویدیگر گفته شد: «قسمت اعظم رنگ قرمز دریاچه ارومیه (درحدود ۹۰ درصد) ناشی از وجود باکتریهای شورپسند هالوباکتریوم است و جلبک دونالیلا، نقش بسیار کمرنگی در حدود۱۵-10 درصد در این تغییر رنگ آب، ایفا میکند.»در اطلاعیه روابط عمومی مرکز تحقیقات آرتمیای کشور، براین مسئله هم تأکید شده که باکتریهای شورپسند، هیچگونه اثرات منفی بر بهداشت و سلامت انسانی نداشته و استفاده تفریحی و شنا در دریاچه ارومیه بلامانع است.