خبر ویژه کیهان از پاشنه آشیل دولت
کیهان در ستون خبرهای ویژه خود نوشت؛ مومنی: اقتصاددان دارای صلاحیت در کنار رئیسجمهور وجود ندارد
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت دولت برخوردی سهلانگارانه و تناقضآمیز با برنامه توسعه دارد.
فرشاد مومنی در مصاحبه با روزنامه اعتماد ضمن انتقادهایی به دولت سابق گفت: من صمیمانه میگویم برخورد دولت (فعلی) با بحث برنامه توسعه سهلانگارانه و متناقض است. در اسفند 93 سازمان مدیریت و برنامهریزی ویژهنامهای منتشر کرد تحت عنوان ویژهنامه برنامه، همین که بدون مشارکت کارشناسان و صاحبنظران و فعالان اقتصادی طوری قلمداد کردند که چیزی نیست که ما ندانیم و نیاز به جذب نخبگان نیست. زنگ خطر به صدا درمیآید از آن نقطه به بعد هر روز که جلوتر میآییم دولت «تمایلی اعلام نشده» در زمینه برخورد تناقضآمیز و سهلانگارانه با برنامه را به نمایش گذاشت. در آن ویژهنامه پیشبینی شده بود لایحه برنامه نیمه اول اسفندماه 1394 به مجلس ارایه خواهد شد اما در همین زدوخوردهای سیاسی که دولت با مخالفان خود داشت، به یک باره دولت کارهای غیرمتعارف کرد مثلا یک دفعه به شکل پیشبینی نشده و نمایشی اعلام کردند لایحه بودجه سال جاری و برنامه را همزمان به مجلس میدهیم. حالا دهها مسئله مطرح است یکی آنکه دولت از نظر قانونی باید لایحه برنامه را شهریورماه به مجلس ارایه میکرد و این وقفه 6 ماهه خلاف بود و دولت هم توضیحی نداد.
وی میافزاید: بحث بر سر این است که از ابتدای کار خود سازمان برنامه یک برخورد غیرقانونی را صحه گذاشت یعنی یک سال قبل گفتند که 6 ماه تاخیر در ارائه لایحه برنامه است…
لایحه برنامه هم بنا به اذعان خود دولت برنامه نبود و عنوان آن لایحه احکام مورد نیاز برای اجرای برنامه بود. یعنی دولت اذعان کرد که برنامه توسعهای تدارک ندید.
مومنی میگوید: رویکردی که من آن را رویکرد دور زدن شرکای سیاسی و اجتماعی دولت مینامم در این لایحه آشکار بود که این یک سیاست خطرناک و آسیبزننده برای کشور است. مسئله اساسی این بود که بخشهای بزرگ و حیاتی سیاستهای کلی برنامه ششم و اقتصاد مقاومتی هم نادیده گرفته شد.
وی با بیان اینکه «دولت میخواست مجلس را دور بزند اما هم خود زیان دید و هم کشور» افزود: علاوه بر اینها بیشمار خطای راهبردی را میتواند برشمرد به عنوان نمونه خطای راهبردی تقاضای رئیسجمهور و اعضای کابینه و بخشهای بزرگی از حکومت به انصراف مردم از یارانه نقدی. چرا این خطا راهبردی است، چون نشان داد کسانی که این تقاضا را از زبان رئیسجمهوری بیان کردند شناختی از واقعیتهای اقتصادی ایران ندارند.
… در این شرایط دولت با زبان بیزبانی میگوید من هیچ بخشی از فاجعه دولت قبل را جبران نمیکنم. فشارهای جدید را تحمیل میکنم، میفهمم طبقه متوسط با فروپاشی نسبی روبهرو شده و کسری بودجه خانوار افزایش یافته، هیچ وعدهای هم در جهت ایجاد شغل و کاهش فشارهای معیشتی نمیدهم اما شما از یارانه خود صرفنظر کنید.
از این قبیل خطاهای راهبردی در این دولت کم نبوده و همین امروز هم این خطاها ادامه یافته است.
مومنی در پاسخ به این سؤال که چه طیف فکری بیشترین سهم را در آرای اقتصادی رئیسجمهور دارد؟ اظهار داشت: من اسم این طیف را میگذارم طرفداران برنامه شکست خورده تعدیل ساختاری. در تمام بستههای سیاستی دولت در آنها و در متحدان منفعتی آنها را میبیند. وقتی دولت در بسته خودش و در شرایطی که کشور با بحران حاد اشتغال روبهرو است، میگوید؛ پتروشیمیها پیشران اقتصاد هستند، نمیتوانید نقش موثر آنها را نبینید.
وی تصریح کرد: برای سال 1395 به طور مشخص میتوان به رئیسجمهوری گفت که در کنار شما یک فرد صاحب صلاحیت کارشناسی که درباره فشارهای طاقتفرسا و فاجعهآمیزی که به تولیدکنندگان و عامه مردم تحمیل شده وجود ندارد. ایشان باید یک مشاور تولیدی صاحب صلاحیت انتخاب کند که درک راهبردی داشته باشد و خاک صنعت را هم خورده باشد و دید راهبردی در این زمینه داشته باشد.
مردم از برجام سرخورده شدهاند/روحانی برای انتخابات باید زمان بخرد!
کارشناس شورای روابط خارجی اروپا با اشاره به کاهش محبوبیت دولت روحانی پس از برجام گفت آنها باید به مردم بگویند ما به کار بیشتری نیاز داریم و بدین ترتیب زمان بخرند.
شبکه خبری بلومبرگ در گزارشی نوشت: سرخوردگی و ناامیدی از تحقق نیافتن وعدههای دادهشده درباره ایجاد فرصتهای شغلی و افزایش دستمزدها به دنبال اجرای توافق هستهای افزایش یافته و این امر، حمایت از حسن روحانی را در سراسر ایران کاهش داده است.
لادن نصیری در بلومبرگ مینویسد: «مرتضی» جوان 35 ساله ایرانی که خواست نام فامیلش فاش نشود، گفت: «روحانی به وعدههایش عمل نکرده است. وی وعده اشتغال و سرمایهگذاری در استانهای مختلف را داده بود اما از زمان توافق هستهای تغییری در زندگیام احساس نمیکنم. من برای اولین بار به روحانی رای دادم اما در دوره بعدی این کار را نخواهم کرد.»
این جوان میگوید: درآمدش کفاف هزینههای خانواده چهارنفری آنها را نمیدهد و توضیح میدهد که به چه دلیل در انتخابات سال 2013 از روحانی حمایت کرده است و در انتخابات مه 2017 (اردیبهشت 96) رای خود را تغییر خواهد داد.
بلومبرگ نوشت: ناامیدی از تحقق نیافتن وعدههای دولت درباره ایجاد فرصتهای شغلی و افزایش دستمزدها با اجرایی شدن توافق هستهای، افزایش یافته و این مشکلی برای روحانی است که خود را برای رقابت دوره دوم ریاستجمهوریاش آماده میکند.
نظرسنجی منتشره در ژوئیه (خرداد-تیر) نشان میدهد 74 درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی انجام شده از سوی مرکز نظرسنجی IranPoll مستقر در تورنتو که به سفارش مرکز مطالعات امنیتی و بینالمللی دانشگاه مریلند انجام شده است، معتقدند که وضعیت زندگی آنها ارتقا نیافته است.
براساس این گزارش، تقریبا دو سوم از شرکتکنندگان اعلام کردند که روحانی در کاهش بیکاری «تا اندازهای یا بسیار ناموفق» بوده است. در حالی که 61 درصد دیدگاههای «بسیار مثبتی» درباره رئیسجمهوری پس از امضای توافق هستهای داشتند، این تعداد اکنون به 38 درصد کاهش یافته است.
این نتایج گویای آن است که روحانی ممکن است در صورتی که رقبای وی نامزد محبوبی را معرفی کنند، در انتخابات آتی آسیبپذیر باشد.
بلومبرگ به نقل از «الی گرانمایه» کارشناس شورای روابط خارجی اروپا در لندن نوشت: «دولت روحانی فعلا تلاش میکند زمان بخرد. انتظاراتی که ابتدا به منظور جلب حمایت از توافق هستهای افزایش یافته بود کاهش یافته است. آنها باید بگویند ما پیشرفت داشتیم و محیط مثبتتری را برای اقتصاد ایجاد کردیم اما به کار بیشتری در این زمینه نیاز هست و ممکن است این روند کمتر از حد انتظار اولیه باشد.»
این خبرگزاری با اشاره به موضوع فیشهای نجومی برخی مدیران دولتی نوشت: رهبر عالی ایران فیشهای حقوقی با درآمد بالا را به شدت مورد انتقاد قرار داد. انتشار این فیشها نشان داد در حالی که مدیران برخی از نهادهای مالی دولتی بیش از دهها هزار دلار در ماه عایدی دارند، افرادی با درآمد متوسط فقط 650 دلار درآمد دارند که 632 دلار از آن را هزینه میکنند.
نظرسنجی موسسه IranPoll همچنین نشان داد که «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس که نقش کلیدی در مداخله نظامی ایران در سوریه و عراق دارد، به طور کلی از نظر مساعد بالای 70 درصد برخوردار است.
یک برادر میگوید «اعدام» برادر دیگر میگوید «سرمایه کشور»!
چرا هیچ یک از یاران دولتی شهامت نقد و مقابله با رفتار نوبخت در حمایت از صفدر حسینی را ندارد؟ دیگر چه معاملهای میان نوبخت و صفدر حسینی وجود دارد که باعث میشود سخنگوی دولت از این متخلف حمایت کند؟
وبسایت مشرق در تحلیلی نوشت: روزی که توکلی حقوق نجومی یکی از مدیران ارشد روحانی را مطرح کرد هیچ کس باورش نمیشد که این شخص، وزیر کار و اقتصاد دولت اصلاحات و رئیس صندوق توسعه ملی دولت روحانی باشد. چندی بعد که انتشار فیش حقوقی 57 میلیونی صفدر عرق شرم را برای اردوگاه اصلاحات به ارمغان آورد، علیاصغر شفیعیان مدیرمسئول سایت اصلاحطلب انصافنیوز نوشت: «خدا کند که فیش حقوقی صفدر حسینی واقعیت نداشته باشد که اگر واقعی باشد مایه آبروریزی ما اصلاحطلبان است که مراقب نبودهایم.»
در همین وضعیت یکی از روزنامهنگاران اصلاحطلب، پررویی غارتگران بیتالمال را تاب نیاورد و در یادداشتی آتشین به نقد اصلاحطلبان و صفدر پرداخت؛ حمیدرضا ابک نوشت: «فیش حقوقی صفدر حسینی، اگر واقعی باشد، بهترین دلیل است برای اینکه این نوشته سرشار از زبانههای آتش خشم باشد… چند فیش حقوقی از مدیران بلندپایه دولتی در فضای مجازی منتشر شده است. خبر خلاصه و آشکار است. فاصله دریافتی مدیران مذکور بیشتر از پنجاه برابر حداقل دستمزد در سرزمین ماست صفدرها و امثال صفدرها در کجای کارنامهشان سوابق درخشانی برای حضور در این مناصب رو کردهاند؟ غیر از این است که با سر کچل ما سلمانی آموختهاند و از روزی که چشم باز کردهاند مدیر کل و معاون وزیر بودهاند؟… حالا هول برشان داشته که این چهار سال اگر بگذرد چه خاکی به سر کنیم برای پسری که در نیویورک تئاتر میخواند و دختری که در لندن قرار است فارغالتحصیل امبیای شود؟»
اما این همه ماجرا نبود و مدتی بعد فریباپژوه یکی از خبرنگاران روزنامههای اصلاحطلب مدعی شد که صفدر حسینی به تعدادی از خبرنگاران مبالغی را به عنوان هدیه برای حمایت وی در رسانهها و سرپوش گذاشتن بر موضوع حقوق نجومیاش داده است.
مشرق در ادامه با اشاره به حمایت سخنگوی دولت از صفدرحسینی با عناوینی نظیر سرمایه نظام و امانتدار کشور مینویسد: دفاع نوبخت از صفدر حسینی در حالی صورت میگیرد که علی نوبخت نماینده مجلس و برادر آقای سخنگو درباره چگونگی برخورد با حقوقهای نجومی برخی مدیران گفته بود «باید در این زمینه مثل چین رفتار کرد. در کشور چین با کوچکترین تخلف به صورت جدی و محکم برخورد میکنند، برای شخص خاطی اعدام میبرند و این موضوع را رسانهای میکنند تا دیگر مدیران و افراد حساب کار دستشان بیاید یا به عبارت دیگر میتوان گفت؛ به گونهای که در پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی برخورد شد، باید با آنها برخورد شود».
علیرغم اعترافات عدیده اصلاحطلبان به تخلفات روی داده توسط صفدر حسینی، دفاع سخنگوی دولت از ایشان چه معنایی میتواند داشته باشد؟ چرا سخنگوی دولت در عین عذرخواهی بابت معضل حقوقهای نجومی، تعاریفی عجیب از یک مدیر نجومی بگیر میکند؟! با این نوع تناقضات و با توجه به عملکرد نمایشی دولت در برخورد با مدیران متخلف آیا میتوان باور داشت که دولت درصدد اصلاح رویه حقوق نجومی است؟!
اصغرزاده: فیشهای حقوقی پاشنه آشیل مدیران دولتی است
دبیر کل سابق حزب همبستگی گفت ماجرای فیشهای حقوقی مدیران دولتی به پاشنه آشیل دولت تبدیل شده است.
ابراهیم اصغرزاده در مصاحبه با روزنامه وقایع اتفاقیه گفت: آن طور که مخالفان دولت روحانی هر روز نقشه میکشند برجام شکست بخورد، نه تنها وجود دولت اعتدالی بلاموضوع میشود بلکه اصلاحطلبان نیز برای مدت طولانی از عرصه سیاسی کشور غایب خواهند شد.
وی ادامه میدهد: پاشنه آشیل هر دولتی از جمله دولت آقای روحانی ناکارآمدی و ناتوانی در کار ویژههای عمومی دولت است که متأسفانه به دلیل ضعف نیروهای ستادی و فرسودگی سازمان اداری به شدت بیرون میزند. مثل همان قضیه توزیع سبد کالا و زیردست و پا ماندن مردم که در نوع خود بسیار زننده و زشت بود یا تقاضای فداکاری از مردم برای انصراف از دریافت رقم ناچیز یارانه، در حالی که هیچ مدیر دولتی سراغ نداشته باشیم که حاضر باشد از دریافت حقوق و مزایای آن چنانی امتناع کند.
عضو شورای شهر تهران در پاسخ این سؤال که «در دولت یازدهم هم کاستیهایی وجود دارد، به نظر شما از کدام جهت آقای روحانی مورد انتقاد است، آیا انتقادات متوجه عملکرد دولت است یا اطرافیان ایشان؟» میگوید: ضعف آقای روحانی مربوط است به کارکرد ستاد ایشان که باعث شد قوه اقناع و ابتکار عمل تبلیغاتی دولت نزد افکار عمومی تضعیف شود.
وی درباره ناکارآمدیهای دولت گفت: دستگاههای اجرائی به ناکارآمدی، رکود تورمی و مهمتر از آن به بحران فقدان نتیجه ملموس مبتلا هستند. نرخ بیکاری بالاست، بازارها کسادند و تقاضای مؤثر کم است؛ این مهمترین ویترین معضلات روحانی در انتخابات سال 96 خواهد بود. دولت فعلاً نیازمند سرمایهگذاری و انجام هزینههای عمرانی است تا تقاضای مؤثر را افزایش دهد. تدابیر دولت تاکنون برای مبارزه با تورم، دقیقاً عکس تدابیری بوده که باید به خروج از رکود بینجامد.
اصغرزاده درباره ماجرای فیشهای نجومی نیز خاطرنشان کرد: ماجرای فیشهای حقوقی مدیران دولتی، به پاشنه آشیل دولت و فرصت طلایی برای رقبای اصولگرایش تبدیل شده است. از همان ابتدا مطبوعات، نهادهای مدنی، چهرههای سیاسی اصلاحطلب، احتمال سوء استفاده از چنین فرصتهایی را به دولت تذکر داده و واکنش پیشرو را پیشبینی کرده بودند؛ دولت میتوانست سرعت عمل به خرج دهد و خودش در امر شفافیتسازی پیشقدم شود. پنهانکاری و سرپوش گذاشتن بر انتشار حقایق و اطلاعات و نامحرم تلقی کردن افکار عمومی موجب فساد و تباهی میشود.
وی درباره نسبت اصلاحطلبان با روحانی در انتخابات 96 میگوید: اصلاحطلبان با اینکه از او عبور نخواهند کرد، تمام تلاش خود را میکنند تا او را به متر و معیارهای اصلاحطلبانه مورد نظر خود نزدیکتر کنند و باید بر برنامههای او در دور دوم ریاست جمهوری اثر بگذارند.
اصغرزاده افزود: انتخابات سال 96 را نمیتوان یکسره به دست میانهروهای ناپیگیر و اعتدالیون از رمق افتاده سپرد.
بیرمق خواندن اطرافیان روحانی در دولت و حزب اعتدال و توسعه در حالی است که اصغرزاده پیش از این، دولت روحانی را «رحم اجارهای اصلاحطلبان» توصیف کرده بود.