الزامات سفرهاي تابستاني و کشف سرزمين هاي جديد !
روزنامه آفرینش نوشت:
با نزديک شدن به روزهاي پاياني ماه مبارک رمضان و تعطيلاتي که به اين مناسب در پيش رو داريم، بسياري از هموطنان ما، آماده ي سفرهاي تابستاني مي شوند. سفرهايي که اغلب به وسيله ي خودروهاي شخصي معلوم الحال و در جاده هاي معلوم الحال تر ! انجام خواهند گرفت.
مقصد اغلب هموطنان اهل سيرو سياحت ما نيز از قبل مشخص است؛ شمال کشور! تو گويي اين سرزمين جز شمال کشور، هيچ جاي ديدني و هيچ مکان مناسبي براي استراحت و تمدد اعصاب ندارد. و البته آنان که اين سفر چندين بار آزموده به شمال را تجربه کرده اند، مي دانند که اين سفرها با تحمل ترافيک، گراني و ازدحام همراه است.
بسياري از خانواده ها، با چادر زدن و پهن کردن بساط در پارک ها و جنگل ها، سعي مي کنند لحظات مفرحي براي خود فراهم آورند که اين هدف البته چندان خالي از ايراد نيست، زيرا اولين نتيجه ي آن بي حريم و حفاظ بودن خانواده ها در کنار يکديگر است که اگر چه ممکن است با يک حسن همجواري ، بدل به يک دوستي و آشنايي شود، اما در عمل، خانواده و به خصوص زنان و دختران، بيشتر در معرض قرار مي گيرند و اين چهره ي چندان مطلوبي به شهرنمي دهد.
نتيجه ي دوم، که به همان ميزان مهم و انساني است، آسيب رسان بودن اين اتراق ها ست نسبت به محيط زيست؛ انباشت زباله در جنگل ها و چمنزارها و نيز رودخانه ها و سواحل دريا و شکستن شاخه هاي درختان براي برافروختن آتش و …
البته مدتي است، برخي از تورها و نيز سايت ها و وبلاگ ها و کانال هاي حامي محيط زيست، با تذکر اين موارد ، به مردم توصيه مي کنند که از ديدني هاي نقاط ديگر اين سرزمين پهناور نيز بهره مند شوند. و در اين راستا، بسياري از اين رسانه هاي مجازي، تصاوير دل انگيزي از اين نقاط ديدني، در غرب و شرق و نيز ايران مرکزي به نمايش مي گذارند.
تصاويري که گاه به راستي چنان زيبا و دل انگيزند که مي شود از خير يک سفر عادي و تکراري شده ي شمال گذشت و راهي نو به سوي دنيايي جديد با تجربيات جديدتر گشود.طبيعي است که ريسک انتخاب راه و مسيرهاي تازه و جست و جوي در به در براي رسيدن به چنين نقاطي يکي از معضلات چنين سفرهايي است.
زيرا به دليل کم مسافر بودن اين نقاط زيبا، بسياري از اين شهرها ، نه هتل که حتي يک مسافرخانه ي معمولي نيز ندارند. مسيرها از تابلوهاي شناسايي و راهنمايي بي بهره اند و رانندگان و مسافران، اگر بي مدد تور، خود وارد اين عرصه شوند، بيشتر زمان خود را صرف جست و جوي راهي براي رسيدن به آن مکان رويايي مي کنند. پس بسيار آسان تر و به ذهن نزديک تر است که مسافران تابستاني، همچنان روي به شمال آورند و از افتادن در مسيرهايي که براي شان شناخته شده نيست، بپرهيزند.
اين مهم، اگر قرار است جاذبه اي داشته باشد و مردم را نسبت به ساير نقاط ديدني اين سرزمين ترغيب کند، نياز به يک برنامه ريزي گردشگري ، ترفندهاي راه يابي و نصب تابلو هاي راهنمايي و رانندگي در مسيرهاي لازم دارد.
نيز تاسيس و ايجاد امکانات آسايشي و استراحت گاه هايي با شرايط مناسب بهداشتي و اين مهم برآورده نمي شود مگر با بهره گيري از تجربيات چندين وچندساله ي سفرهاي مخاطره آميز، پر تصادف و نيز کمتر بهداشتي و امن اما عادت شده به شمال کشور.
درس ها و تجربياتي که با آموختن از آن ها مي توان مردم را به سوي فضاهاي امن تر ، تازه و جذاب تر و نيز هيجان انگيزتر سوق داد. بادا که مسئولان ، با توجه به علاقه ي مفرط مردم ما به سير و سياحت با خودروهاي شان، از اين فرصت و بازار مناسب، بهترين بهره را ببرند ومناسب ترين امکانات را در اختيار مسافران قرار دهند.