دو کلمه با کارگر ایرانی
عبرت ها زیادند و هوش مردم هم خوشبختانه روز به روز، در حال افزایش، تا حدی که دیگر بیلبوردهای گرانقیمت و عناوین به اصطلاح کلاس بالا! هم نمی تواند مردم را گول بزند...
عصر خبر: همه سالها باید حمایت از تو سرلوحه کارها باشد و رنج تو و خانواده تو – کارگر ایرانی و هموطن – به چشم همگان بیاید.
خدا می داند در همین چند روز اولِ سال جدید، شنونده دردِدل چه تعداد از دوستان جوان و نوجوانم بوده ام که پدر یا مادرشان در کسوت شریف کارگری اند و در سطح کارخانجات، معادن، بیمارستانها، کارگاه های تراشکاری، مبل و منبّت، خیاطی، تولید پارچه و… به کارِ سخت مشغولند،
می بافند و می دوزند و می سازند و می سوزند و گاهی هم بی صدا می میرند! امّا از آن دسته مردم آبرودار و باغیرتی هستند که هرگز حاضر نمی شوند دست نیاز به طرف این و آن دراز کنند.
دهان خیلی هایشان،حتی یک دندان سالم هم ندارد! چشم خیلی هایشان بر اثر کار مداوم و زیان آور، تار شده و چروک صورتشان، قوانین نانوشته محرومیت و مظلومیتی ابدی را فریاد می زند! همان کسانی که اگر نبودند، حتما کشور هم نبود… مُنصف باشیم و این واقعیت را قبول کنیم وجدانا.
هرروز روز کارگر است، حالا هرکسی، هرچه دلش می خواهد بگوید. هرکس می گوید فقط پول در این مملکت، کار می کند و حلال مشکلات است، اگر با چشم نیمه باز و سر و صورت خونی، فقط یک شبانه روز زیر آوار سنگین یک معدن بماند و داد و فریاد بزند تا شاید کسی از سر ترحم، نجاتش بدهد، اولا می فهمد که پول هنگفت، سهم ورثه است! و او نگهبانی بیش نبوده و نیست! ثانیا پی می برد که اصلا کارگر کیست؟!
حالا بگذار تا می توانند، با پولهای کثیف و بادآورده، خر داغ کنند و بوی کباب راه بیاندازند و جامعه را فریب بدهند! رئیس این اداره و سرپرست زرپرست آن دستگاه را بخرند! کارناوال اماکن زیارتی راه بیاندازند! چلوکباب و شارژ و کوفت و زهرمار در کوچه و بازار پخش کنند و هزار کار غیراخلاقی و مغایر با شرع و اصول مرتکب شوند، مگر غیر از این است که خیلی زود، دستشان رو شده و تعفن ندامت مقلدانشان، کام مردم را تلخ می کند!
عبرت ها زیادند و هوش مردم هم خوشبختانه روز به روز، در حال افزایش، تا حدی که دیگر بیلبوردهای گرانقیمت و عناوین به اصطلاح کلاس بالا! هم نمی تواند مردم را گول بزند…
هیچکدام از این اتفاقها که متاسفانه ستونهای اعتماد و اعتقاد مردم را متزلزل کرده، نمی تواند عظمت نام و تلاش تو کارگر شرافتمند ایرانی را خدشه دار کند.
دوستت می داریم. از طرف یک کارگرزاده معمولی – حمید هنرجو