نظر عجيب روحاني درباره ي پرونده هسته اي
حسن روحاني نامزد يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري به سئوالي درباره پيگيري پرونده هسته اي پاسخي عجيب داد.
به گزارش عصر خبر حسن روحاني به سئوال جام جم كه پرسيده بود: اگر شما رئیس
جمهور شدید تعلیق هسته ای را قبول می كنید؟ پاسخ داد: من پرسش شما را
این طور تصحیح كنم كه اگر رئیس جمهور شدید، مساله هسته ای را چطور پیش می
برید؟ ببینید ما فناوری هسته ای را باید حفظ كنیم، چون دستاوردی است كه
حداقل من از سال 1367 كنار روند دستیابی به این فناوری بودم.
بخش هاي مربوط به پرونده هسته اي گفت گوي جام جم با حسن روحاني در زير آمده است.
برویم سراغ پرسش های هسته ای، بگذارید خیلی صریح بپرسم آقای روحانی! اگر شما رئیس جمهور شدید تعلیق هسته ای را قبول می كنید؟
من پرسش شما را این طور تصحیح كنم كه اگر رئیس جمهور شدید، مساله هسته ای
را چطور پیش می برید؟ ببینید ما فناوری هسته ای را باید حفظ كنیم، چون
دستاوردی است كه حداقل من از سال 1367 كنار روند دستیابی به این فناوری
بودم.
از سال 67 شما چطور و چگونه در موضوع هسته ای حضور داشتید؟
سال 67 قرار شد غنی سازی كنیم و بعد تلاش كردیم اولین سانتریفیوژ را به
دست بیاوریم كه در همان سال به دست آوردیم و به دنبال این بودیم كه بتوانیم
قطعاتش را بسازیم تا شیوه های دیگر غنی سازی مثل لیزر را دنبال كنیم؛
بنابراین به عنوان كسی كه از آن آغاز در كنار این روند بودم و دورانی كه
مسئول پرونده هسته ای شدم، دورانی بود كه ایجاد فرصت كردم تا این فناوری
تكمیل شود؛ یعنی من از مهر82 كاری كردم كه بتوانیم شش ماه بعد اولین مرحله
UCF اصفهان را افتتاح كنیم، آب سنگین اراك را سعی كردیم تا تابستان 1383 به
نتیجه برسانیم، كیك زرد بندرعباس و آمادگی زیرزمین نطنز كه تا پایان دوره
ما ادامه داشت و آخر 84 كامل شد. منتهی من از اول معتقد بودم كه باید با
كمترین هزینه، این فناوری را تكمیل و حفظ كنیم و نگذاریم بهانه ای برای
دشمنانی شود كه سالیان دراز دنبال پیدا كردن بهانه ای برای بردن ایران به
شورای امنیت بودند؛ البته همه كارهایی كه من كردم با به دست آوردن اجماع
سران نظام بوده است؛ بنابراین همه كارها با تدبیر دسته جمعی بوده و مدیریت
اجرایی آن به عهده ما بود. من به اقدام ها و خدماتم تا پایان عمرم افتخار
می كنم. من و همكارانم بهترین شیوه را برای این كه كشور دچار جنگ نشود و به
شورای امنیت نرود و تحریم نشود، اتخاذ كردیم، البته در هر دوره شرایط كشور
و شرایط بین المللی متفاوت است.
در یك جمله اگر بخواهید خلاصه كنید، اگر رئیس جمهور شوید در مورد ماجرای هسته ای چه خواهید كرد. همین روش كنونی را ادامه خواهید داد؟
اگر رئیس جمهور شوم حتما با شیوه جدیدی كار را پیش خواهم برد و از همه
تجربیات گذشته استفاده خواهم كرد؛ البته همیشه منافع ملی و امنیت ملی برایم
اصل است. مساله هزینه ـ فایده معیار برای انتخاب بهترین راه است. دنیای
سیاست نیاز به دانش، تجربه و هنر كافی دارد.
دقیقا چه شیوه ای؟
اساس روش جدید به ساماندهی یك مذاكره جدی و منطقی برمی گردد تا ضمن كم
كردن بهانه دشمنان، بتدریج تحریم ها كاهش یابد و پرونده از شورای امنیت به
آژانس برگردد.
یعنی مذاكره با آمریكا؟
فعلا كه گروه1+5 وجود دارد كه البته آمریكا هم جزو آنهاست.
یعنی به مذاكره مستقیم با آمریكا فكر نمی كنید؟
اگر لازم باشد، روی آن هم می شود فكر كرد.
به نظر شما مذاكره مستقیم با آمریكا از مذاكرات فعلی با 1+5 بهتر است؟
من نمی خواهم بهتر یابدتر بودن را تعیین كنم. من می گویم هر شیوه ای كه
لازم باشد. ببینید برای ما اصل این نیست كه با چه كشوری حرف می زنیم. اصل
به دست آوردن منافع و امنیت ملی است. ما باید تحریم را بشكنیم، تحریم توطئه
دشمن است. ما باید پرونده را از شورای امنیت خارج كنیم. این توطئه باید
شكسته شود، ما باید فناوری هسته ای را حفظ كنیم و همه این موارد باید در
كنار هم باشد. همه آنهایی كه تلاش می كنند با حسن نیت است، اما كارهایی در
سال های اخیر در زمینه روابط خارجی انجام گرفت كه هیچ نیازی نبود.
مثلا؟
مثلا ماجرای هولوكاست كه به ما ربطی نداشت كه به تاریخ بپردازیم و بهانه
دست دشمن بدهیم. ما باید هر تصمیمی كه می گیریم و هر شعاری كه می دهیم از
جیب مردم استفاده نكنیم. وقتی شعاری می دهیم كه به فشار به كل مردم منجر می
شود، در واقع هزینه آن از جیب مردم پرداخت می شودكه شایسته نیست. شعارها و
كارهای دیگری هم بود كه ضرورتی نداشت و سرانجام به ضرر ما و به نفع دشمن
تمام شد.
این حرف شما با روحیه انقلابی در تناقض نیست؟
انقلاب یعنی عقل و تدبیر، همانی كه رهبر معظم انقلاب در مشهد فرمودند، خرد
جمعی. فرمودند رئیس جمهور بعدی باید از خرد جمعی استفاده كند. البته گفتند
كه ما در برابر دشمن باید ایستادگی كنیم و مقاوم باشیم، كاملا درست است.
دشمن، دشمن است. منتهی ما باید با تدبیر عمل كنیم و نگذاریم دشمن در نقشه
هایش موفق شود. هر وقت دشمن را ناكام كردیم، كار انقلابی كرده ایم. هر وقت
علیه منافع ملی بهانه به دشمن دادیم، كاری برخلاف مصلحت كشور انجام شده
است.
بحث هایی وجود دارد كه در زمان مذاكرات هسته ای كه شما مسئول آن
بودید، طرف مقابل، به طرف ایرانی بی احترامی كرده و مثلا گفته می شود یكی
از دیپلمات های غربی پایش را روی میز گذاشته یا یك نفر كاغذی را به سمت طرف
ایرانی پرت كرده ، اینها صحت دارد؟
اینها دروغ باشاخ و دم است! می گویند در مذاكرات تهران در حضور رئیس
جمهور یكی از وزرا، پایش را روی میز گذاشت، اصلا آنجا میزی وجود نداشت كه
كسی پا روی آن بگذارد.اگر به عكس و فیلم نگاه كنید، دروغ بودنش آشكار می
شود. این كه كاغذ پرت كردند، اصلا چنین شیوه هایی در دنیای امروز وجود
ندارد. شاید 50 یا 30 سال پیش یك كشور عقب افتاده از این كارها می كرد؛ اما
در شرایط فعلی، آن هم طرف اروپایی، این حرف ها آنقدر مسخره و بی پایه و
اساس است كه نیازی به جواب ندارد.
در مذاكراتی كه شما در آن مقطع با نماینده های انگلیس، فرانسه و
آلمان داشتید، من می خواهم تجربه شخصی شما را از نگاه هر كدام از اینها به
ایران بدانم. این كه نگاه كدام كشور غربی به ایران و ایرانی ها مسالمت
آمیزتر بوده، كدام خصمانه تر؟
آلمان ها معمولا با ما راحت تر كار می كردند، فیشر وزیر خارجه آلمان در
مذاكرات، لحن رك و گاهی غیردیپلماتیك داشت. مثلا وقتی منگفتم ما تعلیق را
به هیچ وجه نمی پذیریم، اگر هم تعلیقی در بخش كوچكی بخواهد صورت بگیرد
باید داوطلبانه باشد، به وزرای دیگر گفت كه آقای روحانی می گوید من امروز
قبول می كنم، فردا می شكنم، یعنی در اختیار من است و بنابراین خیلی از این
كلمه داوطلبانه ناراحت بود، اما آنقدر سماجت كردیم تا قبول كردند. ما از
لحاظ حقوقی برای كشور تعهدی ایجاد نكردیم، در طول هیچ مذاكره ای ما تعهدی
برای كشور درست نكردیم؛ ولی در مجموع آلمان بهتر با ما راه می آمد، بعد
فرانسه و سخت تر از همه انگلیس بود. دو دلیل هم داشت یكی این كه انگلیسی ها
ویژگی های خاص خودشان را دارند كه با دیگران متفاوت است، یك دلیل هم این
بود كه انگلیس در مذاكرات به نوعی نماینده آمریكا هم بود.
ماجرای عكس خندان شما با جك استراو، وزیر خارجه وقت انگلیس چه بود؟
ما در تهران به مصاحبه مطبوعاتی می رفتیم. استراو ایستاده بود. من به او
رسیدم، گفت من الان با لندن تماس گرفتم، آقای بلر حالش بد است. ناراحتی
قلبی دارد و الان در بیمارستان است. از آنجا كه همیشه یك رقابت و مشكلاتی
بین استراو و بلر بود، من گفتم كه فكر كنم تو می خواهی به این زودی از
بیمارستان برنگردد. بعد هر دوی ما با این جمله خندیدیم.