غلو و اغراق در باره رئیسی، او را به سرنوشت احمدی نژاد گرفتار می کند
شرق نوشت:«کسانی که به تبلیغات غلوشده درباره دولت سیزدهم دامن میزدنند کار نادرستی میکنند، چراکه ایجاد توقع بیجا مضر است
این گفته اخیر محمدرضا باهنر احتمالا ناظر به کسانی است که این روزها دوباره همان شیوهای را در پیش گرفتهاند که پیشتر با احمدینژاد طی کرده بودند. انتظار کارستان از دولت جدید دارند و در اوصاف احوالات رئیسجمهور هم او را رجایی دوم یا ابوذر زمان خواندهاند.
مشابه این سخن باهنر، از یکی، دو عضو دیگر جامعه روحانیت مبارز هم شنیده شده است.
خوبی امثال باهنر در مقایسه با دیگر همتایان اصولگرایش بهویژه طیف متأخر، این است که از گذشته درس گرفتهاند. پدیده احمدینژاد را از سر گذراندهاند و نگاهشان به سیاست منصفانهتر و کردارشان عملگرایانهتر شده است.
اصولگرایان متقدمی که این روزها جایشان در عرصه سیاستورزی همتایانشان خالی است، میدانند که اثر سیاسی «غلو» کوتاهمدت و مسکنوار است و چهبسا وقتی از بین برود، عوارض مخربتری هم بر جای بگذارد، چون «غلو» انتظارات را هم بالا برده است. «غلو» با ناکارآمدی رابطه مستقیمی دارد. وقتی اوضاع بسامان نیست، به مدد میآید تا حداقل دورنمای خوشایندی را در اذهان تصویر کند؛ اما وای از روزی و زمانی که آن دورنما، نزدیک شود و دست غالیان (غلوکنندگان) خالی بماند