طنز/ حداد دوباره وارد میشود
راستش را بخواهید از دیدن وضعیت دوستان در اردوگاه اصولگرایان، دچار «گُل گیجه»، آن هم از نوع مزمن شدهایم. دوی به علاوه یکیها که به نظر میرسد سر اختلاف نظرهایشان به ائتلاف رسیده بودند!
آقای حسین شریعتمداری که دچار دوگانگی شدهاند، نمیدانند روحانی اصولگراست یا خودشان اصلاحطلب هستند (چون قاعدتا ممکن نیست که آنها انتخابات را باخته باشند.)
آقای شهردار هم که هنوز فشارش بالاست بنابراین مردم تهران بدنشان را گرم کردهاند که ببینند بعد از گرانی بلیت مترو و اتوبوس و اتفاقات پل صدر، حالا نوبت چیست.
آرامترین اصولگرا، آقای جلیلی است که در خانه نشسته، هی برای خودش سازوکار درست و هی مقاومت میکند.
این وسط آقای حدادعادل و دوستانشان حسابی دارند گل میکارند و به صورت رگباری واژه معادلسازی میکنند. چند هفته پیش بعضی از این واژهها را برایتان واکاوی کردیم، اینک با ما همراه باشید با آخرین دستاوردهای فرهنگستان زبان و ادب پارسی:
1. بچه: وای مامان از کجا فهمیدی من «ذرت پفکی» هوس کردم؟
مامان: خب من با تو «دورآگاهی» دارم میفهمم. (آیکون لبخند مامانانه!)
کلمه و ترکیب:
بچه: موجودی کوچک که به امید یکمیلیون تومان وام به دنیا میآید/ ذرت پفکی: پاپ کورن (با توجه به حرمتشکنی که در واژه معادل قبلی وجود داشت، ضرورت معادلسازی برای این واژه به شدت حس میشد) / مامان: مادر / دورآگاهی: تلهپاتی.
نکته کنکوری: دقت کردید ایرانیان به فیل علاقه زیادی دارند؟ پاپ فیل میخورند، از دماغ فیل میافتند، فیل هوا میکنند، در تاریکی دست به جاهای مختلف فیل میزنند، فیلشان یاد هندوستان میکند، ادعایشان گوش فیل را پاره میکند… البته این آخری گوش خر بود، ولی در کل فیل خیلی دوست دارند. باید از فیل رمزگشایی کرد.
2. دانشآموز یک: دلت بسوزه دیشب عمو اومده بود خونمون ما رو برد یه «غذاخوری خویشیار». خیلی گام داد.
دانشآموز دو: خوش به سرسراتون. من که بابام کلا «دور فرمان» رو گرفته بود دستش بالا پایین میکرد…
کلمه و ترکیب:
دانشآموز: موجودی که در چرخه طبیعت میسوزد و وسطهاش هم شاید یک چیزی یاد بگیرد! / عمو: برادر پدر- مصلحت این است که از نوع عموی هملت نباشد/ غذاخوری خویشیار: رستوران سلفسرویس/ خیلی گام داد: خیلی فاز داد/ سرسرا: هال (یا حال! ) خوش به سرسراتون: خوش به حالتون/ دورفرمان: ریموت کنترل/ گرفته بود دستش: همان گرفته بود دستش.
3. میشه اون «دوگوشی» رو در بیاری دو ساعته دارم باهات حرف میزنم؟ میگم اون «زیرموشی»ات رو از اونجا بردار، دستت میخوره به «دمابان»، میریزه، رایانهات به لعنتی میره.
کلمه و ترکیب:
دوگوشی: هدفون/ زیرموشی: ماوس پد/ دمابان: فلاسک/ به لعنتی رفتن: به باد فنا رفتن!