رابطه هاشمی و خاتمی عميق تر از قبل است
بلافاصله پس از انتخاب حسن روحاني به عنوان رييسجمهور ايران اصلاحطلبان از كوچك و بزرگ اعلام كردند هيچ سهمي از دولت آينده نميخواهند. حركت هماهنگ و گسترده آنها كه با اظهارنظرهاي متعدد سيد محمد خاتمي همراه بود اين سوال را ايجاد ميكند كه قرار است در چهار سال پيش رو آنها چه كنند و نسبتشان با دولت تدبير و اميد چگونه تعريف ميشود.
روزنامه اعتماد نوشت: بلافاصله پس از انتخاب حسن روحاني به عنوان رييسجمهور ايران اصلاحطلبان از كوچك و بزرگ اعلام كردند هيچ سهمي از دولت آينده نميخواهند. حركت هماهنگ و گسترده آنها كه با اظهارنظرهاي متعدد سيد محمد خاتمي همراه بود اين سوال را ايجاد ميكند كه قرار است در چهار سال پيش رو آنها چه كنند و نسبتشان با دولت تدبير و اميد چگونه تعريف ميشود.
آيا سهم نخواستن از دولت به معناي تماشاچي بازي سياست بودن است يا اينكه اصلاحطلبان كارهاي مهمتري دارند؟ اين سوالات و ابهامات باعث شد تا تحليل حميدرضا جلاييپور را جويا شويم:
پس از انتخاب روحاني گويي يك جنبش ما سهم نميخواهيم در بين اصلاحطلبان به راه افتاد. چرا همه اعلام ميكنند هيچ سهمي نميخواهند؟
البته من با واژه جنبش براي اين اظهارنظرها مخالفم اما به طور كلي عرض ميكنم اين سياست اصلاحطلبان است و به نظر من كاملا هم مبتني بر يك واقعبيني طرح ميشود.
دليل اين سياست چيست؟
اصلاحطلبان برنامههاي آقاي روحاني و شخص ايشان را جدي گرفتهاند. مهمترين دغدغه اصلاحطلبان امروز اجراي برنامههاي آقاي روحاني است. ما ميدانيم كه ايشان بايد براي كابينهاش از مجلس فعلي راي اعتماد بگيرد و وزرا بايد كساني باشند كه بتوانند در همين فضاي فعلي سياسي تعامل و كار كنند. قرار نيست كسي وزير شود كه از فردا وزارت براي پرونده ساخته شود.
مشخصا مطالبات شما چيست؟
مطالبات ما چيزي بيش از برنامههاي آقاي روحاني نيست. دغدغه ما در حوزه بينالملل رفع بحرانهاي سياسي است. در حوزه اقتصاد بازگرداندن اقتصاد كشور به ريل عقلانيت و شفافيت را ميخواهيم. چه اشكالي دارد بانك مركزي افرادي كه وامهاي كلان گرفتهاند را به همراه علت دريافت تسهيلات و تعهداتشان معرفي كند؟ و در سياست داخلي اجراي فصل سوم قانون اساسي كه به حقوق ملت مربوط است را خواستاريم. تمام اين خواستهها سر فصل برنامههاي آقاي روحاني بوده است. حال اگر اين برنامهها توسط كابينهيي با افراد مستقل، اصلاحطلب يا حتي اصولگرا قابليت اجرا پيدا كند به طور حتم اصلاحطلبان نيز از آن حمايت ميكنند.
شيوه سياستورزي اصلاحطلبان در چهار سال آينده چگونه است؟
اصلاحطلبان بايد به عرصه اجتماعي بازگردند. بايد در اين چهار سال به سمت نظام حزبي، تشكيل NGOها و تقويت نهادهاي مدني بپردازند.
در سالهايي كه اصلاحطلبان در قدرت بودند توفيقشان در تقويت نهادهاي مدني با سوالات متعددي همراه است. حال كه هيچ سهمي از دولت نميخواهند چگونه قرار است اين كار را انجام دهند؟
با حرف شما مخالفم. روي كار آمدن احمدينژاد محصول رفتار تحريميها بود. اتفاقا در دوره آقاي خاتمي عرصه جامعه مدني حيات پويايي داشت و با وجود بحرانهايي كه به طور متوسط هر 9 يك بار رخ ميداد مردم توانستند با كمترين هزينه شاهد شكوفايي اقتصاد، فرهنگ و سياست باشند.
در چهار سال پيش رو با چه ابزاري ميخواهيد كار مدني كنيد؟
ابزار در اختيار دولت روحاني است. فعالان حوزه مدني نيز ميتوانند با همين ابزاري كه توسط دولت فراهم ميشود كار خود را پيش ببرند. اين سياست ورزي اصلاحطلبان است.
در برابر نيروهاي به اصطلاح خود سر چه ميكنيد؟
به اعتقاد من نبايد قصاص قبل از جنايت كرد. اگر كسي در راه دستيابي به جامعه مدني كارشكني كرد دولت وظيفه خود را در قبال آن انجام ميدهد و نهادهاي مدني نيز نسبت به عملكرد آنها شكايت ميكنند. نبايد بدبين باشيد. در همين ماجراي انتخابات عدهيي مدام ميگفتند مردم نميآيند، نسبت به وقايع 88 هنوز موضعگيريها جريان داشت و بحث زندانيان سياسي مطرح ميشد اما ديديم كه مردم آمدند و اتفاقا زندانيان سياسي هم به آقاي خاتمي نامه نوشتند و مباحثي در تاييد راي دادن مطرح كردند. فضا در اين انتخابات به گونهيي بود كه تندروها خود را پيروز قطعي آن ميدانستند. اما اصلاحطلبان بيكار ننشستند و انسجام خود را حفظ كردند.
براي چهار سال آينده وضعيت اين انسجام چگونه ميشود؟ با توجه به زمينه شكلگيري اين انسجام كه انتخابات بود آيا توان حفظ آن وجود دارد؟
مطمئنا در اين چهار سال منسجمتر ميشويم و گستردهتر عمل ميكنيم. يادمان نرود كه در چهار سال گذشته ميهمانيهاي غير سياسي ما هم حساسيتبرانگيز بود و بايد برايش جواب ميداديم اما امروز راحتتر دور هم جمع ميشويم و تصميم ميگيريم.
در حال حاضر جلسات شوراي مشورتي اصلاحطلبان تشكيل ميشود يا پس از پيروزي در انتخابات تعطيل شده است؟
به اعتقاد من اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري شاهكار كردند. ما تجربه سال 84 را داشتيم و همين تجربه باعث شد روي يك گزينه ائتلاف كنيم. از طرفي جامعه نيز حكومت را به واقع بيني واداشت و خوشبختانه نظر مردم ملاك قرار گرفت. امروز هم مطالبات ما بايد از طرق مدني طرح و پيگيري شود. مهمترين كار ما در حال حاضر انتخابات مجلس است. ما در شرايط بسته سال 92 انسجام استثنايي خود را نشان داديم.
طبيعي است كه در فضاي فعلي اميدوار باشيم فعاليتهاي خود را وسعت و تعميق بيشتري ببخشيم. امروز رابطه آقايان هاشمي و خاتمي عميقتر از گذشته است، تشكلهاي اصلاحطلب ارزش انسجام را بيشتر درك كردهاند. جلسات شوراي مشورتي هم ادامه دارد. شوراي هماهنگي هم جلسات خود را پيش ميبرد. مهمترين كار ما امروز تعميق انسجام در دوران روحاني است.
در اين راه يكي از مسائل مشترك همه اصلاحطلبان انتخابات مجلس و خبرگان رهبري است. طبيعتا اگر دولت آقاي روحاني در عرصههاي اقتصادي و بينالمللي موفقيتهايي را كسب كند كه دور از انتظار هم نيست اميد ما بيشتر ميشود و با اقبال بيشتري مواجه خواهيم بود.