امروز روز آزمون بزرگ قلعهنویی خواهد بود
روز موعود براي امير قلعهنويي فرا رسيد. روزي كه بايد تمام حرفهايش را، تمام ادعاهاي چندين و چندسالهاش را در زمين مسابقه به رخ منتقدانش بكشد؛ در يك ۹۰ دقيقه سخت و سرنوشتساز در سئول كه بخشي از آينده مربيگري او را قطعا تحت تاثير قرار خواهد داد.
عصرخبر به نقل از رجا، قلعهنويي اعتقاداتي دارد، در نهان خود هميشه به حق پايمال شدهاش در فوتبال فكر ميكند و هميشه دوست داشته تا فرياد بزند «من بايد سرمربي تيم ملي ايران باشم» اما ترس از تمسخر گاه و بيگاه منتقدان و دغدغه اتهامهايي نظير خارجيستيزي، او را به سكوتي خاص وادار كرده است؛ اگر چه گهگاهي صداي اعتراضش بلند ميشود و با تركيب خودساخته «اجنبيپرستها» حرفهاي دلش را بيرون ميريزد اما واكنشها به اين حرفهاي او آنقدر تند و چندجانبه بوده كه نه تنها قلعهنويي را سبك نكرده، كه عقدههايي جديد در دل او كاشته است.
قلعهنويي هنوز نسبت به ماجراي كنار گذاشتن او از تيم ملي پس از جام ملتهاي ۲۰۰۷ دلخوري شديد دارد؛ كه چرا با يك شكست بركنارش كردند، چرا پس از آن حذف او را به مجلس بردند و در تلويزيون به جاي جلسه بررسي دلايل شكست، دادگاهي براي محاكمهاش ترتيب دادند.
اينها همواره مشغله ذهني قلعهنويي بوده است؛ او با اين حرفها، كنايهها و نقدهايي سنگين، به زندگياش در فوتبال ادامه داده و حالا وقت آن رسيده كه در ميداني بزرگ، پاسخ منتقدانش را بدهد. او ميخواهد به همه ثابت كند كه سالها در حق او اجحاف شده و يك مربي سنتي نيست، او بهدنبال اعاده حيثيت در ماجراي حذف از جام ملتهاي آسيا است.
قلعهنويي در تمام سالهاي مربيگري، براي خودش نقشه داشته. او نشان داده كه يك مربي روزمره نيست. در استقلال با برنامه ۳ ساله كارش را شروع كرد. او هر سال براي قهرماني در ليگ نقشه ميكشد و معمولا به هدفش ميرسد. شايد حضور زودهنگام در تيم ملي، نقشههاي او را خراب كرد.
او بايد با استقلال قهرمانيهاي متوالي را درو ميكرد. با استقلال نشان ميداد كه يك مربي بينالمللي هم شده و سرانجام با اين تيم قهرمان آسيا ميشد تا با تمام مربيان ايراني وجه تمايز پيدا ميكرد اما به يكباره پس از نخستين قهرماني در ليگ برتر، پيشنهاد اغواكننده سرمربيگري در تيم ملي، او را از نقشه راه منحرف كرد. قلعهنويي آن روزها اشتباه ميكرد كه نيمكت تيم ملي حق او است. اگر الان هم چنين خيالي دارد، باز هم مثل همان روزها در اشتباه است.
او بايد براي رسيدن به نيمكت تيم ملي، از راههاي سخت و صعبالعبور بگذرد، از همين سئولي كه امروز در آن بازي دارد، سربلند بيرون بيايد و تازه اين يك پله نزديك شدن به فينال است. جايي كه فتح آن، ميتواند دروازه ورود به تيم ملي باشد.
قلعهنويي بايد در اين بازي خودش را ثابت كند؛ نزد افكار عمومي صاحب وجاهت مربيگري تيم ملي شود تا همه بپذيرند كه او شايسته اين اتفاق است.
امروز همچنان درباره امير قلعهنويي و تيم ملي، ابهامهايي وجود دارد. هنوز جامعه فوتبال با ترديد به اين اتفاق نگاه ميكند اما ميدان سئول، آزموني بزرگ براي سرمربي استقلال است. قلعهنويي كه در خلوت خود به صندلي كیروش ميانديشد، بايد همان كاري را كه او با تيم ملي در اولسان انجام داد، تكرار كند.
امروز، روز سرنوشت براي قلعهنويي محسوب ميشود كه او را در راه رسيدن به نقشههايش يك گام جلو ميبرد يا چند پله عقب مياندازد. قلعهنويي براي جبران جام ملتهاي ۲۰۰۷، براي پاسخ به آن جلسهاي كه به زعم او دادگاه محاكمه سرمربي تيم ملي بود و براي آنكه بگويد «اين منم امير قلعهنويي، بهترين مربي ايران»، بايد در سئول كار بزرگي انجام دهد، كاري كه از آن به يك شگفتي ياد شود.
امروز زمان ديدن قلعهنويي است. همه ما – بي پيشداوري، بدون غرضورزي و فارغ از هر جانبداري و حمايت – منتظر ديدن او و شنيدن حرفهايش در زمين مسابقه هستيم.