تناقض خاطره های اکبر و محمد هاشمی

نكته بارز خاطره محمد هاشمي اين است كه امام در زماني كه در قيد حيات بوده‌اند تاكيد داشته اند كه مسائل و شبهات با ايشان در ميان گذاشته شود و صحت و اعتبار آن به طور دقيق مورد ارزيابي قرار گيرد و به طبع در زمان رحلت ايشان نيز اين مسائل بايد به طور دقيق با گفتار و منش ايشان و مسائلي كه در آن زمان از رهبر كبير انقلاب اسلامي ثبت و ضبط بررسي شود.

عصرخبر به نقل از فردا، اين روزها كه بازار نقل قول‌ها و خاطرات از امام راحل گرم است، صداهاي مختلفي از ياران و نزديكان امام(ره) در اين زمينه به گوش مي‌رسد. نقل چنين مباحثي انتقادات زيادي را به دنبال داشته است .به طور مشخص اظهارات اخیر  آیت الله هاشمی  درباره حذف شعار مرگ بر آمریکا و نقل خاطره‌‌ای مبنی بر موافقت امام(ره) با این موضوع طی روزهای گذشته حاشیه های فراوانی را ایجاد کرد. وی در بخش هایی از خاطرات خود موضوع حذف شعار مرگ بر آمریکا و  بررسی های صورت گرفته در این‌باره را مطرح و البته تصریح می‌کند که امام(ره) نیز با این تصمیم موافق ولی منتظر فرصت مناسب بودند.

در اين زمينه اما تشكيك‌هاي فراواني وجود دارد كه آيا سندي در اين زمينه هست و يا خير و اگر چنين سندي وجود دارد، پاسخ امام راحل به چنين نامه اي چه بوده است.

 حميد انصاري، قائم مقام موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره) در خصوص اين نامه بيان مي‌كند كه «چنين نامه اي نوشته شده است. اصل دستخط اين نامه خصوصي 4 صفحه اي که به تاريخ 4فروردين1366 مي‌باشد درآرشيو اسناد موسسه نگهداري مي‌شود. موضوع اين نامه درخواست آقاي هاشمي از امام براي حل چهار مشکلي است که نوشته اند اگر حل نشود در آينده مشکلات بزرگي براي انقلاب خواهد داشت: اول، دوگانگي نيروهاي نظامي و چند گانگي نيروهاي انتظامي. دوم، مشخص نبودن مرز سنت‌هاي شرعي با سنتها و عادات عرفي. سوم، ابهامات در سياست خارجي و رابطه با دولتهاي بزرگ خصوصا آمريکا. چهارم، نواقص و ابهامات موجود در قانون اساسي. در ادامه همين مسأله چهارم، ايشان 10 موضوع را به عنوان مشکلاتي که تجديد نظر در باره آنها در قانون اساسي را پيشنهاد دارند بر شمرده‌اند. وي در ادامه افزود: در مورد نامه مذکور هم حضرت امام پاسخ کتبي به آن نداده‌اند. عدم پاسخ امام نه به معناي رد پيشنهادات است و نه تأييد.

 انصاري همچنين گفت: عين مطلبي که آقاي هاشمي در نامه 4/1/1366 به امام در اين موضوع نوشته‌اند چنين است: «… در سياست خارجي و روابط با دولتهاي بزرگ و بخصوص آمريکا ابهاماتي وجود دارد که اگر شما رفع نفرماييد معلوم نيست کسي ديگر بتواند به آساني رفع کند. مي‌بينيد که دولت‌هايي مثل سوريه، ليبي، چين و خود شوروي روابط عادي دارند؛ ولي در جامعه ما حرف زدن معمولي و تجارت با آنها مشکل‌آفرين است.»

به هر جهت با توجه به عدم پاسخگويي امام به اين نامه چند وجهي كه «‌حذف شعار مرگ بر آمريكا» يكي از موارد جزئي  آن بوده است، نمي‌توان قضاوت كرد كه امام موافق اين مساله بوده اند يا خير. اما هاشمي رفسنجاني به گونه‌اي اين مطلب را بيان داشته است كه امام راضي به اين مساله بوده است. بنابراین به نظر مي‌رسد بايد به سراغ منابعي ديگر در اين زمينه رفت تا در خصوص چند و چون راي و نظر امام (ره) بيشتر اطلاع پيدا كنيم.

جالب اينجاست كه موضوعي در همين رابطه براي محمد هاشمی، برادر اكبر هاشمي رفسنجاني و رئيس اسبق صدا و سیما در زمان امام اتفاق افتاده است كه بيشتر مويد نظر امام در اين زمينه است.

محمد هاشمي در گفتگویی در ۲۶ بهمن ۱۳۸۷ با ویژه‌نامه حضور با نقل خاطره‌اي از امام (ره) گفته است:

«… در اخبار شعارهای مرگ بر آمریکا، مرگ بر شوروی و مرگ بر منافقین و صدام پخش می‌شد. یک شب شعار «مرگ بر شوروی» حذف شده بود پرس‌و‌جو کردم گفتند از بیت امام گفتند این شعار حذف شود. احمد آقا از بیت تماس گرفت و گفت امام (ره) شما را کار دارد.امام پرسید چه کسی گفته این شعار را حذف کنید و من هم گفتم. امام عصبانی شدند و اعضای بیت را صدا کردند. همه در رفتند و هیچ‌کس خدمت ايشان نرسید. بعد به من فرمودند که از این به بعد اگر چیزی از قول من گفتند بیا از خود من بپرس.»

نكته بارز خاطره محمد هاشمي اين است كه امام در زماني كه در قيد حيات بوده‌اند تاكيد داشته اند كه مسائل و شبهات با ايشان در ميان گذاشته شود و صحت و اعتبار آن به طور دقيق مورد ارزيابي قرار گيرد و به طبع در زمان رحلت ايشان نيز اين مسائل بايد به طور دقيق با گفتار و منش ايشان و مسائلي كه در آن زمان از رهبر كبير انقلاب اسلامي ثبت و ضبط بررسي شود.

به هر جهت تناقض آشكار در برخورد دوگانه‌اي است كه برادران هاشمي از رفتار و منش امام روايت مي‌كنند. از يك سو مساله برخورد شديد امام با شعار ضد استكباري « مرگ بر شوروي» بيان مي‌شود و از سوي ديگر نقل مي‌شود كه امام مترصد موقعيت مناسبي بودند كه رضايت خود را از حذف شعار «مرگ بر آمريكا»‌ ابراز دارند. دو مساله متفاوتي كه ذهن هر فردي را آشفته مي‌سازد و تصويري دوگانه در ذهن افراد از بنيان گذار كبير انقلاب اسلامي باقي مي‌گذارد و نتيجه‌اي جز سايش افكار عمومي و ايجاد شبهه در ميان افكار عمومي ندارد. درواقع همين سئوال سايشي مي‌تواند زمينه بي‌اعتمادي مردم و بخصوص نسل جديد و آينده نسبت به كارگزاران جمهوري اسلامي را فراهم كند و از سوي ديگر سبب بروز شبهات و سئوالات بزرگ ديگري در زمينه انقلاب شود كه انحرافات بزرگي را به دنبال دارند.

 

 

 

 

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک