چگونه حمله اسرائیل به دوحه، ایران و عربستان را نزدیک‌تر کرد؟

سفر علی لاریجانی به ریاض و دیدار با محمد بن سلمان نماد تشدید نزدیکی تهران و ریاض پس از احیای روابط با میانجی‌گری چین است. گفتگوها بر ثبات منطقه، همکاری‌های اقتصادی و امنیت خلیج فارس متمرکز بود؛ گفت‌وگوهای دفاعی و کارگروه‌های تخصصی مطرح شدند. تحرکات دیپلماتیک پس از حملهٔ اسرائیل به دوحه و دیدارهای سطح بالا در منطقه، نشان می‌دهد ایران به دنبال تثبیت معماری امنیتی جدید و گسترش نفوذ منطقه‌ای است، اگرچه بی‌اعتمادی و موانع نهادی پابرجاست.

سابینا صدیقی تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه در المانیتور

به گزارش فرارو به نقل از نشریه نیوعرب، نشانه آشکار از گرم‌تر شدن روابط تهران و ریاض، با سفر علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران به عربستان سعودی رقم خورد؛ سفری که در آن محمد بن سلمان، ولیعهد قدرتمند این کشور، میزبان او در ریاض بود. این دیدار در حالی انجام شد که دو کشور پس از قطع روابط دیپلماتیک در سال ۲۰۱۶، با میانجی‌گری چین در سال ۲۰۲۳ مناسبات خود را از سر گرفتند و این حضور بلندپایه‌ترین مقام ایرانی در عربستان از زمان احیای روابط تاکنون بوده است.

گفت‌وگوهای دو طرف بر تحولات اخیر منطقه، راه‌های گسترش همکاری‌های اقتصادی و یافتن مسیرهای عملی برای تقویت ثبات و امنیت متمرکز بود. به‌طور جداگانه نیز خالد بن سلمان، وزیر دفاع و برادر ولیعهد عربستان، با لاریجانی دیدار و دربارهٔ ابتکارهای مشترک برای تحقق امنیت و آرامش در خلیج فارس بحث کرد. ترکیب هیئت ایرانی و سطح دیدارها نشان می‌دهد که روابط دو کشور پس از سال‌ها تنش، اکنون به مرحله‌ای معنادار و جدید رسیده است.

یک دیپلمات اروپایی که نخواست نامش فاش شود در گفت‌وگو با وب‌سایت «نیوعرب» اظهار کرد سفر علی لاریجانی به ریاض در قامت دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران را می‌توان «سومین ستون حیاتی در یک توالی راهبردی گسترده‌تر» توصیف کرد. به گفتهٔ این دیپلمات، این سفر در ادامهٔ رفت‌وآمدهای اخیر لاریجانی به بیروت و بغداد صورت گرفته که هر یک با نمادها و پیام‌های ژئوپولیتیک ویژه‌ای همراه بوده است. او تاکید کرد این سه مقصد به‌خوبی نشان می‌دهند ایران در حال پیگیری یک نقشهٔ منسجم و «تلاش عامدانه برای تثبیت یک معماری تازهٔ امنیت منطقه‌ای» است.

پس لرزه‌های دوحه: چگونه حمله اسرائیل ایران و عربستان را نزدیک‌تر کرد؟

از نظر نمادین، گفت‌وگوهای انجام‌شده در ریاض را می‌توان یک تعامل مستقیم و کم‌سابقه میان عالی‌ترین مقامات امنیتی دو رقیب دیرینه دانست؛ رخدادی که در عمل تعهد ریاض و تهران به مسیر تنش‌زدایی و گفت‌وگوی مستقیم را تأیید و تقویت کرد. دستورکار این نشست نیز از موضوعات امنیتی تا هماهنگی‌های احتمالی در حوزهٔ انرژی بی‌ارتباط با جهش اخیر بی‌ثباتی در منطقه نبود.

نکتهٔ قابل توجه آن بود که این مذاکرات تنها یک روز پس از دیدار مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری ایران با محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در حاشیهٔ اجلاس عربی–اسلامی در دوحه در ۱۵ سپتامبر برگزار شد؛ زمان‌بندی‌ای که به‌ویژه در میان تحلیلگران چشمگیر ارزیابی شد. این کنفرانس اضطراری در واکنش به حملهٔ هوایی اسرائیل به مذاکره‌کنندگان حماس در دوحه شکل گرفته بود و فضای ویژه‌ای برای رایزنی‌های دیپلماتیک فراهم آورد. هرچند خود علی لاریجانی در این اجلاس حضور نداشت، اما به نظر می‌رسد همین رویداد به‌طور غیرمستقیم مسیر مشورت‌های سطح بالاتر میان سعودی‌ها و ایرانی‌ها را هموار کرده است.

دکتر تئودور کاراسیک، پژوهشگر ارشد امور خاورمیانه در بنیاد جیمزتاون، در گفت‌وگو با «نیوعرب» تأکید کرد که هرچند پیشرفت‌های قابل‌توجهی به دست آمده، اما مناسبات سعودی–ایران همچنان با اختلافات عمده، کمبود اعتماد متقابل و پیچیدگی‌های ریشه‌دار روبه‌روست؛ با این حال، به گفتهٔ او «نمادپردازی‌های دیپلماتیک و نشانه‌های آشکارِ نزدیکی، برای همسایگان منطقه‌ای قوی باقی مانده است و پیام مثبتی به محیط پیرامونی مخابره می‌کند.»

تبلیغات

شهریار حاتم، کارشناس روابط بین‌الملل در گفت‌وگو با «نیوعرب» تأکید کرد که سفر اخیر علی لاریجانی به ریاض یک دیدار معمولی نبود و نشانه‌ای روشن از تلاش تهران برای جلب نظر و اعتماد عربستان سعودی است. او تاکید کرد: «این نزدیکی شکننده در حال تبدیل شدن به یک کانال حیاتی برای جلوگیری از درگیری مستقیم میان دو کشور است و می‌تواند نقش ضربه‌گیر در مدیریت بحران‌ها را ایفا کند.»

به گفتهٔ او، همین واقعیت که رهبری سعودی در پی گفت‌وگوست، نشان می‌دهد «چقدر آنان وضعیت کنونی را جدی ارزیابی می‌کنند» و تا چه اندازه به‌دنبال کاهش تنش‌ها و جلوگیری از گسترش بحران هستند. در تصویری گسترده‌تر، یک دیپلمات اروپایی که نخواست نامش فاش شود به «نیوعرب» گفت سفر لاریجانی باید در پرتو رویدادهای اخیر به‌ویژه حملهٔ اسرائیل در دوحه دیده شود. به گفتهٔ او، این حادثه پیامی روشن به کشورهای خلیج فارس دربارهٔ میزان اتکاپذیری چتر دفاعی آمریکا فرستاد و نشان داد که ممکن است واشنگتن در مواقع حساس نتواند یا نخواهد به‌طور مؤثر از آنان حمایت کند.

پروژه اعتمادسازی: گام‌های محتاطانه به سوی همکاری دفاعی

در حالی که جنگ اسرائیل علیه غزه و حملات تل‌آویو به اهداف ایرانی موجی تازه از تنش و بی‌ثباتی را در خاورمیانه ایجاد کرده است، روابط عربستان سعودی و ایران به‌طرزی قابل‌توجه پایدار مانده و دو کشور توانسته‌اند از سرریزشدن این بی‌ثباتی فزاینده به مناسبات دوجانبه جلوگیری کنند. در نشانه‌ای مثبت، توافق امنیتی سال ۲۰۰۱ میان دو طرف دوباره فعال شده و به جریان افتاده است. علی لاریجانی در اظهارات اخیر خود تأیید کرد که همکاری دفاعی در گفت‌وگوهای دو کشور مطرح شده و اجرای توافق‌های پیشین نیز مورد بررسی قرار گرفته و «از طریق کارگروه‌های تخصصی پیگیری خواهد شد». او با این حال یادآور شد که این همکاری‌ها، حتی اگر شکل بگیرد، ممکن است در چارچوبی محدود باشد.

تئودور کاراسیک، پژوهشگر ارشد بنیاد جیمزتاون، نیز خاطرنشان کرد که دو طرف توافق کرده‌اند این همکاری دفاعی بالقوه را از طریق «گروه‌های ویژه» دنبال کنند که می‌تواند به‌تدریج شکل «سازمان‌یافته‌تری» به خود بگیرد. او در همین زمینه تاکید کرد: «در اینجاست که توافق هسته‌ای پاکستان با عربستان و سایر کشورهای خلیج ممکن است در آیندهٔ امنیتی ایران جای بگیرد.» کاراسیک تأکید کرد گفت‌وگوهای امنیتی و مدیریت ریسک باید همچنان رشد کند و گسترش یابد، اما تشکیل یک ائتلاف دفاعی رسمی «تا زمانی که آمریکا شریک امنیتی اصلی کشورهای خلیج باقی بماند، بعید است».

به‌گفتهٔ یک دیپلمات اروپایی که با «نیوعرب» گفت‌وگو کرده، تهران تعامل تازه با ریاض را نه‌فقط به‌عنوان ابزاری برای تثبیت روابط با عربستان می‌بیند، بلکه آن را بالقوه «راهی برای تسهیل ذوب یخ روابط موازی با پاکستان» تلقی می‌کند. او توضیح داد که ایران و عربستان در سال‌های گذشته غالباً برای نفوذ و اثرگذاری در پاکستان با یکدیگر رقابت داشته‌اند و همین امر باعث شده هرگونه نزدیکی واقعی میان دو کشور بتواند مسیر را برای «پویایی منطقه‌ایِ همکاری‌جویانه‌تر، ازجمله با اسلام‌آباد» هموار سازد. این دیپلمات با تأکید بر اهمیت استراتژیک سفر علی لاریجانی افزود که این سفر صرفاً یک ژست دیپلماتیک یا نمایشی نمادین نبود، بلکه حرکتی حساب‌شده و راهبردی برای ساخت یک «چارچوب منطقه‌ای مقاوم‌تر» به شمار می‌رود.

سامانه مدیریت بحران: مدل جدید برای عبور از طوفان‌های منطقه‌ای

هرچند چشم‌انداز روابط تهران و ریاض در ماه‌های اخیر روشن‌تر از گذشته به نظر می‌رسد، اما کارشناسان هشدار می‌دهند که این مسیر بدون خطر و غافلگیری نیست؛ به‌ویژه با توجه به آتش‌بس شکنندهٔ میان ایران و اسرائیل که هر لحظه می‌تواند زیر فشار حوادث میدانی از هم بپاشد. با این حال، اگر شتاب فزایندهٔ کنونی میان دو قدرت منطقه‌ای از موج بی‌ثباتی جاری جان سالم به در ببرد، امکان آن وجود دارد که این روند به یک رابطهٔ پایدارتر به‌ویژه در حوزهٔ همکاری‌های اقتصادی و اجرای پروژه‌های مشترک تبدیل شود.

از سال ۲۰۲۳ تاکنون نشانه‌های ملموسی از بهبود روابط اقتصادی دو کشور پدیدار شده است. بر اساس آمار منتشرشده، صادرات ایران در سال ۲۰۲۴ نزدیک به ۹۹ درصد نسبت به سال قبل افزایش یافته و در سال ۲۰۲۵ حجم تجارت سالانهٔ غیرنفتی ایران با عربستان به حدود ۲۵ میلیون دلار رسیده است. سینم چنگیز، پژوهشگر مرکز مطالعات خلیج فارس در گفت‌وگو با «نیوعرب» تاکید کرد که علی‌رغم وجود «ارادهٔ سیاسی آشکار و واقعی» در هر دو طرف، هنوز گام‌های عملی و نهادی برای تثبیت این همکاری‌ها برداشته نشده است، چراکه «کمیسیون‌های مشترک و سازوکارهای رسمی تنش‌زدایی» هنوز شکل نگرفته‌اند. با این همه او تأکید کرد که «به‌نظر می‌رسد اکنون وارد یک لحظهٔ ایران–شورای همکاری خلیج فارس شده‌ایم؛ لحظه‌ای که در آن اسرائیل به تهدیدی فوری‌تر برای منافع کشورهای عضو شورا تبدیل شده است.»

اکنون فرصتی کم‌سابقه برای ایجاد یک چارچوب پایدار و بلندمدت در روابط تهران و ریاض پدید آمده است؛ چارچوبی که در صورت نهادینه شدن همکاری‌ها می‌تواند فراتر از نشست‌های موردی عمل کند و به کمیته‌های دائمی دوجانبه در حوزه‌های تجارت، امنیت، انرژی یا حتی مسائل زیست‌محیطی بینجامد. شهریار حاتم، کارشناس روابط بین‌الملل، در گفت‌وگو با «نیوعرب» تصریح کرد: «این بستگی خواهد داشت به این‌که هر دو کشور از تلاطم کنونی چگونه برای عبور از صرفاً مسائل امنیتی استفاده کنند و همکاری‌های خود را به سطوح عمیق‌تر و پایدارتر بکشانند.»

در همین زمینه، تئودور کاراسیک خاطرنشان کرد که روند تنش‌زدایی سعودی–ایران را بهتر است «گونه‌ای تازه از سامانه‌های مدیریت منازعه» دانست تا «یک معماری جدید امنیت منطقه‌ای». او هشدار داد که اضافه‌شدن سلاح‌های هسته‌ای به ساختار امنیت خلیج فارس به معنای آغاز رقابتی برای دستیابی و تدارک است و شاید آن‌هم بسته به میزان و کیفیت «چتر حمایتی» قدرت‌های خارجی، نوعی «معماری بازدارندگی متقابل (MAD) علیه اسرائیل» در حال شکل‌گیری باشد. کاراسیک در گفت‌وگو با نیوعرب تاکید کرد «تهران به‌دنبال آن خواهد بود که خود را در متن منطقهٔ در حال تحول به‌ویژه پس از حملهٔ اسرائیل به دوحه جا بیندازد.» به گفتهٔ او، این تغییر مستمر به ایران فرصتی می‌دهد تا «شراکت‌های منطقه‌ای را بازآرایی کند و نفوذش را فراتر از حوزه‌های سنتی گسترش دهد»

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک