قنبری:کارشکنیهایشان بینتیجه خواهد ماند
ببینید! در نقد نواقص با هدف رفع مشکل مطرح میشوند. اما وقتی مشاهده میشود که دست آوردها هم زیر سئوال میروند، باید اینطور نتیجه گیری کرد که تلاشهایی برای تخریب صورت میگیرد. وقتی کسی بدون توجه به بهبودی مذارکرات هستهای، تحرکات دیپلماتیک دولت را زیر سئوال میبرند، وقتی بدون توجه به آرامشی که در یکسال اخیر به جامعه تزریق شده است، به طور دائم از دولت بد میگویند و.... قطعا میتوان به راحتی نقد و تخریب را تشخیص داد.
عصر خبر: این روزها بحث نقد و نقدگرایی در فضای سیاسی کشور و ادبیات سیاسیون جای ثابتی دارد و عده ای بر این باورند که منتقدان باید انتقاداتی منطقی را فقط طرح کنند و همچنین گروهی هم اینطور می گویند که مخالف هم تحت هر شرایطی اجازه خودنمایی دارد و به همین دلیل دولت باید با سعه صدر نسبت به آنها واکنش نشان بدهد و البته هستند کسانیکه دولت را در شرایط دشواری می بینند و به همین دلیل تندروها را به دلیل افراطی گریهایشان متهم به این می کنند که تلاششان در این راستا است تا در کار دولت کارشکنی کنند.” در نقد نواقص با هدف رفع مشکل مطرح میشوند. اما وقتی مشاهده میشود که دست آوردها هم زیر سئوال میروند، باید اینطور نتیجه گیری کرد که تلاشهایی برای تخریب صورت میگیرد. وقتی کسی بدون توجه به بهبودی مذارکرات هستهای، تحرکات دیپلماتیک دولت را زیر سئوال میبرند، وقتی بدون توجه به آرامشی که در یکسال اخیر به جامعه تزریق شده است، به طور دائم از دولت بد میگویند و…. قطعا میتوان به راحتی نقد و تخریب را تشخیص داد” داریوش قنبری با طرح این اظهارات به پرسشهای “شبکه مجازی آستان” پاسخ می گوید:*ضرورت نقد باعث شده تا عدهای تحریب را ظاهرِ نقد در دستور کار خود قرار بدهند. سئوال این است که تشخیصِ صحیحِ نقد و تخریب چطور ممکن است؟معمولا نقد با هدف سازندگی و رفع مشکل مطرح میشود و تخریب برعکس در جهت منفی نشان دادن عملکردهای مثبت است تا غرض ورزان بتوانند در راستای کارشکنی موفق شوند. تخریب باعث میشود که برنامههای تعیین شده ناکام بمانند و همچنین مخربان تبلیغ خود را در نفی دیگران میبینند.*سئوال را تکرار میکنم. تشخیصِ صحیحِ نقد و تخریب چطور ممکن است. به عنوان مثال تلاشهای تخریب کننده یک نماینده مجلس را چطور میتوان گفت که نقد نیست و تخریب هست؟ببینید! در نقد نواقص با هدف رفع مشکل مطرح میشوند. اما وقتی مشاهده میشود که دست آوردها هم زیر سئوال میروند، باید اینطور نتیجه گیری کرد که تلاشهایی برای تخریب صورت میگیرد. وقتی کسی بدون توجه به بهبودی مذارکرات هستهای، تحرکات دیپلماتیک دولت را زیر سئوال میبرند، وقتی بدون توجه به آرامشی که در یکسال اخیر به جامعه تزریق شده است، به طور دائم از دولت بد میگویند و…. قطعا میتوان به راحتی نقد و تخریب را تشخیص داد.*تحرکات مخالفان دولت را چطور میتوان تحلیل کرد؟در ارتباط با دولت واقعیت این است که هم نقدهایی جدی شنیده میشود و هم مخالفتهایی که نشان میدهد گروهی تحت هر شرایطی دنبال وارد کردن هجمه به قوه مجریه هستند. نکته معلوم، اما این است که دولت روحانی بنا را بر استقبال از هرگونه و نقد و اظهارنظر گذاشته است. به همین دلیل فضای خوبی برای نقدهای منصفانه به وجود آمده است. با این حال جای تاسف دارد که تعداد نقدهایی که ریشه در انصاف دارند، شاهد تخریبهایی هستیم که روز به روز هم بیشتر میشوند تا بازندگان انتخابات سال ۹۲ به زعم خود دنبال گرفتن انتقام باشند. آنها توسط مردم به متن رانده شدند و شاید بتوان هم اینطور گفت که در حال انتقام گرفتن از مردم هستند.*اما هفتم اسفند به رای همین مردم احتیاج دارند.افراطیون تا جایی به رای مردم احترام میگذارند که در انتخابات برنده شوند. آنها در جایی که به دنبال رای هستند تا برنده شوند و در جایی به رای بیاحترامی میکنند، چون به نام رقیبشان نوشته شده است. عملکردشان نشانگر این است که هیچ اعتقادی به جمهوریت در نظام ندارند و دقیقا به همین دلیل است که یکی از چهرههای تاثیرگذارشان به صراحت میگوید که مردم هیچ حقی ندارند. خب! بعد از این نوع اظهارات چطور میتوان روی آنها به عنوان گروهی که به دموکراسی پایبند باشند، اطمینان کرد. البته لازم به ذکر است که چنین تفکراتی تحت هیچ شرایطی در بایدها و نبایدهای انقلاب و نظام جایی ندارد. به عنوان نمونه در ۲۴ خرداد سال ۹۲ شاهد این بودیم که مقام معظم رهبری «رای مردم حق الناس» را گفتند که مهر تاییدی بود بر مردم سالاری جمهوری اسلامی.ای کاش تصمیم گیران جریان اصلاح طلبی و همچنین رسانهها بیشتر به این گفته رهبری توجه نشان میدادند تا گروهی که با جمهوریت نظام در ستیز هستند، بدانند که کارشکنیهایشان بینتیجه خواهد ماند.